رضا خانلو

لغت نامه دهخدا

رضاخانلو. [ رِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان اوچ تپه بخش ترکمان شهرستان میانه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و عدس و نخود است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

رضاخانلو.[ رِ ] ( اِخ ) نام طایفه و ایلی در خلخال ، از آن طایفه است میرزا قاسم رضاخانلو معروف به فاضل خلخالی ، عالم و فقیه معاصر ( متوفای 1320 هَ. ش. ) که عده ای ازرجال و علمای معاصر ایران از شاگردان وی می باشند.

فرهنگ فارسی

نام طایفه و ایلی در خلخال از آن طایفه است میرزا قاسم رضا خانلو معروف به فاضل خلخالی عالم و فقیه معاصر ( متوفای ۱۳۲٠ شمسی ) که عده ای از رجال و علمای معاصر از شاگردان وی می باشند

پیشنهاد کاربران

بپرس