رفاقت

/refAqat/

مترادف رفاقت: دمسازی، دوستی، مرافقت، مودت، ولا، همدلی، همدمی، همراهی، هموثاقی، یاری

متضاد رفاقت: عداوت

برابر پارسی: دوستی، همدلی، یاری

معنی انگلیسی:
camaraderie, fellowship, friendship, frienship, companionship

لغت نامه دهخدا

رفاقت. [ رِ ق َ ] ( ع اِمص ) همدمی. همراهی. ( ناظم الاطباء ) ( غیاث اللغات از قاموس ). یاری. ( از نصاب الصبیان ). همراهی. همراهی کردن. ( یادداشت مؤلف ).
- رفاقت کردن ؛ معاشرت کردن. مجالست کردن. نشست و برخاست کردن. همراهی کردن. ( یادداشت مؤلف ). || دوستی و محبت و مهربانی و ملاطفت. || مؤانست. || صداقت. || مشارکت. ( ناظم الاطباء ).

رفاقة. [ رَ ق َ ] ( ع مص ) همراهی کردن. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). رفیق گشتن مرد. ( از اقرب الموارد ). رجوع به رِفاقَت شود.

رفاقة. [ رُ ق َ ] ( ع اِ ) گروه همسفر. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به رِفقَة و رِفاق شود.

فرهنگ فارسی

رفیق شدن، همراهی کردن، همراهی، دوستی
۱ - ( مصدر ) رفیق شدن همراهی کردن . ۲ - ( اسم ) همراهی دمسازی یاری .

فرهنگ معین

(رِ قَ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) دوستی کردن ، همراهی کردن . ۲ - (اِمص . ) همراهی ، یاری .

فرهنگ عمید

همراهی، مهربانی.

دانشنامه عمومی

رفاقت (فیلم ۱۹۳۱). رفاقت ( انگلیسی: Comradeship ) فیلمی دراماتیک به کارگردانی فیلمساز اتریشی جی دبلیو پابست است. درام تولید مشترک فرانسه و آلمان به دلیل ترکیب اکسپرسیونیسم و رئالیسم مورد توجه قرار گرفته است. [ ۱]
فیلم دربارهٔ یک فاجعه معدنی است که در آن معدنچیان آلمانی معدنچیان فرانسوی را از آتش سوزی و انفجار زیرزمینی نجات می دهند. داستان در منطقه لورن - سار، در امتداد مرز بین فرانسه و آلمان اتفاق می افتد. این بر اساس یکی از بدترین حوادث صنعتی تاریخ، فاجعه معدن کوریر در سال ۱۹۰۶ در کوریر، فرانسه است، جایی که تلاش های نجات پس از انفجار گرد و غبار زغال سنگ به دلیل فقدان امدادگران آموزش دیده معادن با مشکل مواجه شد. تیم های متخصص از پاریس و معدنچیان منطقه وستفالن آلمان به کمک معدنچیان فرانسوی آمدند. ۱۰۹۹ تلفات از جمله کودکان برجای گذاشت.
Kameradschaft در آلمانی به معنای پیوند بین سربازان یا کسانی است که عقاید مشابهی دارند و با هم دوست هستند. این کلمه در فارسی نزدیک به رفاقت است. [ ۲]
عکس رفاقت (فیلم ۱۹۳۱)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

دوستی

مترادف ها

camaraderie (اسم)
همراهی، وفاداری، رفاقت، همدمی

friendship (اسم)
اشنایی، محبت، مودت، رفاقت، خصوصیات، دوستی، تولی، مراوده

amity (اسم)
سازش، مودت، روابط حسنه، حسن تفاهم، رفاقت

comradeship (اسم)
رفاقت

fellowship (اسم)
رفاقت، کمک هزینه تحصیلی، دوستی، عضویت، هم صحبتی

good fellowship (اسم)
رفاقت

فارسی به عربی

زمالة , صداقة , مودة

پیشنهاد کاربران

در پارسی میانه اِرمانی� است که امروزه به دیس ایرمانی است.
ولا . . .
دوستی پیوستن: رفاقت کردن.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۵۱۳ ) .
رفاقت ممکنه زود به وجود بیاد اما زمان اون رو مهر و موم میکنه
معنی رفاقت در یک کلام یعنی رفاقت و تفسیر رفاقت یعنی فداکاری یعنی تا آخرش فداکار موندن رفاقت یعنی رفاقت رفاقت یعنی اینی که من نوشتم و شما نوشتین و مردم نوشتن کمه

رفاقت هیچ کدوم از اینا معنی هارو نمیده اینایی که شما میگین واسه دوستیه
رفاقت یعنی نباشه نیستی یعنی کسی نگاه چپ بهش کنه چپش میکنی یعنی بفهمه ناراحتی شده خودشم بکشه کاری میکنه خوشحال شی رفاثت یعنی گند کاریاتو جمع کنه یعنی جونتو بزاری واسش جونشو بزاره واست این کمی از معنی رفاقت بود رفاقت این قدر بزرگه معنیش که نمیشه توصیفش کرد
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس