رموس

لغت نامه دهخدا

رموس. [ رُ ] ( ع اِ ) ج ِ رَمْس. گورها. ارماس. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به رمس شود.

فرهنگ فارسی

برادر رمولوس ( ه.م. ) نخستین پادشاه شهر رم که بدست او کشته شد.
جمع رمس
جمع رمس گورها ارماس

دانشنامه آزاد فارسی

رِموس
رجوع شود به:رومولوس

پیشنهاد کاربران

بپرس