آن پر از لاله های رنگارنگ
وین پر از میوه های گوناگون.
سعدی ( گلستان ).
- رنگارنگ کردن ؛ رنگ کردن به الوان گوناگون. بَرْقَشة. ( دهار ).- رنگارنگ گردانیدن ؛ تلمیع. ( دهار ).
رنگارنگ
/rangArang/
مترادف رنگارنگ: الوان، رنگ برنگ، رنگین، گونه گون، متلون، ملون
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
آن پر از لاله های رنگارنگ
وین پر از میوه های گوناگون.
- رنگارنگ گردانیدن ؛ تلمیع. ( دهار ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - دارای رنگهای مختلف گوناگون مختلف الاوان . ۲ - نوع بنوع جورواجور .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [مجاز] گوناگون.
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه عمومی
رنگارنگ (فیلم). رنگارنگ ( به هندی: Rangeela ) یا خوش چهره فیلمی محصول سال ۱۹۹۵ و به کارگردانی رام گوپال وارما است. در این فیلم بازیگرانی همچون عامر خان، جکی شروف، اورمیلا ماتوندکار، گلشن گروور، ریما لاگو، شفالی شاه، آدیتا نارایان، ساروج خان ایفای نقش کرده اند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف
wiki: رنگارنگ (فیلم)
جدول کلمات
مترادف ها
مختلط، رنگارنگ، امیخته
دورنگ، ناجور، رنگارنگ، خلنگ، ابلق، پیسه
مختلط، رنگارنگ، امیخته
رنگارنگ
رنگارنگ
رنگارنگ، قابل تغییر، متنوع، گوناگون، دارای رنگهای گوناگون
رنگارنگ، جوراجور، وابسته به لوله شکل نما
رنگارنگ، گوناگون، ابلق
رنگارنگ، متلون، ابلق
رنگارنگ، همه جور، جور بجور
رنگارنگ، همه رنگ، برنگهای گوناگون
رنگارنگ، همه رنگ، برنگهای گوناگون
رنگارنگ، همه رنگ، برنگهای گوناگون
رنگارنگ، همه رنگ، برنگهای گوناگون
رنگارنگ، متلون، ابلق
رنگارنگ، چند رنگ، بسیار رنگ
رنگارنگ، چند رنگ
رنگارنگ
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
مُتِلَوِّن
مثل آستین رنگرز ؛ به الوان. رنگارنگ.
ملون، الوان
رنگ ووارنگ
پراز رنگ