ره اورد

/rahAvard/

مترادف ره اورد: ارمغان، تحفه، ره آورد، سوغات، هدیه

معنی انگلیسی:
favor, gift, present, souvenir, present brought from a journey, booty, favor, gift, present, result, souvenir

لغت نامه دهخدا

( ره آورد ) ره آورد. [ رَه ْ وَ ] ( ن مف مرکب ، اِ مرکب ) راه آورد. سوغات و ارمغان و هر چیزی که چون شخصی از جایی بیایدبرای کسی بیاورد اگر چه چند بیت از نظم و نثر باشد.( ناظم الاطباء ) ( از برهان ). کنایه از چیزی است که چون کسی از جایی آید به طریق تحفه آورد و سوغات نیز گویند. ( انجمن آرا ) ( از غیاث اللغات ). راه آورد. عراضه. سوقات. سوغاتی. سوقاتی. لهنه. ارمغان. هدیه که مسافرآورد از سفر. نورهان. ( یادداشت مؤلف ) :
به هشتم ره آورد پیش آورید
همان هدیه ها سربسر چون سزید.
فردوسی.
چو می دانی کزین جا رهگذاری
ره آوردت ببین تا خود چه داری.
ناصرخسرو.
کار روزی چو روز دان بدرست
که ره آوردروز روزی تست.
سنایی.
گفتم آن مرد را که بهر دلت
نپذیرم یکی ره آوردی.
خاقانی.
اخوان که ز ره آیند آرند ره آوردی
این قطعه ره آورد است از بهر دل اخوان.
خاقانی.
شد پرستنده سوی بانوی خویش
وان ره آورد را نهاد به پیش.
نظامی.
کنون کآمد از آسمان بر زمین
ره آوردش آن بود و ره بردش این.
نظامی.
چون سفر کردم مرا راه آزمود
زین سفر کردن ره آوردم چه بود.
مولوی.
رجوع به راه آورد شود.

فرهنگ فارسی

( ره آورد ) ( اسم ) چیزی که کسی از سفر برای خویشان و دوستان آورد سوغات هدیه نورهان .
راه آورد . سوغات و ارمغان و هر چیزی که چون شخصی از جایی بیاید برای کسی بیاورد اگر چه چند بیت از نظم و نثر باشد .
سوغات، ارمغان، چیزی که ازسفربرای دوستان بیاورن
( اسم ) چیزی که کسی از سفر برای خویشان و دوستان آورد سوغات هدیه نورهان .

فرهنگ معین

( ره آورد ) ( ~. وَ ) (اِمر. ) سوغات ، ارمغان .

فرهنگ عمید

چیزی که کسی از سفر برای کسی می آورد، سوغات، ارمغان: کار روزی چو روز دان به درست / که ره آورد روز روزی توست (سنائی۱: ۱۰۶ ).

مترادف ها

present (اسم)
بخشش، سفته، تحفه، اهداء، عطا، عطیه، هدیه، پیشکش، ره اورد، تقدیم، زمان حال، زمان حاضر، سوقات

gift (اسم)
استعداد، بخشش، نعمت، موهبت، عطا، عطیه، ژنی، هدیه، کادو، پیشکش، ره اورد

souvenir (اسم)
یادبود، یادگار، ره اورد، سوغات

فارسی به عربی

حاجة تذکاریة , هدیة

پیشنهاد کاربران

رهاورد : سوغات ، هدیه ، ارمغان
دست آورد
چیزی برای کسی آوردن

چیزی برای کسی اوردن
سوغات ارمغان
دستاورد
ارمغان
ثمره و نتیجه
محصول
نتیجه در صورت وقوع یک علت

بپرس