روان شناسی مثبت گرا

دانشنامه عمومی

روان شناسی مثبت گرا شاخه ای جدید در علم روان شناسی است که به صورت رسمی در سال ۲۰۰۰ توسط پروفسور مارتین سلیگمن، رئیس وقت انجمن روان شناسی آمریکا بنیان گذاری شد. اگرچه پژوهش های مربوط با روان شناسی مثبت گرا از دهه های قبل آغاز شده بود؛ اما در سال ۲۰۰۰ انجمن روان شناسی آمریکا یک شماره از مجله امریکن سایکولوژیست را به روان شناسی مثبت گرا اختصاص داد که به «شماره هزاره» معروف شد و به این ترتیب روان شناسی مثبت گرا رسماً معرفی شد. [ ۱]
گیبل و هیدت روان شناسی مثبت گرا را به این صورت تعریف می کنند: مطالعه علمی شرایط و فرایندهایی که در شکوفایی و کارکرد بهینه افراد، گروه ها و نهادها شرکت دارند. داینر روان شناسی مثبت گرا را علم مطالعه شکوفایی انسان می داند. شلدون و کینگ نیز در سال ۲۰۰۱ تعریفی از روان شناسی مثبت گرا ارائه دادند. از نظر آن ها روان شناسی مثبت گرا چیزی بیش تر از مطالعه علمی توانایی ها و فضیلت های یک انسان معمولی نیست. سلیگمن و همکارانش نیز یک تعریف نسبتاً پذیرفته شده از روان شناسی مثبت گرا ارائه داده اند. از نظر آن ها، روان شناسی مثبت گرا مطالعه علمی تجربیات مثبت، صفات فردی مثبت و نهادهایی است که رشد این تجربیات و صفات را تسهیل می کنند. در نهایت ذکر این نکته ضروری است که لینلی و همکاران با جمع بندی تمام تعاریف موجود، روان شناسی مثبت گرا را به صورت مطالعه علمی کارکرد بهینه انسان، تعریف کرده اند. [ ۲]
مباحث مربوط به شادکامی و هیجانهای مثبت از زمانهای دور مطرح بوده اند؛ اما روان شناسی مثبت گرا به عنوان یک شاخه مستقل از روان شناسی تاریخچه کوتاهی دارد. قبل از جنگ جهانی دوم، روان شناسی آمریکا سه هدف عمده را دنبال می کرد: درمان بیماری های روانی، کمک به مردم برای داشتن یک زندگی مثمر ثمر و ارضاء کننده، و در نهایت کشف کردن و پرورش دادن استعدادهای برتر. این تمرکز اولیه بر روی روان شناسی مثبت گرا در کارهای افرادی چون مطالعات ترمن بر روی نبوغ و شادکامی زناشویی، نوشته های واتسون دربارهٔ فرزند پروری مؤثر، و کارهای یونگ بر روی جستجو معنا در زندگی دیده می شود؛ اما درست پس از جنگ جهانی دوم، دو رویداد که هر دو اقتصادی بودند، چهره روان شناسی را تغییر داد. در سال ۱۹۴۶، اداره امور کهنه سربازان تشکیل شد و هزاران روان شناس دریافتند که می توانند با درمان بیماری های روانی، برای خود زندگی دست و پا کنند. در سال ۱۹۴۷ نیز مؤسسه ملی سلامت روان ( که به رغم اهدافش، همیشه بر پایه مدل بیماری بوده است و بهتر است که به مؤسسه ملی بیماری روانی تغییر نام دهد ) پدید آمد و افراد دانشگاهی دریافتند که اگر بر روی آسیب شناسی پژوهش کنند، می توانند بودجه پژوهشی دریافت کنند. [ ۱]
عکس روان شناسی مثبت گراعکس روان شناسی مثبت گراعکس روان شناسی مثبت گرا
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس