رودار


معنی انگلیسی:
perky

لغت نامه دهخدا

رودار. ( نف مرکب ) رودارنده. در تداول عامه ، بیحیا. بیشرم. شوخ. شوخ دیده. شوخ چشم. وقح. رجوع به رو و رو داشتن شود.

گویش مازنی

/rodaar/ پر رو دریده
( رود آر ) /rood aar/ از توابع دهستان چهاردانگه ی سورتچی ساری

پیشنهاد کاربران

رودار در لهجه شورابی به معنی زود و سریع است
رو دار در لهجه خرامه ای به معنی پی در پی است
رودار : واژگان امروزین رودار و پُر رو از لغت سغدی رورتیایه rurtyāmēnč به معنای گستاخی به دست آمده اند .
منبع : An Introduction to Manichean Sogdian by Harvard University
( مقدمه ای بر ( لغات ) مانوی و سغدی ، تالیف دانشگاه هاروارد. )

بپرس