روداور

لغت نامه دهخدا

( رودآور ) رودآور. [ وَ ] ( اِخ ) نام قصبه ای است از همدان که 93 قریه متصل آباد دارد و منسوب بدانجا را رودآوردی گویند و اصل خواجه شمس از آنجا بوده چنانکه در این مصراع از رباعی مندرج است :
رودآوری و محمد حافظ نام. ( از آنندراج ) ( انجمن آرا ). و شاید همان رودآور تویسرکان باشد:
زآنست که مرز رودآور
دولتکده ای است شادی آور.
خاقانی ( از انجمن آرا ).
رجوع به رودآور ( ماده بعدی ) شود.

رودآور. [ وَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کرزان رود شهرستان تویسرکان واقع در 3هزارگزی غرب تویسرکان و یک هزارگزی شمال راه شوسه تویسرکان به کرمانشاه. منطقه ای است جلگه ای و هوایی سرد دارد. سکنه آن 1089 تن است که مذهب تشیع دارند و به لهجه کردی و فارسی سخن میگویند. آب آن از قنات و رودخانه سرابی تأمین میشود. محصولش غلات و پنبه و صیفی و لبنیات ، و شغل اهالی زراعت و گله داری است. دارای 5 باب دکان است و راه فرعی به شوسه و دو زیارتگاه بنام پیر نجم الدین و امامزاده رودآور و از آثار ابنیه ٔقدیم تپه ای دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

رودآور. [ وَ ] ( اِخ ) نام رودخانه ایست. ( فرهنگ جهانگیری ). در برهان قاطع رودآورد آمده است. رجوع به رودآورد شود.

فرهنگ فارسی

( رود آور ) نام رودخانه ایست در برهان قاطع رود آورده است .

پیشنهاد کاربران

بپرس