روشن اباد

لغت نامه دهخدا

( روشن آباد ) روشن آباد. [ رَ ش َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش ششتمد شهرستان سبزوار، سکنه آن 232 تن و محصول آنجا غلات و پنبه. آب آن از قنات. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

روشن آباد. [ رَ ش َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان بابل. سکنه آن 1370 تن و محصول آنجا برنج و پنبه و نیشکر و غلات و کنف و صیفی. آب از رودخانه بابل. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

روشن آباد. [ رَ ش َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان. سکنه آن 300 تن. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و پشم و لبنیات. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

روشن آباد. [ رَ ش َ ] ( اِخ ) دهی است واقع در 2500گزی جنوب شرقی قریه نوزاد مربوط بحکومت گرشک. ( از قاموس جغرافیایی افغانستان ).

روشن آباد. [ رَ ش َ ] ( اِخ ) موضعی است در 28هزارگزی شرق قلعه شهیدان مربوط بحکومت گرشک افغانستان. ( از قاموس جغرافیایی افغانستان ).

فرهنگ فارسی

( روشن آباد ) موضعی است در بیست و هشت هزار گزی شرق قلعه شهیدان مربوط بحکومت گرشک .

گویش مازنی

/rooshnaabaad/ امام زاده ای بین گرگان و کردکوی – روشنوا - دهستانی در کردکوی

دانشنامه عمومی

روشن آباد (بردسکن). روشن آباد روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان بردسکن در استان خراسان رضوی ایران است.
این روستا در دهستان کوهپایه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۰، جمعیت آن ۹ نفر ( ۴ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس روشن آباد (بردسکن)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس