رکم

لغت نامه دهخدا

رکم. [ رَ ] ( ع مص ) برهم نشاندن و فراهم آوردن چیزی را بر چیزی تا توده گردد، مانا به توده ریگ. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). برهم نهادن. ( دهار ) ( ترجمان القرآن جرجانی ). برهم نشاندن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ).

رکم. [ رَ ک َ ] ( ع اِ ) ابر برهم نشسته. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). ابر برهم نشسته و هر چیز مانند آن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

ابر بر هم نشسته ابر بر هم نشسته و هر چیز مانند آن

گویش مازنی

/rekem/ زمین زراعتی که سخت و سفت است زمین خشک & بیشه ای که راه عبورش مشکل است و بوته های جنگلی و درخت انبوه دارد & نهالی که در مرز بین دو زمین روید و با برش دادن از یک طرف خمش می کنند تا به عنوان خوراک دام مورد استفاده قرار گیرد & جوراب پشمی نقش دار - نوعی طرح و بافت ویژه در بلوزهای دست باف

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی یَرْکُمَهُ: که متراکم و انباشته سازد (از کلمه رکم به معنای جمع کردن و قرار دادن چیزی است بر روی چیزی دیگر ، ابر پر پشت را هم از همین جهت سحاب مرکوم میگویند که قطعات آن رویهم قرار دارد ، پس سحاب مرکوم یعنی مجتمع ابر و مجموع آن ، و تراکم اشیاء به معنای رویهم قرار ...
تکرار در قرآن: ۳(بار)
(به فتح ر) روی هم جمع کردن و بعضی از شی‏ء را بالای بعضی نهادن (مجمع - اقرب) و آن در قرآن در متراکم شدن ابر و غیره به کار رفته است . سحاب مرکوم یعنی ابرهای متراکم . رکام به معنی مرکوم و متراکم است یعنی: خدا ابری را میراند سپس میان آن پیوستگی می‏دهد سپس آن را متراکم می‏کند. * . ما قبل آیه درباره انفاق کفار برای باز داشتن از راه خداست علی هذا ظاهراً مراد از طیّب مالی است که در راه خدا خرج شده و از خبیث مالی که برای باز داشتن از راه خدا مصرف شده باشد در این صورت آن همه مالها در جهنّم روی هم انباشته شده و به شکل توده‏ای از عذاب در می‏آید و به جان صاحبان مال می‏افتد چنانکه درباره اندوختن طلا و نقره آمده . علی هذا جمله «اُلئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ» در ذیل آیه به «اَلَّذینَ کَفَرُوا یُنْفِقُونَ اَمْمالَهُمْ لِیَصُدّوا عَنْ سَبیلِ اللّهِ» راجع است.

پیشنهاد کاربران

بپرس