زائر

/zA~er/

مترادف زائر: دیدارکننده، زیارتگر

برابر پارسی: گردشگر

معنی انگلیسی:
pilgrim, visitor

فرهنگ فارسی

( اسم ) زیارت کننده دیدار کننده جمع زوار زایرین .

فرهنگ عمید

۱. کسی که به زیارت مکان های مقدس می رود.
۲. [قدیمی] زیارت کننده، دیدارکننده.

فرهنگستان زبان و ادب

{pilgrim, religious traveller} [گردشگری و جهانگردی] فردی که به زیارت اماکن مقدس می رود

دانشنامه عمومی

زائر (فیلم ۱۹۲۳). زائر ( به انگلیسی: The Pilgrim ) فیلمی کوتاه و صامت، به کارگردانی چارلی چاپلین با بازی چارلی چاپلین، ادنا پرواینس و تولید سال ۱۹۲۳ می باشد. [ ۱]
فیلم زائر در دوره خودش از جنجالی ترین فیلمهای چاپلین محسوب می شد. مدت فیلم حدود ۴۰ دقیقه است.
• آخرین فیلم چاپلین برای کمپانی فرست نشنال
• آخرین بازی مشترک چاپلین و ادنا پرواینس در یک فیلم ( در همان سال چاپلین فیلم زن پاریسی را ساخت که محصول یونایتد آرتیستس بود ولی خود چاپلین در آن بازی نداشت و همبازی روبروی پرویانس آدولف منجو بود )
• در سال ۱۹۵۹ زائر مجدداً تدوین شد و چاپلین برای آن ترانه ای سرود که توسط مت مونرو خوانده شد.
• روی لباس زندان چاپلین در فیلم عدد ۲۳ درج شده است.
چارلی از زندان می گریزد. او با هویت یک کشیش در جامعه پرسه می زند و …
عکس زائر (فیلم ۱۹۲۳)

زائر (فیلم ۲۰۰۰). «زائر» ( انگلیسی: Pilgrim ) ( بعدها با عنوان جهنم نامیده شد ) یک فیلم معمایی و دلهره آور کانادایی محصول سال ۲۰۰۰ به کارگردانی هارلی کوکلیس و با بازی ری لیوتا در نقش یک فرد مبتلا به فراموشی است.
جک ( ری لیوتا ) با فراموشی در وسط بیابان از خواب بیدار می شود. او که از فلاش بک های خشونت آمیز رنج می برد، راه خود را به خانه یک هنرمند گوشه گیر بنام ویکی رابینسون ( گلوریا روبن ) می یابد، که موافقت می کند به او کمک کند تا گذشته خود را کشف کند. در حالی که فلاش بک های جک خشن تر و واضح تر می شوند، قطعات گذشته او به آرامی کنار هم قرار می گیرند. او به یاد دارد که پول زیادی داشت که اکنون گم شده است و . . .
عکس زائر (فیلم ۲۰۰۰)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

visitant (اسم)
ملاقات کننده، مهمان، زائر، دیدارگر

pilgrim (اسم)
مسافر، زائر، حاج

پیشنهاد کاربران

واژه زائر
معادل ابجد 209
تعداد حروف 4
تلفظ zāy ( ' ) er
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم، صفت ) [عربی: زائر، جمع: زُوّار] [قدیمی]
آواشناسی zA'er
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
زائر بر وزن فاعل از ریشه �زَور� است که به معنی تمایل و انصراف است. به واقع کسی که زائر است به سوی کسی یا جایی، از امور و کسان دیگر بریده و منصرف می گردد. بر این مبنا این کلمه برای کسانی که به جایی مقدس می روند به کار برده می شود، چرا که آنان از امور دنیاوی روی بر می گردانند.
راشدی
کام: آرزو
رهسپار دینی
زائر
آستان بوس
زیارَت
آستان بوسی
زیارت کننده مکانی مقدس
کسی که به دیدار فرد یا مکان مقدس می رود

بپرس