زاغ بانگ

لغت نامه دهخدا

زاغ بانگ. ( اِ مرکب ) مقلوب بانگ زاغ. آواز زاغ :
بر گلت آشفته ام بگذار تا در باغ وصل
زاغ بانگی میکنم بلبل هم آوائیم نیست.
سعدی.

فرهنگ فارسی

آواز زاغ

پیشنهاد کاربران

بپرس