زبان سوئدی


معنی انگلیسی:
swedish

دانشنامه عمومی

زبان سوئدی ( به سوئدی: svenska، تلفظ: تلفظ    ( گوش دهید ) ) یک زبان طبیعی از زبان های هندواروپایی از شاخهٔ ژرمنی شمالی است که در کشور سوئد و قسمت هایی از کشور فنلاند به آن سخن می گویند. سوئدی زبان اصلی کشور سوئد و یکی از دو زبان رسمی فنلاند است. پیشینهٔ سوئدی به زبان نورس باستان برمی گردد و دارای همانندی های فراوان با زبان دیگر کشورهای اسکاندیناوی است. زبان سوئدی به ویژه به زبان نروژی و زبان دانمارکی شباهت بسیاری دارد، و با زبان ایسلندی تفاوت بیشتری دارد. [ ۱]
آکادمی سوئد وظیفهٔ مراقبت از زبان سوئدی را از طریق تنظیم و انتشار منظم واژه نامهٔ این زبان به انجام می رساند.
پیش از دوران وایکینگ ها اهالی منطقه نوردیک به زبان نیانورس تکلم می کردند. در دورهٔ وایکینگ ها و حدود سال ۷۰۰ میلادی نورس باستان شکل گرفت. در این دوره، سوئدی به صورت نوشتاری بر روی سنگ های رونی نگارش می شد. از سال ۱۲۲۵ تا ۱۵۲۶ میلادی، دوره زبان سوئدی قدیمی نام گذاری شده است. در این دوره، زبان سوئدی برای نخستین بار با الفبای لاتین نوشته شد. در سال ۱۵۲۶ میلادی کتاب مقدس به زبان سوئدی ترجمه شد و دوره سوئدی جدید ( nysvenska ) آغاز شد. در دههٔ ۱۹۰۰، و پس از اصلاحاتی چند در نوشتار، دوره سوئدی معاصر آغاز شد.
اولین سند نوشتاری به زبان نیانورس مربوط به سدهٔ ۲۰۰ میلادی است. در سدهٔ ۷۰۰ میلادی اوملات ها وارد نیانورس شدند و تلفظ برخی مصوت ها را تغییر دادند. تغییر دیگر مربوط به این دوره تغییر تلفظ برخی مصوت ها به واکه مرکب بود. [ ۲] تغییرات اوملات ها در دورهٔ نیانورس در سوئدی معاصر در جمع بستن برخی کلمه ها مانند hand - händer ( به فارسی: دست، دست ها ) ، fot - fötter ( به فارسی: پا، پاها ) و bok - böcker ( به فارسی: کتاب - کتاب ها ) دیده می شود. تغییرات فوق در نیانورس موجب شکل گیری زبان نورس باستان شدند.
در دورهٔ نورس باستان اولین اشتقاق بین زبان های منطقهٔ اسکاندیناوی به وجود آمد و سه گویش «نورس شرقی باستان» ( در دانمارک و سوئد کنونی ) ، «نورس غربی باستان» ( در ایسلند و جزایر فارو ) و «گوتنیک باستان» ( در جزیرهٔ گوتلند سوئد ) شکل گرفتند. الفبای رونی نورس باستان ۸ حرف کمتر از الفبای نیانورس داشت. به این دلیل، از یک حرف برای نمایش چند واج استفاده می شد. برای مثال، واکهٔ u برای نوشتن o, y، و ø نیز به کار می رفت. برای رفع این مشکل به برخی حروف نقطه اضافه شد. همزمان با مسیحی سازی اسکاندیناوی، در سدهٔ ۱۰۰۰ میلادی کلمه هایی مانند kyrka ( به فارسی: کلیسا ) ، präst ( به فارسی: کشیش ) و paradis ( به فارسی: پردیس ) به نورس باستان اضافه شدند. [ ۳]
عکس زبان سوئدیعکس زبان سوئدیعکس زبان سوئدیعکس زبان سوئدیعکس زبان سوئدی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

زبان سوئدی یکی از زبان های هندواروپایی است که در کشور سوئد و قسمت هایی از کشور فنلاند به آن سخن می گویند. سوئدی زبان رسمی کشور سوئد به حساب می آید، اگر چه زبان های دیگری نیز در کشور سوئد استفاده است که از آن جمله می توان به زبان سامی اشاره کرد که مخصوص مردم ساکن شمال سوئد است.
...
[مشاهده متن کامل]

زبان سوئدی با زبان کشورهای اسکاندیناوی از یک ریشه بوده و دارای همانندی های فراوان است. زبان سوئدی به ویژه به زبان نروژی شباهت بسیاری دارد، و با زبانهای فنلاندی و دانمارکی تفاوت بیشتری دارد.
آکادمی سوئد وظیفهٔ مراقبت از زبان سوئدی را از طریق تنظیم و انتشار منظم واژه­ نامهٔ این زبان به انجام می­ رساند. [۱]
منابع [ویرایش]
↑ انتشار واژه نامهٔ جدید آکادمی سوئد، رادیو سوئد
پیوند به بیرون [ویرایش]
واژگان فارسی در زبانهای سوئدی، اویغوری چینی و بوسنیایی
[نمایش]
ن • ب • و
زبان ها و گویش های ژرمنی امروزی
[نمایش]
ن • ب • و
زبان های رسمی اتحادیه اروپا
رده های صفحه: زبان سوئدی اسکاندیناوی زبان های اروپازبان های اسکاندیناویایی شرقی زبان های دانمارکی - سوئدی زبان های ژرمنی شمالی زبان های سوئد زبان ها
قس عربی
اللغة السویدیة هی إحدى اللغات الهندیة الأوروبیة، وهی تنتمی إلى فرع اللغات الجرمانیة الشمالیة ویتحدثها نحو أکثر من 9 ملایین نسمة، [2] معظمهم یَقطنون فی السوید بالإضافة إلى أجزاء من فنلندا ( بشکل خاص على امتداد الساحل الفنلندی وجزر أولان ) . تشبه اللغة السویدیة إلى حد بعید اللغة النرویجیة، وتتقارب مع الدنمارکیة بشکل أقل، وهیَ - شأنها شأن سائر اللغات الجرمانیة - انحدرت من اللغة الإسکندنافیة القدیمة، وهی اللغة المشترکة للشعوب الجرمانیة التی سکنت الأقطار الإسکندنافیة خلال عهود الفایکنج.
تُعد اللغة السویدیة الفصحى ( أو "القیاسیة" کما تسمى أیضاً ) اللغة القومیة للسوید، إذ أنها نشأت وتطورت عبر السنین من اللهجات السویدیة الوسطى فی القرن التاسع عشر، ثم أعید تنظیمها جیّداً مع أوائل القرن العشرین، وعلى الرغم من أن بعض تفرعاتها المحلیة الأخرى - المنحدرة من لهجات ریفیة أقدم - ما تزال موجودة إلى الیوم فإن السویدیة المتحدثة والمکتوبة الآن أصبحت فی معظمها متسقة وذات نمط فصیح وقواعد واضحة. تختلف بعض اللهجات المحلیة إلى حد کبیر عن السویدیة الفصحى من حیث القواعد اللغویة والمفردات، وهی لیست دائماً مفهومة تبادلیاً[ملاحظة 1] بین السویدیین أنفسهم. تنحصر هذه اللهجات فی المناطق الریفیة، ویتحدثها بشکل رئیسى القلیل من السکان الذین نادراً ما یَحتکون بالمجتمعات السکانیة المجاورة. لکن مع أن احتمالیة انقراض هذه اللهجات المحلیة منخفضة فی الوقت الراهن فإنها فی طریقها نحو الأفول منذ القرن الماضی، وذلک على الرغم من حقیقة کونها تُدرَّس جیداً ومن أن استخدامها یَلقى غالباً تشجیع السلطات المحلیة.
إن النمط القیاسى لترتیب الجملة السویدیة هو "فاعل - فعل - مفعول" ( مثل اللغة الإنکلیزیة ) ، لکن بالإمکان تغییره غالباً لأغراض بلاغیة للتأکید على کلمات أو جمل بعینها. یُشبه علم الصرف السویدی نظیره الإنکلیزی، فعلى سبیل المثال فإن للکلمات السویدیة تصریفات قلیلة نسبیاً ( فهناک نوعان فقط هم المذکر والمؤنث ) ، وحالتان نحویتان فحسب ( هُما الرفع والجر ) ، وتُمیز بین صیغ الجمع والإفراد.
تقارن الصفات السویدیة بمثیلاتها فی الإنکلیزیة، فهی أیضاً تُصرَّف تبعاً للجنس والعدد والتعریف. وتوضح محددات الأسماء باستخدام لواحق تتبعُ أدوات التعریف والتنکیر المنفصلة. ویَمتاز علم العروض ( نظم الشعر ) فی اللغة السویدیة بخاصیتی التوکید والتنبیر، وفی الکثیر من لهجاتها بالنغمیة.
محتویات [اعرض]
[عدل]العائلة والانتماء
السویدیة هی لغة هندیة أوروبیة تنتمى إلى فرع اللغات الجرمانیة الشمالیة من العائلة الجرمانیة. وبشکل أکثر تفصیلاً تنتمی السویدیة إلى اللغات الإسکندنافیة الشرقیة جنباً إلى جنب مع الدنمارکیة تمییزاً لها عن فرع اللغات الإسکندنافیة الغربیة والذی یضم الفارویة والآیسلندیة والنرویجیة. مع ذلک فإن التحلیلات الأکثر حداثة تقسم اللغات الجرمانیة الشمالیة إلى مجموعتین : لغات إسکندنافیة جُزریة ( نسبة إلى الجُزر ) أو معزولة وهی: الفارویة والآیسلندیة، ولغات إسکندنافیة قارّیّة وهی: الدنمارکیة والنرویجیة والسویدیة، استناداً إلى قابلیة التفاهم المتبادل بینهم للتأثیر الکبیر للغات الإسکندنافیة الشرقیة ( بالأخص الدنمارکیة ) على النرویجیة خلال الألفیة المنصرمة والتشعب من کل من الفارویة والآیسلندیة.
وفقاً للعدید من القواعد العامة لقابلیة التفاهم المتبادل، فمن الممکن اعتبار اللغات الإسکندنافیة القارّیّة لهجات للغة إسکندنافیة موحدة. مع ذلک فبسبب التنافس فی بعض الأحیان بین السوید والدنمارک والذی امتد لقرون عدیدة، بما فی ذلک سلسلة طویلة من الحروب جرت بینهما خلال القرن السادس عشر والقرن السابع عشر، علاوة على الأیدیولوجیات القومیة التی بزغت فی أواخر القرن التاسع عشر وأوائل القرن العشرین، أدّى هذا إلى اختلاف طریقة تمثیل أصوات اللغة ( أورثوجراف ) وإلى ظهور قوامیس منفصلة وقواعد لغویة مستقلة بکل لغة.
السویدیة والنرویجیة والدنمارکیة توصف إلى هذا الحد من منظور لغوی کلهجة إسکندنافیة ( جرمانیة شمالیة ) ، وبعض اللهجات مثل تللک الموجودة على الحدود بین النرویج والسوید تشغل حلقة وسطى بین اللغات القومیة الرسمیة فی بلادها[3].
[عدل]التاریخ
فی القرن التاسع، بدأت الإسکندنافیة القدیمة فی التشعب إلى الإسکندنافیة الغربیة القدیمة ( فی النرویج وآیسلندا ) وللإسکندنافیة القدیمة الشرقیة ( فی السوید والدنمارک ) . وفی القرن الثانی عشر، بدأت لهجات الدنمارک والسوید فی التشعب بدورها فظهرت الدنمارکیة القدیمة والسویدیة القدیمة اعتباراً من القرن الثالث عشر. جمیع اللغات الإسکندنافیة تأثرت على نطاق واسع بالجرمانیة السفلى الوسیطة خلال العصور الوسطى.
على الرغم من أن مراحل تطور اللغة لم . . .

بپرس