زبان کوچک


معنی انگلیسی:
uvula

لغت نامه دهخدا

زبان کوچک. [ زَ ن ِ چ َ / چ ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گوشت زبان شکل کوچک آویخته در حلق. ( فرهنگ نظام ). ملاز. ملازه. کده. لهات. کام.

فرهنگ فارسی

گوشت زبان شکل کوچک آویخته در حلق ملاز کده کام لهات

واژه نامه بختیاریکا

مِل مَلاز

دانشنامه عمومی

زبان کوچک یا مَلازه ( به انگلیسی: Palatine uvula ) اندام کوچک مخروطی شکلی است که در حلق و در بخش نرم کام قرار دارد. این اندام از بافت های پیوندی به همراه برخی غدد گوارشی مخروطی شکل، به همراه بافت های عضلانی تشکیل شده است. وظیفهٔ زبان کوچک جلوگیری از ورود آب و مواد غذایی به درون بینی است که مانند دریچه اپی گلوت ( برچاکنای ) برای نای است.
عکس زبان کوچکعکس زبان کوچک
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

زبان کوچک (uvula)
ساختاری عضلانی و امتدادیافته از سق نرمدهان، در بخش خلفی سق سخت، به سمت پایین. در انسان، طول آن از ۲۰ تا ۵۰ میلی متر متغیر است. این اندام هنگام بلع بلند می شود و گاهی برای تولید اصوات در هنگام تکلم نیز به کار می آید.

جدول کلمات

ملاز, لهات

مترادف ها

uvula (اسم)
زبانه، ملازه، زبان کوچک، لهات

پیشنهاد کاربران

لَهات ، اِپیگلوت ، مَلاز ، مَلازه ، ملاج ، سَغّ ، کُده
uvula
زبان کوچک
اعضای داخلی بدن انسان:
spinal cord ( سپاینِل کُرد ) : نخاع
uvula ( یوویِلا ) : زبان کوچک
pharynx ( فَرینکس ) : حلق
tonsil ( تانسل ) : لوزه
larynx ( لَرینکس ) : حنجره
...
[مشاهده متن کامل]

gullet/ oesophagus/ esophagus ( ایسافِگِس ) : مری
pancreas ( پَنکریِس ) : پانکراس
windpipe / trachea ( ویندپایپ/ترِیکیا ) : نای
bronchus ( برانکِس ) : نایچه /نایژه
bile duct ( بایل داکت ) : مجرای صفرا
gallbladder ( گال بلَدِر ) کیسه صفرا
bladder : مثانه
duodenum ( دواِدینِم ) : اثنا عشر/دوازدهه
large intestine : روده بزرگ
small intestine : روده کوچک
abdomen ( اَبدِمِن ) : شکم
ventricle ( وِنتریکِل ) : بطن
parotid gland ( پِراتید گلَند ) : غده بناگوشی
spleen ( سپلین ) : طحال
liver ( لیوِر ) : کبد
stomach ( ستامِک ) : معده
appendix ( اِپِندیکس ) : آپاندیس

اپیگلوت. . . . . .
لهات. . . . ملازه. . . . ملاز . . . .
ملاز

بپرس