زرزا


معنی انگلیسی:
auriferous

لغت نامه دهخدا

زرزا. [ زَ ] ( اِخ ) از ایلات ارومیه. رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 110 و ماده بعد شود.

دانشنامه آزاد فارسی

زَرْزا
از طوایف کُرد یک جانشین ناحیۀ اشنویه در شهرستان نقده، متشکل از تیره های ابراهیم خانی، امیرخانی، حسین بیگی، سیده بیگی، عبدالله خانی، غفورخانی و فتحعلی خانی. طایفۀ زرزا در سال های سلطنت سلطان محمد خدابنده (۹۸۵ـ۹۹۵ق) به دست قوای سلیمان بیگ سهران قتل عام شدند. سران این طایفه پس از قتل نادرشاه افشار (۱۱۶۰ق) در برخی حوادث آذربایجان دخیل بودند. عبدالصمدخان زرزا در ۱۲۵۰ق در خدمت طهماسب میرزا مؤیدالدوله به کاشان رفت. طایفۀ زرزا در شورش شیخ عبیدالله شمزینی نیز شرکت داشتند (۱۲۹۷ق) و سران آن از معتمدان قاضی محمد، رئیس جمهوری خودمختار مهاباد، بودند. جمعیت طایفۀ زرزا در میانه های سلطنت محمدرضاشاه پهلوی نزدیک به ۷۵۰ خانوار بود، اما در سال های آغازین پس از انقلاب اسلامی به حدود ۲۸۵ خانوار کاهش یافت. گروهی از آن ها تا اوایل انقلاب نیمه چادرنشین بودند و قشلاق را در کوه های مرزی ایران و عراق می گذراندند. پس از شروع جنگ عراق علیه ایران، استقرار چادرنشینان زرزا در مراتع سردسیری ممنوع شد.

پیشنهاد کاربران

بپرس