زمان دمیدن روح در جنین

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] روح انسان ، پدیده ای شگرف و متعالی است که واقعیتی غیر از جسم دارد.
این آفریده ارزشمند از دیرباز تاکنون، اندیشه فیلسوفان و متکلمان حوزه تمدن اسلامی را به خود مشغول کرده و سبب پدید آمدن مباحث پردامنه ای همچون تجرد یا عدم تجرد روح و آفرینش آن قبل و بعد از خلقت بدن یا مقارن خلقت آن شده است. فارغ از داوری درباره این گونه مباحث یا گزینش پیش فرض هایی در این زمینه، تردیدی نیست که در مرحله ای از سیر تکوین انسان ، پیوندی مبارک میان روح و جسم برقرار می شود که قرآن کریم از آن به دمیدن (نفخ) روح در بدن یاد کرده است. آغاز این ارتباط که در فقه از آن به (ولوج روح) تعبیر می شود، موضوع برخی از احکام شرعی در نصوص و فتاوا قرار گرفته است.اما آنچه سبب ابهام این مفهوم در فقه می گردد، این پرسش است که آیا مقصود از روح، واقعیتی مجرد و ما ورای طبیعی است که زمان ولوج و نفخ آن تنها به وسیله اولیای معصومان (ع) مشخص می شود یا مراد از آن، حیات حیوانی یا امر طبیعی دیگری است که جنین طیّ مراحل رشد خود و پس از خروج از مرحله حیات نباتی، وارد آن می شود؟تفاوت این دو تفسیر در این است که بنابر معنای دوم، لازم نیست به دنبال زمان خاص و معینی همچون پایان چهارماهگی برای ولوج روح باشیم؛ بلکه تشخیص این پدیده طبیعی مانند سایر پدیده های طبیعی براساس آثار طبیعی آن مانند حرکت ارادی جنین در رحم، فعّال شدن برخی از حواسّ او مانند حس لامسه، تپش قلب جنین و یا کامل شدن اعضا و جوارح او خواهد بود. این آثار ممکن است قبل از چهارماهگی یا بعد از آن باشد و یا در موارد و شرایط زیستی متفاوت، در زمان های گوناگونی تحقق یابد.از این رو، سزاوار است نخست روشن شود که مراد از ولوج روح در قرآن ، روایات و منابع فقهی چیست؟ ثانیاً، چگونه می توان تشخیص داد که ولوج روح تحقق یافته یا خیر؟ و آیا حد زمانی برای آن وجود دارد؟ ثالثاً، علم پزشکی چه تفسیری از ولوج روح و زمان تحقق آن برای جنین و آثار طبیعی این پدیده ارائه می دهد؟ رابعاً، آیا می توان به وجه جمعی علمی و شایسته میان آنچه از آیات ، روایات، منابع فقهی و دانش پزشکی به دست می آید، دست یافت؟در مواد ۴۸۷ و ۴۹۲ قانون مجازات اسلامی و ماده ۹۱ قانون تعزیرات به ولوج روح در جنین اشاره شده است. در دو ماده نخست به بیان مقررات درباره دیه جنین قبل از ولوج روح و بعد از آن پرداخته و در ماده سوم، حکم قصاص در موردِ سقطِ جنین ِدارایِ روح بیان شده است. در هر سه ماده، هیچ توضیحی درباره ولوج روح و راه های تشخیص آن ارائه نشده است. نوشتار حاضر می تواند گامی برای رفع ابهام از این مواد قانونی باشد.
تبیین مفهوم روح و ولوج آن
همچنین تبیین مفهوم روح و ولوج آن و تفکیک میان روح نباتی، حیوانی و انسانی در این مقاله، می تواند به روشن شدن زوایای حقوقی و فقهی مسئله (شبیه سازی) و به خصوص (شبیه سازی درمانی) کمک کند. شبیه سازی درمانی با اخراج توده سلولی از رویانی که نتیجه تلقیح یک سلول جسمی نه جنسی با تخمک یک زن است وحدود هفت روز از عمر آن گذشته است، آغاز می شود. سپس توده سلولی در داخل یک تخمک که هسته آن خارج شده است، کاشت می شود و آن گاه با وادارسازی تخمک به انقسام پذیری سلولی از راه تحریک آن با جریان الکتریکی یا شیمیایی، به تولید سلول های بنیادی برای ساخت اجزای مختلف بدن پرداخته می شود تا به این وسیله نیازهای درمانی شخص صاحب سلول جسمی مرتفع شود. آنچه در طی این فرایند موضوع بیشترین مباحثات فقهی و حقوقی قرار گرفته است، مرگ رویان هفت روزه ای است که دارای حیات بوده و با خروج توده سلولی از آن، حیات خود را از دست داده است.
ثبوت شرعی یا عدم ثبوت شرعی مرگ
مسئله دیگری که موضوع این نوشتار می تواند به حل آن کمک کند، ثبوت شرعی یا عدم ثبوت شرعی مرگ در موارد مرگ مغزی است. در این گونه موارد، انسان مبتلا به مرگ مغزی، به علّت فعالیت قلب و جریان خون در بدن هر چند به کمک ابزار پزشکی به گونه ای از حیات که شاید بتوان بر آن نام حیات نباتی نهاد، ادامه می دهد. اما از دیدگاه پزشکی بازگشت ادراک، احساس و حرکت ارادی که نشانه های حیات حیوانی و انسانی است، برای همیشه از بیمار منتفی می شود.تطبیق عنوان مرگ که موضوع احکام فراوانی همچون ارث ، وصیت ، قصاص ، دیه ، وکالت و جواز پیوند اعضای مرده به دیگران است، بر چنین فردی که دارای گونه ای از حیات و فاقد گونه ای دیگر از حیات است، موکول به تحلیل دقیق پدیده حیات، روح ، ولوج آن در بدن و خروج آن از بدن است که این نوشتار گوشه هایی از آن را کاویده است.
عبارات فقهاء درباره روح
...

پیشنهاد کاربران

بپرس