بنام خدا
با سلام، انبار یک زیر زمین تاریک و نامطلوبی در قزوین بود که زندانیان را با غل و زنجیر به انجا میفرستادند و میرزا رضا کرمانی که توسط کامران میرزا چند بار به این زندان با غل و زنجیر رفته ودر انجا نیز زنجیرها باز نمیشدند، میرزا رضا که از مریدان جمال الدین اسد ابادی بود و به علت طلبی که از شاهزاده کامران میرزا فرماندار تهران عصر ناصری داشت وی را در میان بزرگان شهر به بدهکار بودن به وی مخاطب قرار میداد و چند بار هم از جمال الدین اسد ابادی دفاع کرده بود لذا به این بهانه های واهی ناجوانمردانه توسط کامران میرزا ماهها وگاها چند سال به انبار منتقل و در غل و زنجیر زندگانی سختی را طی کرد و در اخر به این نتیجه رسید که کار از ریشه خراب هست و لذا ناصر الدین شاه را در آستانه پنجاهمین سالگرد شاهی با تیری کاری ، کار کارستانی نمود و او را به درک واصل کرد وبه این سبب خود نیز به دار اویخته شد. با تشکر
... [مشاهده متن کامل]
با سلام، انبار یک زیر زمین تاریک و نامطلوبی در قزوین بود که زندانیان را با غل و زنجیر به انجا میفرستادند و میرزا رضا کرمانی که توسط کامران میرزا چند بار به این زندان با غل و زنجیر رفته ودر انجا نیز زنجیرها باز نمیشدند، میرزا رضا که از مریدان جمال الدین اسد ابادی بود و به علت طلبی که از شاهزاده کامران میرزا فرماندار تهران عصر ناصری داشت وی را در میان بزرگان شهر به بدهکار بودن به وی مخاطب قرار میداد و چند بار هم از جمال الدین اسد ابادی دفاع کرده بود لذا به این بهانه های واهی ناجوانمردانه توسط کامران میرزا ماهها وگاها چند سال به انبار منتقل و در غل و زنجیر زندگانی سختی را طی کرد و در اخر به این نتیجه رسید که کار از ریشه خراب هست و لذا ناصر الدین شاه را در آستانه پنجاهمین سالگرد شاهی با تیری کاری ، کار کارستانی نمود و او را به درک واصل کرد وبه این سبب خود نیز به دار اویخته شد. با تشکر
... [مشاهده متن کامل]