زیتون الحبش

لغت نامه دهخدا

زیتون الحبش. [ زَ نُل ْ ح َ ب َ ] ( ع اِ مرکب ) زیتون الکلبة. زیتون بری. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) ( از دزی ج 1 ص 617 ). زیتون الکلب.زیتون بری است. ( اختیارات بدیعی ). زیتون الجبلی. زیتون الکلبة. زیتون بری. ( تحفه حکیم مؤمن ). رجوع به تذکره داود ضریر انطاکی و زیتون بری و زیتون شود.

فرهنگ فارسی

زیتون الکلبه زیتون بری

پیشنهاد کاربران

بپرس