سالک

/sAlak/

مترادف سالک: درویش، صوفی، عارف، رونده، رهرو، پیرو

معنی انگلیسی:
wayfarer, wayfaring, aleppo boil, aleppo button, disciple

فرهنگ اسم ها

اسم: سالک (پسر) (عربی) (تلفظ: sālek) (فارسی: سالِک) (انگلیسی: salek)
معنی: رونده، راه رو، آن که راهی را طی کند، ( در تصوف ) آن که مراحل سلوک عرفانی را معمولاً با ارشاد پیری می گذراند
برچسب ها: اسم، اسم با س، اسم پسر، اسم عربی

لغت نامه دهخدا

سالک.[ ل ِ ] ( ع ص ، اِ ) مسافر و راه رونده. ( ناظم الاطباء ).راه رونده. ( غیاث ). رونده. ( اقرب الموارد ). || ( اصطلاح تصوف ) به اصطلاح صوفیه طالب تقرب حق تعالی که عقل معاش هم داشته باشد. و سالک دو طریق اند؛ سالک هالک و دوم سالک واصل و اما سالک هالک آن را گویند که در ابتدای حال مقید مجاز شود و از حقیقت بازماند و مطلوب و مقصود همان چیز داند. چنانکه گفته اند:
«هر چه در دنیا خیالت آن بود
تا ابد راه وصالت آن بود»
من رضی بمقام حجت عن امامه ، در باب او راست آید. سالک واصل آن را گویند که در آغاز سلوک محکوم بحقیقتی شده باشد و برنده لااله الا اﷲ، جمله بتان مجازی را از صحن سینه پاک سازد چنانکه اثر غیرنماند و از قید اطلاق هر دو از عدم بشهود آید و فانی در توحیدمطلق شود و بی نام و نشان گردد:
تو مباش اصلاً کمال این است و بس
تو ز توگم شو وصال این است و بس.
( آنندراج ) ( غیاث ).
سالک در راه خدا سیر کند تا بمقصود رسد. هر گاه کسی راحق سبحانه جذبه خویش روزی کند او دل به حضرت خدای آرد و همه را بیکبارگی گذارد و به مرتبه عشق رسد، پس اگر در همین مرتبه ماند او را مجذوب گویند و اگر باز آید و از خود باخبر شود و سلوک کند و راه خدای گیرد مجذوب سالک گویند و اگر اول سلوک کند و آن را تمام کند و آنگاه وی را جذبه حق رسد وی را سالک مجذوب گویند. و اگر سلوک تمام کند و جذبه حق به وی رسد سالک گویند... رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون ص 686 شود.شیخ محمد لاهیجی در شرح گلشن راز در فصل «فی المسافرالی اﷲ و السالک » گوید: مسافر و سالک کسی را مینامند که او بطریق سلوک و روش و مرتبه بمقامی برسد که ازاصل و حقیقت خود آگاه و باخبر شود و بداند که او همین نقش و صورت که می یابد نبوده است و اصل و حقیقت اومرتبه جامعه الوهیت است که در مراتب تنزل ملبس بدین لباس گشته و ظاهر به این صورت شده است و اولیت عین آخر گشته و باطن عین ظاهر نموده. شعر:
من آفتاب وحدتم تابان به انسان آمده
من اسم نور اعظمم پیش از تن و جان آمده
هم نور جسمانی منم هم گوهر کانی منم
هم بحر عمانی منم در قطره پنهان آمده
هم نور و هم پرتو منم ، هم سایه هم پی رو منم
هم راه و هم رهرو منم هم پیرره دان آمده.
چون اطلاع بر حقیقت حال وقتی میسر میتواند شد که اصل انسانی که حقیقت مطلقه است از قید یقین معرا و مبرا گردد. و فرمود که :بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

۱ - راه رونده رونده . ۲ - سفر کننده مسافر . ۳ - سائر الی الله که متوسط بین مبدا و منتهی است مادام که در سیر است . کسی که بطریق سلوک بمرتبت و مقامی رسد که از اصل و حقیقت خود آگاه شود و بداند که او همین صورت و نقش نیست و اصل و حقیقت او مرتبت جام. الوهیت است که در مراتب تنزل متلبس بدین لباس گشته و بمقام فنائ فی الله و مرتبت ولایت وصول یابد . یا سالکان عرش . ۱ - فرشتگان ملائکه . ۲ - اهل سلوک .
مزرعه کوچکی است از دهستان خاورطوران بخش بیارجمند شهرستان شاهرود

فرهنگ معین

(لَ )(اِ. ) زخمی که در پوست بدن خاصه صورت پیدا می شود. گاه یک سال بهبودی آن طول می کشد ولی جای آن باقی می ماند.
(لِ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - رونده ، مسافر. ۲ - زاهد، عارف .

فرهنگ عمید

زخمی مزمن که در پوست بدن انسان روی بینی و گونه ها پیدا می شود، سرایت آن به وسیلۀ پشۀ مخصوصی صورت می گیرد.
۱. کسی که راهی در پیش گیرد و در آن راه برود، رونده.
۲. [قدیمی] پیرو.
۳. [قدیمی] پارسا، زاهد.
۴. (تصوف ) کسی که با ارشاد مرشد و پیرو در راه خدا سیر کند و مراحل تهذیب نفس و مراتب سیروسلوک را بپیماید. سالکان را اهل سلوک و اهل طریقت نیز می گویند، عارف.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی قِدَداً: گوناگون و متفاوت(جمع قده است ، که از مصدر قد و به معنای قطعه است ، ودر عبارت "طَرَائِقَ قِدَداً " اگر طرائق را به وصف قدد توصیف کرد ، به این مناسبت بود که هر یک از آن طریقهها مقطوع از طریقه دیگر است ، و سالک خود را به هدفی غیر هدف دیگری میرساند )
معنی قَصْدُ: راهی که رهرواش را به هدف می رساند(قصد به معنای استقامت راه است ، یعنی راه آنطور مستقیم باشد که در رساندن سالک خود به هدف ، قیوم و مسلط باشد ، و ظاهرا این کلمه که مصدر است در عبارت "عَلَی ﭐللَّهِ قَصْدُ ﭐلسَّبِیلِ " به معنای اسم فاعل است ، و اضافه شدن...
ریشه کلمه:
سئل (۱۲۸ بار)
ک (۱۴۷۸ بار)

دانشنامه عمومی

سالک (بیماری). سالَک یا لیشمانیوز پوستی ( به انگلیسی: Cutaneous leishmaniasis ) ، شایع ترین نوع بیماری پوستی لیشمانیاز اس که بر اثر گزش جنس ماده نوعی پشه خاکی به انسان منتقل می شود. این بیماری واگیر دار است و عامل این بیماری انگلی به نام لیشمانیا است. [ ۱]
سالک در کشورهای گرمسیری از جمله چین، سوریه، عربستان سعودی، عراق، ایران، فلسطین، قفقاز و جنوب شرقی روسیه، پاکستان، افغانستان و هند شایع است. [ ۲] سالانه ۱۹ هزار مورد ابتلا به سالک در ایران ثبت می شود که سه هزار مورد آن مربوط به استان فارس است. [ ۳] البته در بعضی از مواقع دو جوش در کنار هم می آیند و به اشتباه با بیماری سالک اشتباه گرفته می شود.
سالک یک بیماری پوستی طولانی مدت است که عامل آن نوعی آغازیان است و ناقل ان پشهٔ خاکی است که گاهی همراه بادرد ( خود زخم ) است که به دو شکل زیر وجود دارد:
حدود ۲ تا ۸ ماه پس از گزش، ورم سرخ رنگ و بدون درد در محل گزش پیدا شده و کم کم بزرگ و زخمی می شود. اندازه زخم چند میلی متر تا چند سانتی متر می باشد که معمولاً در مناطق باز بدن مانند صورت، دست و پا دیده می شود. ضایعه به آهستگی و طی مدت ۶ ماه تا یک سال بهبود می یابد که درصورت عدم درمان مناسب، در محل زخم یک جوشگاه فرورفته و دائمی باقی می ماند که به زیبایی لطمه می زند. مخزن بیماری در نوع شهری انسان است و سگ نیز به طور اتفاقی مبتلا و می تواند به عنوان مخزن عمل نماید.
چند هفته پس از گزش پشه ( بسته به تعداد محل گزش ) زخم های متعددی در نقاط باز بدن که مورد گزش قرار گرفته اند پیدا می شود. ضایعات معمولاً ترشح دار و مرطوب هستند و معمولاً پس از ۶–۴ ماه بهبود می یابند و از خود جوشگاه آثار پوستی پایدار و نامناسبی به جا می گذارند. مخزن اصلی بیماری سالک روستایی برخی انواع جوندگان هستند که مهم ترین آنان در ایران جربیل بزرگ ( رومبومیس اوپیموس ) است. جوندگان دیگری نیز به عنوان مخزن لیشمانیوز جلدی نوع روستایی در ایران مورد بررسی و تأیید قرار گرفته اند که از آن جمله جرد لیبیایی ( مریونس لیبیکوس ) در شهرستان نطنز استان اصفهان، جرد صحرایی هندی ( مریونس هوریانه ) در سیستان و بلوچستان و جربیل هندی ( تاترا ایندیکا ) در خوزستان را می توان نام برد. به تازگی نیز در شرق استان اصفهان منطقه ورزنه بعلت خشکی تالاب گاوخونی و خشکی زاینده رود ابتلا به این بیماری رو به افزایش است. [ ۴]
عکس سالک (بیماری)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

سالِک
در اصطلاح عام، کسی که قدم در وادی معرفت نهد و دستِ ارادت به شیخی دهد. در اصطلاحِ عرفان، کسی که از سویی، بعضی از مقامات را طی کرده، و از سویی دیگر، هنوز به مقام معرفت نرسیده است. در این اصطلاح، تنها داشتن آگاهیِ علمی نسبت به مقامات، موجب نمی شود که به کسی سالک گفته شود، بلکه سیرِ عملی باعث اطلاق لفظ سالک می شود. در اصطلاح خاص تر نیز، سالک کسی است که از حقیقت خود ـ به نحو مطلق، یا در میان منازل و مقامات ـ آگاهی یافته باشد.

جدول کلمات

رهرو

مترادف ها

devotee (اسم)
پارسا، طرفدار، هواخواه، سالک، زاهد، مجاهد، فداکار، فدایی، جانسپار، مرید

disciple (اسم)
موافق، طرفدار، پیرو، هواخواه، سالک، حواری، شاگرد، مرید

aleppo boil (اسم)
سالک

wayfarer (اسم)
سالک، مسافر پیاده، عابر، رهرو، رهنورد

mystic (اسم)
سالک، عارف، اهل سر، اهل تصوف، متصوف

traveler (اسم)
سالک، غریب، سیار، سایر، سیاح، مسافر، عابر، رهنورد، پی سپار رهنورد، پی سپار

فارسی به عربی

ثرثرة , میل

پیشنهاد کاربران

🇮🇷 همتای پارسی: روالنده 🇮🇷
سالک = رهگذر = معبر = پیاده
Pedestrian, Wayfarer, Traveller, Viator, Passerby
🟪 PEDESTRIAN 🟪
a person who is walking in a city, along a road, etc / a person walking rather than travelling in a vehicle
...
[مشاهده متن کامل]

🟪 WAYFARER 🟪ادبیاتی و محترمانه است
a person who travels from place to place usually by walking
a person who travels on foot
🟪 VIATOR 🟪
A wayfarer, traveler / a person who travels, esp habitually
🟪 PASSERBY 🟪
a person who walks by something on a street or road / someone who is going past a particular place / a person who happens to be going past something, especially on foot
🟪 TRAVELLER 🟪
someone who is traveling or who travels often
Brit : a person who moves around from place to place instead of living in one place for a long time

آقای سالک به نظرم یه پیج بزن اینجا کفاف نمی ده
یکی از شاهزادگان اعراب در دوران اسکندر
عابد. . . پیرو. . . . . رهرو. . . .
فقیر _ بی چیز
یا حق
فانی در عشق لایتناهی معشوق
راهرو
درویش، صوفی، عارف، رونده، رهرو، پیرو
رهرو
در طریقت آن کَس که درد و درمان را می داند و غم و شادی را در تملک خود دارد و فقر و غنا را رمز گشایی کردستی، سالک است. او در چرخه خود جایگاهش والاست. لاکن او در ابتدای راه است چون درویش هیچ در هیچ است. او
...
[مشاهده متن کامل]
را نه غم ست و نه شادی، او را نه مقام ست و نه وقت، و نه حال. او دیگر نه جان است و نه دل. پس درویش فرای سالک است. چون هرچه سالک کشف می سازد درویش آنرا قبلا رها کرده بودستی.

سالک/لیشمانیاز ( در افغانستان سالدانه یا دانه سال ) . بیماری پوستی مشترک بین انسان و حیوان از جمله جوندگان است که از طریق نیش پشه آلوده به انگل بنام پشه خاکی به هنگام تغذیه خون بیمار به انسان سالم منتقل می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

علائم سالک :
زخم های متعدد یا بعلت گزش یا در بیشتر موارد بعلت خاراندن زخم و انتقال انگل به قسمت های سالم پوست بروز می کند. زخم های سالک به شکل های متفاوت ، از جمله شکل خشک ( نوع شهری ) و شکل مرطوب ( نوع روستایی ) بروز می کند.
در تمام شکلهای زخم ، پس از ورود انگل به درون پوست از طریق نیش پشه خاکی ، ا بتدا برآمدگی کوچک و قرمز رنگی ظاهر می شود. در نوع خشک ، زخم مرطوب ایجاد نمی شود . اما در شکل مرطوب ، وسط ضایعه زخم شده و حاشیه پیشرفت می کند. زخم به شکل دهانه کوه آتشفشان است .
زخم های مرطوب بین شش تا نه ماه و زخم های خشک حدود یک سال دوام دارند به این معنی که زخم سالک کمتر از یکسال دوام یافته، پس از آن بهبود می یابد و جای آن به صورت جوش گاه فرو رفته و پایدار برای تمام عمر باقی می ماند که ممکن است اگر زخم در صورت فرد باشد به زیبایی فرد لطمه وارد کند.
اهمیت بیماری :تعداد افراد آلوده در دنیا دوازده میلیون نفر تخمین زده می شود. و ۳۵۰ میلیون نفر در مناطقی زندگی می کنند که احتمال ابتلاء به بیماری وجود دارد. ۳ میلیون نفر از اشکال مختلف بیماری رنج می برند. تعداد موارد جدید در هر سال ۵/۱ میلیون نفر می باشد ایران جز کشورهایی است که سالک در آن بومی است و در اکثر مناطق کشور بیماری سالک یافت می شود. کانون های سالک در ایران عبارتند از :
1 - در نوع سالک جلدی شهری عمدتاً عبارتند از تهران ، مشهد ، شیراز ، نیشابور و کرمان
2 – در نوع سالک روستایی عبارتند از : نقاطی از استان اصفهان جنوب استان فارس ، خراسان ، مازندران ، خوزستان ، ایلام ، بوشهر و هرمزگان
بیماری در کشور اکثراً از نوع روستایی بوده و بالاترین میزان شیوع بیماری در اواسط پائیز تا اواسط زمستان می باشد .
عامل سالک :
عامل سالک یک انگل بنام لیشمانیا است که درون سلول های بیگانه خوار پوست تکثیر می یابد. این انگل در پوست انسان ، سگ و جوندگان آلوده وجود دارد پس از خون خواری پشه خاکی از زخم های سالک این انگل در بدن پشه خاکی تکثیر یافته و پس از خون خواری مجدد پشه خاکی ، به پوست فرد سالم راه می یابد و آنها را مبتلا می کند.
ناقل سالک :
ناقل سالک پشه خاکی است. پشه خاکی در اندازه دو تا سه میلی متری ، موقع نشستن ، بال های خود را به شکل عدد 7 نگه می دارد و بصورت جهشی پرواز می کند. پشه خاکی ها از سطح پوست خون خواری می کنند. در زمان خون خواری از زخم سالک انگل را می خورند و پس از یک هفته از طریق نیش ، و خون خواری ، آن را به فرد سالم انتقال می دهند.
مخزن سالک :
درشکل مرطوب ( نوع روستایی ) برخی جوندگان وحشی مانند موش های صحرایی و در شکل خشک ( نوع شهری ) انسان ، سگ و گاهی شغال و روباه نقش مخزن را ایفا می کنند.
محل زندگی پشه خاکی :
پشه خاکی فقط هنگام غروب و ساعت های اولیه شب ، خون خواری و تغذیه می کند. این حشره در طول روز در پناهگاههای گرم ، تاریک و مرطوب ، نظیر شکافهای عمیق دیوارها ، اماکن متروکه و مخروبه ، اسطبل ها ، اطراف توده های زباله و کودهای حیوانی ، لانه جوندگان ، کنده درختان ، حاشیه جویبارها ، پشت لوازم ثابت منزل ( مانند کمد و قاب عکس ) استراحت و تخم ریزی می کند.
راه های انتقال
بطور کلی سالک بوسیله انواع پشه خاکی های آلوده به سه طریق زیر بوجود می آید:
۱ - انسان به انسان
۲ - حیوان به حیوان
۳ - حیوان به انسان و بالعکس
راههای دیگر انتقال ممکن است تماس جنسی، انتقال خون، مادرزادی از طریق جفت و یا آلودگی مخاط چشم و یا زخمهای باز با مواد آلوده مانند ترشح زخم یا مخاط بینی انسان و یا حیوان مبتلا به لیشمانیوز احشایی باشد. حیوانات گوشتخوار ممکن است با خوردن لاشه حیوان آلوده مبتلا شوند.
پیشگیری و کنترل بیماری سالک : از آنجا که سالک از طریق نیش پشه خاکی منتقل می شود یکی از مهمترین راههای پیشگیری، مبارزه با پشه و جلوگیری از ورود آن به محل زندگی است که در این راستا می توان اقدامات زیر را انجام داد:
• محافظت بدن در برابر نیش زدن پشه خاکی
• پوشاندن قسمت های باز بدن
• نصب توری فلزی با منافذ ریز به در و پنجره ها و خوابیدن در پشه بند
• استفاده از پمادها و مواد دور کننده حشرات به هنگام کار و خواب
• محافظت از زخم سالک و پوشاندن آن با گاز استریل .
• مبارزه با جوندگان و سگ های ولگرد.
یکی دیگر از راههای پیشگیری از این بیماری رعایت بهداشت محیط و بهسازی محیط است در این راستا می توان اقدامات زیر را انجام داد .
1. رعایت بهداشت محیط
• گرد آوری و دفع بهداشتی و مستمر زباله با استفاده از سطل دردار
• گرد آوری فضولات حیوانی و جلوگیری از انباشته شدن آنها در محیط منزل یا نزدیک محل زندگی در روستا
2. بهسازی محیط :
• ترمیم شکاف ها و حفره های موجود در دیوارها و سایر قسمت های مناطق مسکونی انسان و دام
• تخریب و تسطیح اماکن مخروبه .
3 . دوری از محل زندگی پشه خاکی و مناطق آلوده به سالک ، به ویژه هنگام غروب و اوایل شب .
همچنین
سالَک یا لیشمانیوز پوستی ( نام های رایج در افغانستان: سال دانه یا دانه سال ) شایع ترین نوع بیماری پوستی لیشمانیاز است که بر اثر گزش جنس ماده نوعی پشه خاکی به انسان منتقل می شود. عامل این بیماری انگلی به نام لیشمانیا است. [۱]
سالک در کشورهای گرمسیری از جمله چین، سوریه، عربستان، عراق، ایران، فلسطین، قفقاز و جنوب شرقی روسیه، پاکستان، افغانستان و هند شایع است. [۲] سالانه ۱۹ هزار مورد ابتلا به سالک در ایران ثبت می شود که سه هزار مورد آن مربوط به استان فارس است. [۳]
انواع[ویرایش]
سالک یک بیماری پ . . .

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس