ستاره شمار

لغت نامه دهخدا

ستاره شمار. [ س ِ رَ / رِ ش ُ ] ( نف مرکب ) آنکه ستاره شمرد. منجم. اخترشناس. ستاره شناس. رجوع به ستاره شمر شود. || شب زنده دار :
هنوز با منی و از نهیب رفتن تو
بروز وقت شمارم بشب ستاره شمار.
؟

فرهنگ فارسی

آنکه ستاره شمرد منجم اختر شناس

فرهنگ عمید

منجم، ستاره شناس.

پیشنهاد کاربران

بیدار ، هوشیار،
منجم، ستاره نگر ، ستاره شناس، راصد،
پیشبین،
رصد بین

بپرس