سخت رو

لغت نامه دهخدا

سخت رو. [ س َ ] ( ص مرکب ) سخت روی. کنایه از مردم درشت و ناهموار. ( آنندراج ) :
جوان سخت رو در راه باید
که با پیران بی قوت بیاید.
سعدی.

فرهنگ معین

( ~ . ) (ص مر. ) ۱ - ترشرو، بَداخم . ۲ - زشت . ۳ - گستاخ ، بی شرم .

فرهنگ عمید

۱. پررو، گستاخ، بی شرم.
۲. ترش رو، بداخم.

پیشنهاد کاربران

بپرس