سر اوردن

لغت نامه دهخدا

( سر آوردن ) سر آوردن. [ س َ وَ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از آخر شدن و به نهایت رسیدن. ( برهان )( آنندراج ). به آخر رساندن. پایان دادن :
از این زارترچون بود روزگار
سر آرد مگر بر من این کردگار.
فردوسی.
سر آوردم این رزم کاموس نیز
دراز است و نفتاد از او یک پشیز.
فردوسی.
بدان تا زند بر بر پهلوان
بدان زخم بر وی سر آرد جهان.
اسدی.
چو هر کامی که بایستش برآورد
زمانه کام او را هم سر آورد.
نظامی.
یکی زندگانی تلف کرده بود
بجهل و ضلالت سر آورده بود.
سعدی.
بشیرینی سر آرد نوبهار زندگانی را
چو زنبور عسل آن را که منزل مختصر باشد.
صائب ( از آنندراج ).
|| مطیع نشدن. قبول نکردن. نپذیرفتن :
رضوان بهشت خلد نیارد سر
صِدّیقه گر بحشر بود یارش.
ناصرخسرو.
|| ( از: سر، رأس + آوردن ) در تداول عامه ، کنایه از کار مهم و بزرگی کردن : مگر سر آورده ای ؛ چرا اینهمه در تسریع مقصود خویش میکوشی.

فرهنگ فارسی

( سر آوردن ) ( مصدر ) بنهایت ریسدن بپایا رسانیدن.

فرهنگ معین

( سرآوردن ) ( ~ . وَ یا وُ دَ ) (مص م . ) به پایان رسانیدن .

دانشنامه عمومی

سر آوردن. به بریدن سر دشمن و همراه آوردن و نگه داشتن آن به نشانه غنیمت و پیروزی اصطلاحاً «سر آوردن» گفته می شود. سر آوردن از قدیمی ترین سنت ها در بسیاری از نقاط زمین بوده و تا اوایل سده بیستم هم در بالکان در اروپا رخ می داده است.
سر آوردن در قدیم در بخش هایی از چین، هند، نیجریه، نورستان، بنگلادش، میانمار، بورنئو، اندونزی، فیلیپین، تایوان، ژاپن، میکرونزی، ملانزی، نیوزیلند، آمریکای مرکزی، جنوب غربی ایالات متحده و حوزه آمازون انجام می شده است. این عمل همچنین در میان قبایل خاصی از نژاد سلت، مردم ژرمنی غربی، نورس ها و سکاهای اروپای باستان نیز رواج داشته است. سر آوردن در اروپا تا اوایل قرن بیستم در شبه جزیره بالکان و تا پایان قرون وسطی در ایرلند و مناطق مرزی انگلیس و اسکاتلند نیز رخ می داد.
فرمانروایان مغول و پس از مغول در خاورمیانه و دیگر نقاط از از سر بریدهٔ دشمنان یا دزدان منار می ساختند که به آن اصطلاحاً کله منار یا منارکله گفته می شد. [ ۱] در ژاپن نیز سامورایی ها می کوشیدند در پایان هر نبرد سرهای بریده دشمن را به پای سپهدارهای خود بیندازند و سپهدار هم در ازای این کار به سامورایی مقام، طلا، نقره، یا بخشی از زمین های تصرف شده را اعطا می کرد. سپهدار سپس کله های بریده را در گذرهای عمومی به نمایش می گذاشت. "[ ۲]
در جنگ جهانی دوم برخی از سربازان متفقین جمجمه سربازان مرده ژاپنی را به عنوان «یادگاری جنگی» برای خانواده و دوستان خود همراه می آوردند. [ ۳]
مردم شناسان به عنوان انگیزه های این عمل ازجمله به «خوار و ذلیل کردن دشمن، خشونت آیینی، کوشش در ایجاد تعادل کیهانی، نمایش مردانگی، آدم خواری، بالا بردن قدر و منزلت فرد جنگجو میان همراهان، و گونه ای تضمین برای برده ماندن دشمن مقتول در زندگی پس از مرگ» اشاره می کنند.
به باور مردم شناسان سنت سرآوردن در تنظیم روابط و سلسله مراتب میان جوامع و افراد بدوی نقشی آیینی داشته است. برخی از کارشناسان این نظریه را مطرح می کنند که این عمل احتمالاً ناشی از اعتقاد به این بوده که «روح یا نیروی زندگی افراد در سرشان قرار دارد و می توان از طریق تصرف سر، این نیرو را نیز مهار کرد. »
جنگجویانی که سر می آوردند این سرها را خشک کرده و نگهداری می کردند تا در مراسم آیینی از آن ها استفاده هایی بکنند.
عکس سر آوردن
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس