سراج الدین

فرهنگ اسم ها

اسم: سراج الدین (پسر) (عربی) (تلفظ: serājoddin) (فارسی: سِراج‌الدين) (انگلیسی: serajoddin)
معنی: چراغ آیین، چراغ دین، ( اَعلام ) ) سراج الدین ارموی: [، قمری] متکلم مسلمان ایرانی، از مردم ارومیه، مؤلف مَطالِع الانوار، در کلام و منطق، ) سراج الدین عثمان ابن عمر: ( = مختاری غزنوی ) [قرن هجری] شاعر پارسی گوی دربار شاهان غزنوی، مؤلف منظومه ی حماسی شهریارنامه، آن که چون چراغی در دین است
برچسب ها: اسم، اسم با س، اسم پسر، اسم عربی

لغت نامه دهخدا

سراج الدین. [ س ِ جُدْ دی ] ( اِخ ) سکزی. سید عالیقدر دانا و فاضل بوده و پنج هزار بیت دیوان داشته ، مدح ملک نصرةالدین سیستانی میگفته ، زمان ناصرالدین را نیز دریافته. بمدینه معظمه رفته ، قصیده ای در نعت مردف بردیف مصطفی صلی اﷲ علیه و آله گفته. صاحب عرفات از دیوان وی انتخابی کرده ، از آن اشعار برخی را گزیده و در رشته بیت کشیده. بعضی او را معاصر سلطان غزنوی ندانسته و ممدوح وی را دیگری از ملوک سیستان قرار داده ، برخی او و سراجی مذکور را یکی دانسته اند و در هر حال شاعری استاد عالی نهاد شیرین مقال است ، او راست :
سرمست و بیقرار و دل آزار نیم شب
آمد به عربده برِ من یار نیم شب
با زلف دلربای و دو رخسار همچو روز
با لعل دُرنثار شکربار نیم شب
ترسا و مؤمن از غم زلف و رخش مدام
بر هم زنند مصحف و زنار نیم شب.
( از مجمع الفصحاء ج 2 ص 245 ).

سراج الدین.[ س ِ جُدْ دی ] ( اِخ ) عمربن عبدالوهاب الناشری. مردی فقیه عالم و علامه متبحر بود. وی بسال 982 هَ. ق.در شهر زبید درگذشت. ( از نورالسافر صص 352 - 353 ).

سراج الدین. [ س ِ جُدْ دی ] ( اِخ ) غزنوی ، معروف به عثمان مختاری غزنوی ، ابوالمفاخر خواجه حکیم سراج الدین ابوعمر عثمان بن عمر ( یا محمد ) مختاری غزنوی. از شاعران بزرگ دربار غزنویان در اواخر قرن پنج و اوایل قرن ششم هجری است. رجوع به تاریخ ادبیات صفا و عثمان مختاری شود.

سراج الدین. [ س ِ جُدْ دی ] ( اِخ ) موسی ، برادر شیخ تقی الدین بن دقیق العید. مردی فقیه و شاعر و در علم مناظره متبحر بود. در قوص به نشر علم و فتوی پرداخت و کتاب «المغنی »را در فقه تصنیف کرد. وی بسال 641 هَ. ق. به قوص متولد شد و بسال 685 درگذشت. ( از تاریخ مصر ص 191 ).

سراج الدین. [ س ِ جُدْ دی ] ( اِخ ) یونس بن عبدالمجید الارمنی.در محرم سال 644 هَ. ق. متولد شد و ابتدا در قوص نزد مجدبن دقیق العید به تحصیل پرداخت و از او اجازه فتوی گرفت. سپس به مصر آمد و از علماء آنجا کسب فیض کرد. او راست : کتاب الجمع و الفرق و المسائل که در اختلاف ائمه است. در ربیعالاَّخر سال 725 هَ. ق. ماری او را گزید و بر اثر آن درگذشت. ( تاریخ مصر ص 193 ).

سراج الدین. [ س ِ جُدْدی ] ( اِخ ) دهی است از دهستان رغیوه بخش رامهرمز شهرستان اهواز واقع در 35 هزارگزی شمال باختری رامهرمز و 2 هزارگزی جنوب راه اتومبیل رو ویس به هفتگل. هوای آنجا گرم و دارای 90 تن سکنه است. آب آنجا از چاه تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو و در تابستان اتومبیل رو است. ساکنین از طایفه احمدی هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

علی خان آرزودانشمند هندی (ف.۱۱۶۹ه.ق. ) مولف (( سراج اللغه ) ) ( فرهنگ فارسی ) و (( تنبیه الغافلین ) ) ( انتقاد بر دیوان حزین ) .
یونس ابن عبدالمجید الارمنی در محرم سال ۶۴۴ متولد شد و ابتدا در قوص نزد مجد ابن دقیق العید بتحصیل پرداخت و از او اجازه فتوی گرفت .

پیشنهاد کاربران

تیره سراج الدین وند طایفه بلیوند ایل بختیاروند

بپرس