سرانجام باطل

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در متون دینی اوستا ، اوپانیشاد ، عهد عتیق ، عهد جدید و حتی مکاتب مبتنی بر ثنویت نیز باطل سرانجام محکوم به نابودی، و پیروزی از آنِ حق است.
قرآن کریم در آیاتی پرشمار بر نافرجامی باطل تأکید کرده و سرعت زوال و بی اثر شدن باطل را از ویژگی های ذاتی آن دانسته است، بر این اساس اهل باطل نیز به سرنوشت باطل دچار خواهند شد.
مبنای نظام حاکم بر جهان
نظام حاکم بر جهان بر مبنای حق بنا شده است:«خَلَقَ السَّموتِ والاَرضَ بِالحَقِّ» و در آن هر موجودی فرمانبردار حق و تسبیح گوی اوست. بر اساس آیه «فَاَمَّا الزَّبَدُ فَیَذهَبُ جُفاءً» باطل که برخلاف این جریان حق محور عمل می کند، به کنار خواهد افتاد و از سیر وجود و هستی بیرون خواهد رفت. در جهانی که نهایت آن برپایی نظام پاداش و جزا:«لِیَجزِیَ الَّذینَ اَسوا بِما عَمِلوا و یَجزِیَ الَّذینَ اَحسَنوا بِالحُسنی» و تحت سیطره خدای احکم الحاکمین است باطل، قطعاً امکان کامروایی نخواهد داشت و نمود آن در مقایسه با حق، تنها نمایش و جرقه ای خاموش شدنی خواهد بود و از آن جا که نظام عالم بر مبنای قانون اسباب و مسببات است و تنها بر اساس اراده افراد و فاعل ها استوار نیست، اثر منفی هر باطلی نیز تنها به اهل باطل باز خواهد گشت. چنین است که مکر سوء جز به اهلش باز نمی گردد.
حقانیت خداوند و باطل بودن غیر او
قرآن کریم ، حقانیت خداوند و باطل بودن غیر او و بیان برتری و پیروزی حق:«ذلِکَ بِاَنَّ اللّهَ هُوَ الحَقُّ واَنَّ ما یَدعُونَ مِن دونِهِ هُوَ البطِلُ واَنَّ اللّهَ هُوَ العَلیُّ الکَبیر» را به عنوان یک اصل بیان کرده و ناکامی اهل باطل را معلول پیروی آنان از باطل و مشمول این اصل دانسته است:«ذلِکَ بِاَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا اتَّبَعُوا البطِل» و تأکید دارد که ممکن است باطل به طور موقت چهره حق را بپوشاند؛ ولی نیروی ماندن دائمی ندارد و سرانجام کنار می رود. اصل پیروزی و غلبه حق و محو شدن باطل با تعبیرهایی گوناگون مورد تأکید قرآن است. بخشی از این تعابیر که به صورت فعل مضارع یا ماضی یا جمله اسمیه و نشان وقوع قطعی امر است، از اراده و سنت قطعی الهی از نابودی باطل خبر می دهد؛ مانند آیات «و یُریدُ اللّهُ اَن یُحِقَّ الحَقَّ بِکَلِمتِهِ ویَقطَعَ دابِرَ الکفِرین _ لِیُحِقَّ الحَقَّ و یُبطِلَ البطِلَ ولَو کَرِهَ المُجرِمون» که ذیل داستان جنگ بدر آمده است همچنین آیه «و قُل جاءَ الحَقُّ و زَهَقَ البطِلُ اِنَّ البطِلَ کانَ زَهوقا» و آیه «قُل جاءَ الحَقُّ و ما یُبدِئُ البطِلُ و ما یُعید» که بر ثبات و استمرار این سنت الهی تأکید کرده است. آیه «بَل نَقذِفُ بِالحَقِّ عَلَی البطِلِ فَیَدمَغُهُ فَاِذا هُوَ زاهِقٌ» با تأکید بر این سنت الهی ، قدرت حق و ناچیز بودن و ناتوانی باطل را بیان می کند که ممکن است غلبه ظاهری و موقت داشته باشد؛ اما حق یکباره از کمین بیرون می آید و آن را نابود می کند. عباراتی همانند «و لَو کَرِهَ المُجرِمون» و آیاتی که متضمن بیان ناکامی باطل است به ناخوشایندی اهل باطل از این سنت الهی و ضرورت آمادگی مؤمنان برای دفع کید آنان اشاره دارد.

پیشنهاد کاربران

بپرس