سرایدار

/serAydAr/

مترادف سرایدار: حاجب، دربان، مستحفظ، نگهبان

معنی انگلیسی:
caretaker, custodian, doorkeeper, gatekeeper, janitor, porter, superintendent

لغت نامه دهخدا

سرایدار. [ س َ ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) خانه دار. ( آنندراج ). حافظ خانه. مستخدم و نگهبان سرا. از مشاغل دوره صفویه که در دربار صفوی تصدی داشته است : آنچه از قالی و تکیه و نمد و جاجیم و طاقچه پوش و غیره است تحویل تحویلداران عمارات و قالی تکانیدن و جاروب کردن متعلق به سرایدار است. ( تذکرةالملوک چ 2 ص 32 ). || نگهبان کاروانسرا. رجوع به سرادار شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه نگهبانی سرای ( قلعه بیمارستان کاروانسرا و خانه ) کند دربان .

فرهنگ معین

(سَ ) (ص فا. ) خانه دار، دربان ، آن که خانه را می پاید.

فرهنگ عمید

نگهبان سرا، دربان.

دانشنامه عمومی

سرایدار که به عنوان نگهبان، باربر یا نظافتچی نیز شناخته می شود، شخصی است که ساختمان ها را تمیز و نگهداری می کند. در برخی موارد، آنها وظایف نگهداری و امنیت را انجام می دهند. [ ۱]
در سال ۲۰۱۰، متوسط ​​دستمزد یک سرایدار شاغل در ایالات متحده ۱۰. ۶۸ دلار در ساعت بود. طبق آمار سال ۲۰۱۰، حقوق سالانه می تواند ۱۱ درصد رشد کند. [ ۲]
عکس سرایدار

سرایدار (نمایش نامه). سرایدار ( به انگلیسی: The Caretaker ) نام نمایشنامه ای به نویسندگی هارولد پینتر است. سرایدار نخستین بار در کلوپ نمایشی تئاتر هنر در ۲۷ آوریل ۱۹۶۰، به نمایش درآمد. این اثر به وسیله رضا دادویی به فارسی ترجمه شده و انتشارات سبزان آن را منتشر کرده است.
• میک:یک مرد مرموز در اواخر بیست سالگی اش، او مالک خانه ای است که با برادرش آستون در آن زندگی می کند و می خواهد برادر بزرگ ترش را از خطرهای بیرونی حمایت کند.
• آستون: برادر، مردی در آغاز سی سالگی که تحت معالجهٔ شوک الکتریکی قرار گرفته.
• مک ( جنکینز ) دیویس: پیرمردی که آستون به خانه دعوتش کرده و مزاحمتش تهدیدی برای رابطهٔ دو برادر است.
عکس سرایدار (نمایش نامه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

caretaker (اسم)
سرپرست، سرایدار، مستحفظ

watchman (اسم)
بایگان، محافظ، سرایدار، نگهبان، پاسدار

janitor (اسم)
سرایدار، دربان، فراش مدرسه، راهنمای مدرسه

gatekeeper (اسم)
سرایدار، دروازه بان

فارسی به عربی

بواب , حارس , حامی

پیشنهاد کاربران

پاینده سرا و خانه، دربان، نگهدارنده سرا
خانه پا. [ ن َ / ن ِ ] ( نف مرکب ) خانه پاینده. سرایدار. کسی که پس از رفتن همه اهل خانه از برای حفظ آن بجای ماند. حارس خانه. حافظ خانه در غیبت صاحبان آن.
واژه سرایدار کاملا پارسی است چون در عربی می بواب در ترکی می شود کپکجاه ولی واژه پارسی درترکی به کار گرفت می شود این واژه از واژگان پارسی است که وارد زبان ترکی شده این واژه یعنی سرایدار صد درصد پارسی است
...
[مشاهده متن کامل]
اما واژه مشترک ما با از زبان های سکایی یا کوشانی که وارد زبان قوم عزیز ترک شد بیشتر واژه پارسی با ترک مشترک هستیم یا از خود پارسی هستند یا قوم های آریایی ایرانی تبار سکایی سغدی تخارها کوشانی هستند.

caretaker
janitor

بپرس