سربه سر

/sarbesar/

مترادف سربه سر: همگی، همه، همگان، جملگی، مساوی، برابر، یکسان، معادل

معنی انگلیسی:
break-even, square

فرهنگ عمید

۱. سراسر، سرتاسر، همه، همگی: عالم همه سربه سر خراب است و یباب / در جای خراب هم خراب اولی تر (حافظ: ۱۱۰۰ ).
۲. (صفت ) برابر.
* سربه سر شدن: (مصدر لازم ) [مجاز] برابر شدن، مساوی شدن.

گویش مازنی

/sar be sar/ پا به پا – پا یا پای - روی هم ۳همه

پیشنهاد کاربران

سراسر، همه، یک به یک
دوقلوها را تماشا کردم که سر به سر هم می گذاشتند. اینجا معنی اذیت کردن اما باشدت کم و توام با علاقه است.

بپرس