سرهای شهدای کربلا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] یکی از زشت ترین و از جنایات بزرگ یزیدیان، بعد از جنگ، در حق شهدای کربلا، بریدن سر مبارک امام حسین (علیه السلام) و سرهای شهدای دیگر بود. تا بین قبایل توزیع کنند، تا آنان از این راه نزد ابن زیاد و یزید تقرب جویند.
عمر سعد در ادامه جنایات خود در حق شهدای کربلا، دستور داد تا سرهای دیگر شهدا را نیز ببرند (البته چنان که نگاشته شد، بنابر گزارش طبری، سر حبیب بن مظاهر در هنگام شهادتش از بدنش جدا شد. ) و سپس بین قبایل توزیع کنند، تا آنان از این راه نزد ابن زیاد و یزید تقرب جویند. به دنبال آن، بقیهٔ سرهای شهدا نیز که ۷۲ سر بود، (در جلد دوم این کتاب، در فصل «عاشورا در آینهٔ آمار و ارقام» دربارهٔ تعداد شهدا و سرهای بریده شده، بحث خواهیم کرد.) قطع شد و توسط شمر بن ذی الجوشن، قیس بن اشعث، عمرو بن حجاج و عزرة بن قیس (به کوفه) نزد ابن زیاد برده شد. ارسال سرهای سایر شهدا به کوفه، فردای روز عاشورا بوده است.
← تقسیم سرها بین قبایل
در اینکه چه زمانی سرهای دیگر شهدا به کوفه نزد ابن زیاد فرستاد شد، بین مورخان و مقتل نویسان اختلاف هست. بلاذری، دینوری، طبری و خوارزمی بر این باورند که سرهای دیگر شهدا را هنگام بردن اسرا به کوفه، یعنی بعدازظهر روز یازدهم بردند. اما شیخ مفید، و به پیروی از او، طبرسی می گویند سرهای دیگر شهدا نیز همان روز عاشورا به کوفه نزد ابن زیاد فرستاده شد. به نظر می رسد با توجه به آنکه عمر سعد می خواسته است به پندار خود، پیروزی اش را در نظر مردم، باشکوهتر و پر هیبت تر نشان دهد، سرها را همراه با اسرا و سپاه خود به کوفه برده باشد.

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از کتاب فرهنگ عاشورا است
بریدن سر (چه از مرده و چه از کشته) نوعی مثله به حساب می آید و شرعا حرام است و در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و خلفای بعدی هرگز با کشته های دشمن کافر چنین رفتاری نشد، تا چه رسد به پیکر شهدای اهل بیت علیهم السلام که سرها را از بدن ها جدا کرده، شهر به شهر گرداندند.
اولین سری که بریده و به جای دیگر فرستاده شد، در عصر معاویه و سر شهید بزرگوار، عمرو بن حمق خزاعی بود که از یاران باوفای علی علیه السلام به حساب می آمد.
این جنایت در عصر امویان در عاشورا تکرار شد. پیش از عاشورا نیز سر مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را از بدن جدا کردند و به شام، نزد یزید فرستادند. سرهای قیس بن مسهر، عبدالله بن بقطر، عبدالاعلی کعبی، عمارة بن صلخب نیز توسط ابن زیاد قطع شد.
سرهای تعداد زیادی از شهدای کربلا هم از بدن جدا شد و به کوفه نزد ابن زیاد بردند. طبق برخی نقل ها تعداد آنها 78 سر بود که میان قبایل تقسیم کردند تا از این طریق نزد ابن زیاد و یزید، مقرب شوند.
سران هر یک از قبایل کنده، هوازن، تمیم، مذحج و... تعدادی از سرهارا به کوفه بردند. ابن زیاد هم سرها را به شام نزد یزید فرستاد.
کیفیت فرستادن سرها نمایشی بود تا جماعت بسیاری آن ها را ببینند و وسیله ای برای ترساندن مردم و زهر چشم گرفتن از آنان باشد، به ویژه که جداکردن سر نسبت به شخصیت های معروفتر انجام شد.
به احتمال قوی، تصمیم به بریدن سرها توسط سپاه عمر با فرمان عبیدالله زیاد بوده است، چون در نامه اش فرمان به کشتن و مثله کردن داده بود. به تحلیل کتاب «انصارالحسین »، بریدن سرها تنها یک جنایت جنگی نبود بلکه نوعی حرکت سیاسی و نشان دهنده عمق خصومت و دشمنی و ترساندن مردم دیگر بود تا از قطع سرها عبرت بگیرند و هیچ کسی، اندیشه مبارزه با امویان را در سر نپروراند و بداند که چنین سرهایی بریده و بر نیزه ها افراشته خواهد شد. نیز به عنوان کاری سمبلیک برای درهم کوبیدن قداست سیدالشهدا علیه السلام بود.

پیشنهاد کاربران

بپرس