سفت زن

لغت نامه دهخدا

سفت زن. [ س ُ زَ ] ( نف مرکب ) اسب سفت زن ؛ آنکه دست او از طرف شانه لنگد :
سفت زن اسب که از شانه ٔاو در رفتن
هر زمان آید در گوش دگرگون دستان.
جوهری هروی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که در مباشرت قوی باشد آنکه به نیرو جماع کند .
اسب سفت زن . آنکه دست او از طرف شانه لنگد .

فرهنگ معین

(س زَ ) (ص فا. ) (عا. ) کسی که در مباشرت قوی بود، آن که به نیرو جماع کند.

پیشنهاد کاربران

بپرس