سفیدک

/sefidak/

معنی انگلیسی:
powdery mildew, oidiomycosis, whitish stains on a garmentcaused by perspiration

لغت نامه دهخدا

سفیدک. [ س َ / س ِ دَ ] ( اِ ) کره. کرج. کپک. قسمی از آفت درخت. قسمی از آفت رز. ( یادداشت مؤلف ). || سپیدی زائد که بر جامه نیک ناشسته و نان مانده و امثال آن پیدا آید و با زدن صرف شود. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

از آفتهای قارچی درگیاههای جالیزی، وخسارت می زند
کره کرج کپک یا سپیدی زائد که بر جامه نیک ناشسته و نان مانده و امثال آن پیدا آید و با زدن صرف شود .

فرهنگ معین

(س دَ ) (اِ. ) ۱ - نوعی بیماری قارچی که در آغاز لکه های کوچک سفیدی به طور پراکنده روی برگ به وجود می آید و تدریجاً تمام برگ و گاه سطح ساقة گیاه را می پوشاند. ۲ - دانه های بسیار ریز سفیدی که بر روی چیزی ظاهر می شود.

فرهنگ عمید

از آفت های قارچی که در گیاه های جالیزی مانند خیار و خربزه و طالبی و درختان میوه دار مانند هلو و انگور تولید می شود و خسارت بسیار وارد می سازد.

فرهنگستان زبان و ادب

{mildew} [کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی بیماری قارچی که در آن عامل بیماری به صورت پوششی سفید در سطح گیاه نمایان می شود

گویش مازنی

/sefidak/ سفیدک – نوعی کنه ی سفید - افراد بور و سفید رو & نوعی ماهی سوف

دانشنامه عمومی

سِفیدَک ( به انگلیسی: Mildew ) نوعی بیماری قارچی در گیاهان است. سفیدک به لکه های زرد یا خشک روی برگ، ساقه و میوه گفته می شود که به طورمعمول با ریسه یا اندام های بارده قارچ همراه هستند. [ ۱]
در بیماری سفیدک در آغاز لکه های کوچک سفیدی به طور پراکنده روی برگ به وجود می آید و تدریجاً تمام برگ و گاه سطح ساقه گیاه را می پوشاند. [ ۲]
سفیدک ها به دو نوع داخلی یا دروغین Downy mildew و پودری یا حقیقی Powdery mildew تقسیم بندی می شوند؛ که گروه اول از خانواده Peronosporaceae از شبه قارچ های اوومیست و گروه دوم معمولاً از خانواده Erysiphaceae از قارچ های آسکومیست می باشند.
آبیاری بیش از اندازه گندم زارها می تواند سفیدک داخلی گندم[ ۳] ایجاد کند. [ ۴]
عکس سفیدک
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

سفیدک: ( mildew ) ) [امراض نباتی]نموی سفید رنگ مایسیلیم، کونیدیا و کونیدیافورهای پتوجن بالای سطح خارجی انساج نبات میزبان که قابل دید می باشد.

بپرس