سلیمان بن صرد خزاعی در دوران یزید

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حسین بن علی (علیه السّلام) برای تمرد از بیعت با یزید از مدینه بیرون رفت. در کوفه نیز شیعیان در خانه سلیمان بن صرد که بزرگ شیعیان کوفه بود، گرد هم آمدند و در مورد شرایط جدید جامعه مسلمانان به بحث پرداختند، سلیمان موفق نشد و نتوانست حسین را یاری کند، چرا که در زندان بود و از جمله کسانی که بود که در واقعه توابین شرکت داشت.
هنگامی که معاویه از دنیا رفت، فرزندش یزید به خلافت رسید.یزید بن معاویه، عمرو بن سعید را که والی مدینه در زمان معاویه بود از کارگزاری مدینه برکنار و ولید بن عقبه را جانشین وی کرد و به او امر کرد که از بزرگان مدینه، بالاخص حسین بن علی (علیه السّلام) و عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر برای او بیعت بگیرد. ولید بن عقبه این دستور یزید را به گوش امام حسین (علیه السّلام) رسانید و از ایشان خواست که با یزید بیعت نماید. حسین بن علی (علیه السّلام) برای تمرد از این خواسته یزید از مدینه بیرون رفت و راه خود را به طرف مکه ادامه داد، مردم بسیاری که از فسق و فساد یزید مطلع بودند به ایشان متمایل شدند. در کوفه نیز شیعیان در خانه سلیمان بن صرد که بزرگ شیعیان کوفه بود، گرد هم آمدند و در مورد شرایط جدید جامعه مسلمانان به بحث پرداختند.سلیمان بن صرد در این جلسه گفت: «معاویه هلاک شد و حسین از بیعت این قوم خودداری کرده و سوی مکه رفته، شما شیعیان اویید و شیعیان پدرش، اگر می دانید که یاری وی می کنید و با دشمنش پیکار می کنید به او بنویسید و اگر بیم سستی و ضعف دارید، این مرد را فریب مدهید که جانش به خطر افتد.» شیعیان در پاسخ گفتند: «با دشمنش پیکار می کنیم و خویشتن را برای حفظ وی به کشتن می دهیم.» سلیمان گفت: «پس به او بنویسید.» با این همه هنگامی که امام حسین (علیه السّلام) به کوفه آمد کوفیان از یاری او سر باز زدند، سلیمان بن صرد هم از جمله کسانی بود که به عهد خود وفا نکرده و از همراهی با امام حسین (علیه السّلام) خودداری کرد. در این جستار به دلایل عدم حضور سلیمان در کربلا و قیام توابین می پردازیم.
دلایل عدم حضور سلیمان در کربلا
برخی از مورخان کتب تاریخی با توجه به مقام شامخ سلیمان در بین شیعیان، بعید می دانند افرادی مانند وی ندای مظلومیت و استغاثه سیدالشهداء و نماینده ی او را شنیده باشند و از روی ترس یا تردید، امام خود را که مصرانه از او دعوت کرده بودند، تنها گذاشته باشند و به همین دلیل عدم حضور سلیمان در کربلا را ناشی از این می دانند که وی عذری موجه داشته است. از جمله ذهبی در سیر اعلام النبلاء پس از تجلیل بسیار از سلیمان، درباره ی او می نویسد: سلیمان موفق نشد و نتوانست حسین را یاری کند، چرا که در زندان بود! این دسته از نویسندگان دلایلی را آورده اند که ثابت کنند آن چه مانع حضور سلیمان در کربلا شد ترس و تردید نبود؛ از جمله ی این دلایل موارد زیر است:
← دلیل اول
هنگامی که امام حسین (علیه السّلام) و اصحاب و یارانش، مظلومانه در کربلا شهید شده و بازماندگانشان به اسارت برده شدند و از میان اسیران سرافراز، شخصیت هایی چون امام زین العابدین (علیه السّلام)، زینب کبری (سلام الله علیها) و ام کلثوم (سلام الله علیهم) در میان مردم شهرها؛ به ویژه در کوفه سخنرانی کرده و حقانیّت امام حسین (علیه السّلام) و جنایت کاری یزید و مزدورانش را به اطلاع مردم رسانیدند، یک حالت سرخوردگی و پشیمانی ای در مسلمانان پدید آمد. منتها در شهر کوفه که بزرگ ترین مرکز شیعیان عالم اسلام بود، ندامت و پشیمانی شیعیان، به خاطر عدم نصرت امام حسین (علیه السّلام) و تنها گذاشتن وی در کربلا، شدت بیشتری داشت و از این بابت، خودشان را سرزنش کرده و خطاکار می دانستند. آنان پس از مراسم عزاداری امام حسین (علیه السّلام) و گفت و گوهای جمعی، به این نتیجه رسیدند که این ننگ و ندامت را نمی توانند از خود دور کنند، مگر با کشته شدن در راه اهداف اباعبدالله الحسین (علیه السّلام) و گرفتن انتقام از قاتلان وی. از این رو نزد پنج تن از سران شیعه گرد آمدند. این پنج تن عبارت بودند از: سلیمان بن صرد الخزاعی، مسیب بن نجبه الفزاری، عبدالله بن سعد بن نفیل الازدی، عبدالله بن وال التیمی و رفاعة بن شداد البجلی...همه در خانه سلیمان بن صرد الخزاعی گرد آمدند و عزم جزم کردند که انتقام خون حسین را از قاتلان او بگیرند.
← آغاز کار توابین
...

پیشنهاد کاربران

بپرس