سنباد

فرهنگ اسم ها

اسم: سنباد (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: sanbād) (فارسی: سَنباد) (انگلیسی: sanbad)
معنی: سندباد، نام سرِدار مجوسِ ابو مسلم خراسانی، ( = سندباد )، [اگر سنباد ( = سِنباد ) تلفظ شود نام سرِدار مجوسِ ابو مسلم خراسانی، ملقب به اسپهبد فیروز است]، سندباد ]اگر سُنباد ( = سِنباد ) تلفظ شود نام سرِدار مجوسِ ابو مسلم خراسانی، ملقب به اسپهبد فیروز است[، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از بزرگان ایرانی در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی و از سرداران سپاه بهرام چوبینه
برچسب ها: اسم، اسم با س، اسم پسر، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن

لغت نامه دهخدا

سنباد. [ سَم ْ ] ( اِ ) قوت فکریه و این قوتی باشد عاقله که حصول فکر او است. ( برهان ). ظاهراً برساخته فرقه آذرکیوان است. فکر. خیال. تفکر. قوه متفکره. ( ناظم الاطباء ) ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ).

سنباد. [ سِم ْ ] ( اِخ ) سندباد مجوس مقتول 137 هَ. ق. وی پس از قتل ابومسلم به امر منصور خلیفه که یکی از طرفداران او بود علم طغیان برافراشت. اگرچه وی ظاهراً آیین جدیدی نیاورد و معروف و مجوس بود. و نحوه اعتقاد او هم به ابومسلم معلوم نیست ، مع ذلک عده ای بسیار از پیروان ادیان و مذاهب مختلف تحت لوای او جمع شدند. سنباد قصد خود را برای پیشروی بسوی حجازو انهدام کعبه اعلام نمود؛ و از نیشابور حرکت کرد. قومس و قم و ری را متصرف شد و گروه بسیار از مزدکیان و مجوسان طبرستان گرد او جمع شدند. عده اتباع او رادر حدود 100000 تن نوشته اند. شورش او فقط 70 روز طول کشید و در این مدت فتوحات بسیار کرد و عاقبت یکی از سرداران منصور خلیفه بنام جوهربن مراد او را در نزدیکی همدان شکست داد و 60000 تن از اتباع او را بقتل رسانید. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به سندباد شود.

فرهنگ فارسی

مجوس ( مقت. ۱۳۷ ه.ق ./ ۵۶ - ۷۵۵ م . ) وی پس از قتل ابو مسلم بامر منصور خلیفه که یکی از طرفداران او بود علم ظغیان بر افراشت.اگر چه وی ظاهرا آیین جدیدی نیاورد و معروف به مجوس بود و نحوه اعتقاد او هم بابومسلم نیستمع ذلک عده بسیار از پیروان ادیان و مذاهب مختلف تحت لوای او جمع شدند سنباد قصد خود را برای پیشروی بسوی حجاز و انهدام کعبه اعلام نمود . و از نیشابور حرکت کردقومش و قم وری را متصرف شد وگروه بسیار از مزدکیان و مجوسان طبرستان گرد او جمع شدند. عده اتباع او را در حدود ۱٠٠٠٠٠ تن نوشته اند . شورش او فقط ۷٠ روز طول کشید ودر ین مدت فتوحات بسیار کرد و عاقبت یکی از سرداران منصور خلیفه بنام جوهر بن مراد او را در نزدیکی همدان شکست داد و ۶٠٠٠٠ تن از اتباع او را بقتل رسانید .
سند باد مجوس مقتول ۱۳۷ ه.ق . وی پس از قتل ابو مسلم بامر منصور خلیفه که یکی از طرفداران او بود علم طغیان بر افراشت .

دانشنامه آزاد فارسی

سُنْباد ( ـ۱۳۷ق)
(ملقب به: اِسْپَهْبُد فیروز) از توانگران نیشابور و از سرداران سپاه ابومسلم خراسانی. سُنباد که از جانب ابومسلم مسئول خزاین و اموال و حرم او شده بود، پس از کشته شدن ابومسلم، علیه منصور، خلیفۀ عباسی، قیام کرد و گروه بسیاری از مردم خراسان، ری و جبال با او همراه شدند. گسترش قیام او منصور را به وحشت انداخت و برای مقابله با وی سپاهیانی به سرداری جمهور بن مرار گسیل داشت. در نبردهایی که در همدان و ری واقع شد، سُنباد شکست خورد و به طبرستان گریخت و در میانۀ راه به قتل رسید و سرش را نزد خلیفه فرستادند. عقایدی بدو منتسب کرده اند که از آن جمله است سعی در انهدام کعبه و پرستش آفتاب. پس از او پیروانش به «سُنْبادیه» معروف شدند. آن ها را به اباحه گری و خُرّمی گری نیز متهم کرده اند و گفته اند که آن ها عقیده داشته اند که ابومسلم، موعود نجات بخش است و همراه مهدی (عج) و مزدک خروج می کند و جهان را نجات خواهد داد.

پیشنهاد کاربران

بپرس