سنگ تراش

/sangtarAS/

مترادف سنگ تراش: حجار، تیشه، کلنگ

معنی انگلیسی:
stonemason, stone-cutter, mason

لغت نامه دهخدا

سنگ تراش. [ س َ ت َ] ( نف مرکب ) تراشنده سنگ. حجار. که سنگ میتراشد.

فرهنگ فارسی

تراشنده سنگ . حجار . کسی که سنگ میتراشد .
( صفت ) ۱ - آنکه سنگ را تراشد تا در ساختمان به کاربرند . ۲ - کسی که مجسمه ها و اشیایی از سنگ سازد . ۳ - کلنگ و میل آهنی که سنگ تراشان بدان سنگ تراشند .

فرهنگ معین

( ~ . تَ ) ۱ - (ص فا. ) کسی که کارش کندن ، تراشیدن ، صیقلی کردن و شکل دادن سنگ هاست . ۲ - (اِمر. ) صورت فلکی کوچکی در آسمان نیم کرة جنوبی .

فرهنگ عمید

۱. کسی که سنگ برای ساختمان می تراشد.
۲. کسی که چیزهایی مانند مجسمه و ظرف های سنگی یا چیز هایی دیگر از سنگ می تراشد.

فرهنگستان زبان و ادب

{Sculptor, Scl, Sculptor} [نجوم] صورت فلکی کم نوری در آسمان جنوبی (southern sky ) و در مجاورت صورت قیطُس

واژه نامه بختیاریکا

بَرد بُر
کُه بُر

دانشنامه آزاد فارسی

سنگ تراش (Sculptor)
(یا: حجّار) صورت فلکی نامشخص نیمکرۀ جنوبی آسمان. قطب جنوب کهکشان راه شیری در آن قرار دارد. اخترشناس فرانسوی، نیکلا دو لاکای، در ابتدا آن را ابزار سنگ تراش نامیده بود.

مترادف ها

stonecutter (اسم)
سنگ تراش، ماشین سنگبری

stonemason (اسم)
سنگ تراش

پیشنهاد کاربران

سنگ تراش نام یکی از روستاهاهی دهستان چقانرگس هم می باشد که در غرب چقانرگس واقع شده است دلیل این نام هم یعنی سنگتراش در زمان قدیم به دلیل فراوانی و گذر آب رودخانه از داخل روستا آسیاب داشت و از سراب کاشنبه
...
[مشاهده متن کامل]
سر چشمه می گرفت و مردم برای تهیه آرد و آسیاب کردن گندم به روستای سنگتراش می رفتند. مردم این روستا از قوم و ایل کرگاه کلهر و تیره سفرشاه و سیگه شاید منظور سعید یا سعیده باشد که به زبان محلی به آنها طایفه سیگه ( ( سه ی گه ) ) میگویند.

حجار
طایفه سینه پهن *سنگ تراش . بر دبر. سنه کوه. مازه پهن*ایل منجزی بهداروند *بختیاروند *
محل سکونت
دهستان جهانگیری *زیلایی * - جهانگیری
. بخش آب ماهیک *ماهی دشت* -
تخت کبود نرگسی - بردمار.
...
[مشاهده متن کامل]

چغا سرخ. در دهستان جهانگیری
از این طایفه فقط نامی باقی مانده
است و در سایر ایلات لر بختیاری و سایر کشور پراکنده است

بپرس