سنگ نوشته داریوش یکم در نقش رستم

دانشنامه عمومی

سنگ نوشته داریوش یکم در نقش رستم سنگ نوشته ای در آرامگاه داریوش یکم در نقش رستم است. داریوش در مقام فرمانروایی جهانی، در بالا و کنار دیوارهٔ بیرونی آرامگاه خود در نقش رستم با دو نوشتهٔ بزرگ که هریک به سه زبان فارسی باستان، ایلامی و اکدی نوشته شده، وصیتی معنوی از خود برجای گذاشته که در تاریخ خاورمیانه بی مانند است. [ ۱] نخستین نبشته در قسمت بالایی است و به DNa مشهور است و دومی بر کنار درگاه ورودی آرامگاه کنده شده و به نام DNb معروف می باشد. هردو نوشته جنبهٔ شاعرانه دارند و تجلی مؤثری از شخصیت و نبوغ داریوش هستند و خصوصیات وی را به نیکی روشن می سازند. [ ۲] او نبشته اش را به دو بخش تقسیم کرده است. یکی نبشته ای همگانی و بیطرفانه ( DNa ) و دیگری، نوشته ای شخصی[ ۳] ( DNb ) .
در زیر متن ایلامی، سنگ نوشته ای بیست و پنج سطری به خط آرامی وجود دارد که ارنست هرتسفلد در سال ۱۹۲۳ آن را تشخیص داد ولی این نبشته بسیار آسیب دیده و نمی توان چیز زیادی از آن دریافت اما والتر هنینگ در سطر چهارم آن، نام سلوکوس را تشخیص داد، بنابراین می بایست پیشینهٔ این سنگ نوشته به ۳۱۲ تا ۳۰۵ پیش از میلاد یعنی نزدیک به دویست سال پس از ساخت آرامگاه، باشد. [ ۴]
داریوش در سنگ نوشتهٔ DNa که دارای شش بند است؛ نخست، اهورامزدا را ستایش می کند و اعلام می دارد که قدرت و شاهی را اهورامزدا به وی بخشیده است، پس از آن خود را معرفی می کند، سرزمین های فرمانروایی اش را نام می برد و تأکید می کند که چون اهورامزدا این سرزمین را آشفته دید، شاهی به آن ارزانی داشت، آنگاه در بند پایانی از دیگران می خواهد که از فرمان اهورامزدا پیروی کنند و شورش نکنند![ ۵]
آشکار است که نه تنها وفاداری به شاه و حمایت از او خواست اهورامزدا معرفی می شود، بلکه همهٔ اعمال و اراده های شاه نیز با تأیید ایزدان است. [ ۶] هر چند وارونه ی خدایان پیشین آنها رأساً دست به اقدامی نمی زنند.
• بند ۱ - خدای بزرگ ( است ) اهورامزدا، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی مردم را آفرید، که داریوش را شاه کرد، یک شاه از بسیاری، یک فرماندار از بسیاری. [ ۷]
• بند ۲ - من داریوش شاهِ بزرگ، شاهِ شاهان، شاهِ کشورهای همه گونه مردم، شاه در این زمینِ بزرگِ و پهناور، پسرِ ویشتاسپَ، هخامنشی، پارسی، پسرِ پارسی، یک آریایی، دارای نژاد آریایی. »[ ۷]
• بند ۳ - داریوش شاه گوید: به خواست اهورامزدا این ( است ) کشورهائی که من جدا از پارس گرفتم. بر آن ها حکمرانی کردم. به من مالیات دادند. آنچه از طرف من به آن ها گفته شد آن را کردند. قانون من آن ( است که ) ایشان را نگاهداشت. ماد - خوزستان - پارت - هرات - بلخ - سغد - خوارزم - زرنگ – رخج - ث ت گوش گندار - هند - سکائیهای هوم نوش - سکائی های تیز خود - بابل - آشور - عربستان - مصر - ارمنستان - کپدوکیه - سارد - یونان - سکائی های ماوراء دریا - سکودر - یونانی های سپر روی سر - لیبیها - حبشی ها - اهالی مک - کارئی ها. [ ۷]
• بند ۴ - داریوش شاه گوید: اهورامزدا، چون این زمین را آشفته دید، پس از آن آن را به من ارزانی فرمود. مرا شاه کرد. من شاه هستم. به خواست اهورامزدا من آن را در جای خودش نشاندم. آنچه من به آن ها گفتم، چنان که میل من بود، آن را کردند. اگر فکر کنی که چند بود آن کشورهایی که داریوش شاه داشت پیکره ها راببین که تخت را می برند. آنگاه خواهی دانست، آنگاه به تو معلوم می شود، ( که ) نیزهٔ مردی پارسی دور رفته. آنگاه به تو معلوم می شود، ( که ) مردی پارسی خیلی دور از پارس جنگ کرده است. [ ۷]
• بند ۵ - داریوش شاه گوید: این که کرده شده آن همه را به خواست اهورامزدا کردم. اهورامزدا مرا یاری کرد تا هنگامی که کار را بکردم. اهورامزدا من و خاندان سلطنتی ام را و این کشور را از زیان محفوظ دارد! این را من از اهورامزدا درخواست می کنم. این را اهورامزدا به من بدهاد![ ۷]
• بند ۶ - ای مرد! فرمان اهورامزدا، آن به نظر تو ناپسند نیاید! راه راست را ترک منما! شورش مکن![ ۷]
عکس سنگ نوشته داریوش یکم در نقش رستمعکس سنگ نوشته داریوش یکم در نقش رستمعکس سنگ نوشته داریوش یکم در نقش رستمعکس سنگ نوشته داریوش یکم در نقش رستم
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس