سوء تغذیه

/su~etaqziye/

معنی انگلیسی:
dystrophy, malnutrition, undernourishment

فرهنگستان زبان و ادب

{malnutrition, malnourishment} [تغذیه] وضعیتی ناشی از تغذیۀ ناکافی یا نامتعادل

دانشنامه آزاد فارسی

سوء تغذیه (malnutrition)
نوعی بیماری، ناشی از رژیم غذایی ناقص. رژیم غذایی ناقص برخی از مواد مغذی مهم، مثل پروتئین ها، ویتامین ها یا کربوهیدراتها، را ندارد. سوءتغذیه ممکن است به بیماری های ناشی از کمبود مواد مغذی، مانند بِری بِری و کم خونی، بینجامد. کم غذایی با سوءتغذیه مرتبط است. قحطی های ناشی از گرم شدن کرۀ زمین، خشکسالی ها، اثر گلخانه ای، و عوامل اجتماعی ـ سیاسی، مثل الکل، مواد مخدر، فقر و جنگ، باعث افزایش تعداد مرگ و میر مرتبط با سوء تغذیه در جهان شده اند. در ۱۹۹۸، برآورد شد که ۱۸۰میلیون کودک در جهان دچار سوءتغذیه اند. سوءتغذیه علت مرگ ۶میلیون نفر در سال است که اکثر آن ها کودک اند. بنا به گزارشی که در اجلاس جهانی غذا در رم (۱۹۹۶) عرضه شد، بانک جهانی نسبت به وقوع بحران غذای بین المللی هشدار داد. در ۱۹۹۶، بیش از ۸۰۰میلیون نفر قادر به تهیۀ غذای تأمین کنندۀ نیازهای اساسی خود نبودند. ۸۲ کشور، که نیمی از آن ها در افریقا واقع اند، قادر به تولید یا وارد کردن غذای مورد نیاز مردم خود نیستند و بانک جهانی با توجه به افزایش جمعیت جهان محاسبه کرده است که تولید غذا باید تا ۳۰ سال آینده دو برابر شود. برخلاف پیش بینی های قبلی، تولید غذا، و مخصوصاً غلات، در دهه ۱۹۹۰ کاهش یافت. در ۱۹۹۶، بیست کشور جهان آب کافی برای تأمین نیازهای مردم خود نداشتند. سفره های آب زیرزمینی در برخی از نواحی مهم مثل میدوست امریکا، هند و چین کاهش یافتند. در عین حال، هر سال ۹۰میلیون نفر به جمعیت جهان افزوده می شود. کشورهای شرق آسیا، که ثروت و جمعیت شان در حال افزایش است، منابع موجود را تهدید می کنند، زیرا با ثروتمند شدن مردم، مصرف گوشت افزایش می یابد و در نتیجه، منابع موجود دیگر کافی نخواهند بود.

اصطلاحات و ضرب المثل ها

{malnutrition, malnourishment} [تغذیه] وضعیتی ناشی از تغذیۀ ناکافی یا نامتعادل

مترادف ها

malnutrition (اسم)
سوء تغذیه، تغذیه ناقص، نرسیدن مواد غذایی

undernourishment (اسم)
سوء تغذیه، گرفتار سوء تغذیه

فارسی به عربی

سوء التغذیة

پیشنهاد کاربران

سوءِتَغذیه: کمخوری، کمخواری، بدخوری، کم - سیری، کم - سیرشدگی
کم خوری، بدخوری
برابرش در پارسی بتوان واژه ی ( دُژخوارتاری ) را بکاربرد، خوارتاری به آرِش خورش دادن است.
در اصطلاح تورکی "چوپه دؤنمَک" یعنی لاغر شدن و دچار سوء تغذیه شدن
ملت غمی اولسا ، بو جوجوقلار چؤپه دؤنمه ز / اربابلاریمیزدان دا قارینلار طبیل اولماز
اگر درد و غم ملت را کسی درک می کرد . این اطفال و نوزادان دچار سوء تغذیه نمی شدند / از طرفی شکم اربابان هم مثل طبل بالا نمی آمد .
...
[مشاهده متن کامل]

( کلیات ترکی شهریار ، تورکون دیلی )

بپرس