سودجو

/sudju/

مترادف سودجو: سودپرست، سودگر، منفعت خواه، منفعت جو، منفعت طلب، نفع طلب

متضاد سودجو: بهره رسان

معنی انگلیسی:
profiteer, profiteer(ing), self-seeker

لغت نامه دهخدا

سودجو. ( نف مرکب ) سودطلب. نفعجو. فایده خواه.

فرهنگ عمید

کسی که پیوسته در طلب سود و بهره باشد، سودجوینده.

مترادف ها

jobber (اسم)
کارچاق کن، سودجو

پیشنهاد کاربران

بپرس