سپهبد

/sepahbod/

مترادف سپهبد: امیرالجیش، ژنرال، سپهسالار، سالار سپاه، سردار سپاه، فرمانده سپاه

معنی انگلیسی:
lieutenant-general, lieutenant general, four-star, lieutenant-general

لغت نامه دهخدا

سپهبد. [ س ِ پ َ ب َ / ب ُ ] ( اِ مرکب ) مخفف «سپاهبد» = «اسپهبد» = اسپاهبد. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). سپه سالار و خداوند و صاحب لشکر را گویند چه سپه به معنی لشکر و بدین معنی صاحب و خداوند باشد و بعربی اصفهبد خوانند. ( برهان ). سپه سالار. ( لغت فرس اسدی ). سردار و سپه سالار :
چنین گفت طوس سپهبد بشاه
که گر شاه سیر آمد از تاج و گاه.
فردوسی.
سپهبد چو باد اندرآمد ز جای
باسب سمند اندر آورد پای.
فردوسی.
سپهبدی که چو خدمتگران بدرگه اوست
جمال ملک در آن طلعت جهان آرای.
فرخی.
پذیره ناشده او را سپهبد
به درگاهش درآمد شاه موبد.
( ویس و رامین ).
شهی که همچو سکندر سپهبدان دارد
سنان گذار و کمند افکن و خدنگ انداز.
سوزنی.
اعظم سپهبد آنکه کشد تیغ زهرفام
زهره ز بیم شرزه هیجا برافکند.
خاقانی.
جان عطار از سپاه سرّ عشق
در دو عالم شد سپهبد والسلام.
عطار.
|| بعضی گویند سپهبد نامی است مخصوص پادشاهان طبرستان که دارالمرز باشد چنانکه قیصر مخصوص پادشاهان ترکستان. ( برهان ). رجوع به اسپهبد و اسپهبدان طبرستان شود.

فرهنگ فارسی

یکی از خاندانهای هفتگانه عصر ساسانی . مقر افراد این خاندان گرگان بود .
سپهسالار، فرمانده، سردار، صاحب منصب ارشدارتش
( صفت ) ۱ - سردار لشکر سالار سپاه امیر الجیش فرمانده سپاه . ۲ - درجه ایست نظامی بالاتر از سر لشکر و پایین تر از ارتش بد .

فرهنگ معین

(س پَ بُ ) (اِمر. ) سردار لشکر.

فرهنگ عمید

۱. = سپهسالار
۲. صاحب منصب ارشد، بالاتر از سرلشکر.

دانشنامه عمومی

سپهبد (ایالات متحده آمریکا). سپهبد ( انگلیسی: Lieutenant general ) یک عنوان و درجه نظامی در نیروی زمینی ایالات متحده آمریکا، نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا و سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده آمریکا است.
عکس سپهبد (ایالات متحده آمریکا)عکس سپهبد (ایالات متحده آمریکا)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

commander-in-chief (اسم)
فرمانده، خیل باش، سپهبد، سردار

lieutenant general (اسم)
سپهبد

field marshal (اسم)
سپهبد

پیشنهاد کاربران

سپهبد به پادشاه هم میگویند برای نمونه در سروده فردوسی گذر سیاوش از آتش در بند نخستش داریم
چنین گفت موبد به شاه جهان ک درد سپهبد نماند نهان
اینجا اشاره به پادشاه کیانی کی کاووس میکنه
آوارگی شرایط بی خانمانی، بدون کار یا درآمد ثابت است. آوارگان معمولا در فقر زندگی می کنند و روزگار خود را با گدایی، گشتن در زباله ها، دزدی کوچک، کار موقت، یا ( اگر موجود باشد ) کمک دولتی سپری می کنند.
واژه سپهبد کاملا پارسی است چون در عربی می شود فریق فی الجیش ودر ترکی می شود کرگنرل این واژه یعنی سپهبد صد درصد پارسی است.
ترتیب درجه های نظامی:
recruit / private E - 1 سرباز صفر
private E - 2 سرباز دوم
private first class سرباز یکم
specialist / corporal سرجوخه
sergeant گروهبان سوم
staff sergeant گروهبان دوم
...
[مشاهده متن کامل]

sergeant first class گروهبان یکم
master sergeant / first sergeant استوار دوم
sergeant major استوار یکم
third lieutenant ستوان سوم
second lieutenant ستوان دوم
first lieutenant ستوان یکم
captain سروان
major سرگرد
lieutenant colonel سرهنگ دوم
colonel سرهنگ تمام
second brigadier general سرتیپ دوم
brigadier general سرتیپ
major general سرلشگر
lieutenant general سپهبد
general / full general ارتشبد
منبع: سایت chimigan. com

فرمانده سپاه
سپهبد: در پهلوی ، در ریخت سپاهپت spāhpat به کار می رفته است.
( ( چو بشنید ازیشان سپهبَد سَخُن
یکی نامور نامه افگند بُن ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 215 . )

مارشال
سپهبد
لغت نامه دهخدا
سپهبد. [ س ِ پ َ ب َ / ب ُ ] ( اِ مرکب ) مخفف �سپاهبد� = �اسپهبد� = اسپاهبد. ( حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ) . سپه سالار و خداوند و صاحب لشکر را گویند چه سپه به معنی لشکر و بدین معنی صاحب و خداوند باشد و بعربی اصفهبد خوانند. ( برهان ) . سپه سالار.
سِپَهبَد ( تلفظ معمول: سِپَهبُد؛ ( به پارسی میانه: �spāhpat� یا �spāhbed� ) < ( به پارسی باستان: � - spāda - pati� ) <به نیاایرانی:="" �="" -="" spāda="" -="" pati*�=""> ( به پارتی: �spāδpat� یا �spāδbad� ) ؛ ( به سغدی: �spāδpaδ� ) ؛ ( به باختری: �σπαλοβιδο یا ασπαλοβιδο� ) ) نام یکی از درجه های ارتشی است که بالاتر از سرلشکر و پایین تر از ارتشبد است.
...
[مشاهده متن کامل]

سپهبد فرمانده یک سپاه از ارتش است که آن یگانی راه کنشی است که دارای تجهیزات و تسلیحات لازم برای اجرای عملیات رزمی بوده و از دو یا سه لشکر تشکیل می شود. [۱]
سپهبد معادل Lieutenant General ( ژنرال سه ستاره ) در نیروهای نظامی آمریکا و معادل دریاسالار در نیروی دریایی است

سِپَهبَد� ( تلفظ مئمول: سپهبُد ) نام یکی از درجات�ارتشی�است.
ریشه واژه در پارسی باستان متشکل از سپه پاد بوده و پاد نیز خود به معنی پائیدن و پاسبانی است.
سپهبد فرمانده یک�سپاه�از ارتش است.

بپرس