سیاع

لغت نامه دهخدا

سیاع. [ س َ ] ( ع اِ ) درخت کندر یا درخت سست دیگر که بدرخت کندر ماند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || پیه که بر توشه دان مالند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || کاه گل که بدان دیوار را اندایند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). کاه گل. ( مهذب الاسماء ) ( از غیاث اللغات ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

درخت کندر یا درخت سست دیگر که بدرخت کندر نامند پیه که بر توشه دان مالند

پیشنهاد کاربران

بپرس