سیاه دارو

لغت نامه دهخدا

سیاه دارو. ( اِ مرکب ) درخت تاک صحرایی است و آنرا به عربی کرمةالبیضاء خوانند. خوشه آن ده دانه بیشتر نشود و در اول سبز باشد و در آخر سرخ گردد و گل آن لاجوردی میشود. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

هزارجشان .
درخت تاک صحرایی است و آنرا بعربی کرمه البیضائ خوانند خوشه آن ده دانه بیشتر نشود و در اول سبز باشد و در آخر سرخ گردد و گل آن لاجوردی میشود

فرهنگ عمید

= فاشرا

پیشنهاد کاربران

بپرس