سیب زرین

دانشنامه عمومی

سیب زرین عنصری است که در افسانه های متفاوت ملی و فولکلور یا داستان های پریان ظاهر می شود. موضوع های تکراری قهرمانی را توصیف می کند ( مثلاً هرکول یا پسر زیبا ) سیب های زرین یا دزدیده شده توسط یک هیولای دشمن را دوباره بدست می آورد. سیب در افسانه های اسکاندیناوی به طور متناوب به عنوان غذای الهی و منبع جاودانگی توصیف شده است.
اولین سرگذشت مربوط به زن صیادی به نام آتلانته است که با خواستگاری به نام ملانیون مسابقهٔ دو داد. ملانیون برای پرت کردن حواس آتلانته از سیب استفاده کرده و بنابراین توانست مسابقه را ببرد.
گرچه در کودکی پدرش او را طرد کرد، ولی آتلانته شکارچی ماهری شد و به خاطر نقشش در شکار گراز کالیدونیان تحسین شد. پدرش او را به عنوان دخترش پذیرفت و می خواست او ازدواج کند. بهر حال، آتلانته به خاطر پیشگویی که می گفت ازدواج موجب سقوط او خواهد شد، میلی به ازدواج نداشت. به خاطر زیبایی اش، او خواستگارانی پیدا کرد و راضی به ازدواج شد، اما شرط کرد که خواستگارش بایددر مسابقهٔ دو او را شکست دهد. رقبایی که از او شکست می خوردند باید می مردند. از آنجایی که آتلانته می توانست خیلی سریع بدود، تمام خواستگارانش مردند.
ملانیون که می دانست در مسابقهٔ عادلانه نمی تواند آتلانته را ببرد، از آفرودیته تقاضای کمک کرد. الهه به او سه سیب زرین داد و گفت هر دفعه برای پرت کردن حواس اتلانته یکی از سیب ها را بیندازد. آتلانته چون اطمینان کامل داشت که می تواند جبران کند، برای گرفتن هر سه سیب توقف کرد. او هر سه سیب را گرفته و با تمام سرعت دوید، اما سرانجام ملانیون موفق شد، مسابقه را برده و با آتلانته ازدواج کند.
سرانجام آن ها صاحب فرزند پسری به نام پارثِنوپایوس شدند، که یکی از هفت کسی بود که علیه تبس جنگید. ازدواج آن ها پایان خوشی نداشت و به خاطر سرپیچی از خدایان به شیر تبدیل شدند. ( که به عقیدهٔ یونانیان قادر به رابطه با نوع خود نیستند و فقط با پلنگ می توانند رابطه برقرار کنند. )
باغ هسپریدس، دختران اطلس، باغ هرا در یک نقطهٔ غربی و دوردست از جهان واقع شده بود. جایی که در آن تنها یک درخت یا درختستانی که میوه شان سیب جاودانگی بود کاشته شده بودند. هرا اژدهای صدسری به نام لادون را که هرگز نمی خوابید به عنوان نگهبان اضافی باغ گماشته بود. یازدهمین خوان هرکول دزدیدن سیب های طلایی از باغ بود. او از اطلس خواست در عوض نگه داشتن آسمان به جای او سیب ها را بدزدد. بعد از چیدن سیب ها هرکول از اطلس خواست به جای او آسمان را نگهدارد. در حالیکه پوست شیر پوشیده بود. او هرگز به کار نگه داشتن آسمان برنگشته و فرار کرد.
عکس سیب زرینعکس سیب زرینعکس سیب زرینعکس سیب زرینعکس سیب زرین
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

سیب زرین عنصری است که در افسانه های متفاوت ملی و فولکلور یا داستان های پریان، میوهٔ درخت ارقان و به عنوان غذای الهی و منبع جاودانگی .

بپرس