سیستم

/sistem/

مترادف سیستم: جهاز، دستگاه، نظام، سامانه، روش، قاعده، اسلوب

برابر پارسی: سامانه

معنی انگلیسی:
system

فرهنگ فارسی

اسلوب، قاعده، ترتیب، طریقه، نوع، سبک، شیوه، روش
( اسم ) ۱ - روش طریقه ترتیب قاعده . ۲ - دستگاه متری .

فرهنگ معین

(تِ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - روش ، طریقه . ۲ - دستگاه ، نظام . ۳ - مدل .

فرهنگ عمید

۱. مجموعه ای متشکل از عناصر مرتبط با یکدیگر که مسئول انجام کار خاصی هستند، دستگاه: سیستم گوارشی، سیستم بانکی.
۲. آنچه شکل، ساختار، و یا تجهیزات متفاوت یک وسیله را تعیین می کند: سیستم کامپیوتر.
۳. مجموعه ای از قواعد و اصول تثبیت شده: سیستم متری.
۴. قاعده، شیوه.

دانشنامه عمومی

سیستم (فوتبال). سیستم فوتبال ( به انگلیسی: Football Formation ) به تاکتیک هایی که سرمربی برای بازی تیم در نظر می گیرد و بازیکنان مطابق این تاکتیک ها در زمین چیده می شوند، می گویند که به نوعی همان ساختار تیم است. دروازه بان یک پست ثابت است و در سیستم جایی ندارد و ده بازیکن دیگر در این سیستم در زمین چیده می شوند. از جملهٔ این سیستم ها می توان به ۲–۴–۴، ۱–۱–۴–۴، ۱–۵–۴، ۳–۳–۴ و ۲–۳–۵ اشاره نمود. [ ۱] سیستم ۲–۴–۴ یکی از رایج ترین سیستم های فوتبال است که در انگلستان بسیار کاربرد دارد و از ۴ مدافع، ۴ هافبک و ۲ مهاجم تشکیل شده است. [ ۲] سیستم ۱–۱–۴–۴ چنانچه از نامش پیداست، گیج کننده نیست. در این سیستم، چهار مدافع و چهار هافبک بازی می کنند و مهاجم دوم پشت مهاجم اصلی قراردارد. [ ۳] سیستم ۱–۵–۴ را به طور سنتی تیم های اروپایی در لیگ های برتر خودشان به کار می گیرند. این سیستم از چهار مدافع، پنج هافبک و یک مهاجم تشکیل شده است. [ ۴] سیستم ۳–۳–۴ یک سیستم کاملاً هجومی است. این سیستم از چهار مدافع، سه هافبک و سه مهاجم تشکیل می شود و علاوه بر حمله کردن با سه مهاجم، خط هافبکی قوی و نیرومند را دارا می باشد. [ ۵] سیستم ۲–۳–۵ نیز تاچند سال پیش به یک سیستم محبوب تبدیل شده و به خوبی امکان جابه جایی مهاجمان و مدافعان را فراهم می کند. این سیستم همان طور که از نامش پیداست، از پنج مدافع، سه هافبک و دو مهاجم تشکیل شده است. [ ۶]
عکس سیستم (فوتبال)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

اصطلاحات و ضرب المثل ها

معنی اصطلاحات عامیانه و امروزی -> سیستم
هر چیز الکترونیکی که به هر وسیله ای سوار می شود

جدول کلمات

سامانه

مترادف ها

system (اسم)
دستگاه، جهاز، ترتیب، نظم، رشته، سبک، سلسله، روش، منظومه، اسلوب، نظام، سیستم، همست، همستاد، قاعده رویه

فارسی به عربی

نظام

پیشنهاد کاربران

دائم خوب
برابر مناسب فارسی این واژه "راژمان" است. دکتر حیدری ملایری آنرا بکار میبردند.
واژه سیستم
معادل ابجد 570
تعداد حروف 5
تلفظ sistem
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: syst�me]
مختصات ( تِ ) [ فر. ] ( اِ. )
آواشناسی sistem
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
مجموعه
سیستم : سازگان
سازوکار
سیستم یا نظام یک کل سازمان یافته از اجزایی است که این اجزا با یکدیگر مرتبط بوده و در یک آرایش برنامه ریزی شده برای تحقق هدف معین با یکدیگر همکاری می کنند
سیستم=راژمان ( راژ ( یا رَج ) /مان )
مجموعه ای از اجزاء یک کل، که برای رسیدن به یک یا چند هدف مشترک با یکدیگر هماهنگ شده اند .
سامانه
واژه ی �سازند� را می توان همتراز �formation� گرفت. واژه ی �سامانه� را هم می توان از زاویه کارکردی آن بکار برد که همتراز �system� هست. واژه ی �نظام� هم از سویی واژه ای عمومی تر و در برآیند خود، گنگ تری است و هم از سوی دیگر، دربرگیرندگی هر دو واژه ی �سازند� یا �سامانه� را ندارد؛ گرچه آن را نیز تا اندازه ای می توان همتراز �سامانه� بشمار آورد. من در این مورد، واژه ای �سازند� را به آن های دیگر ترجیح می دهم.
...
[مشاهده متن کامل]

برگرفته از نوشتار: �فرزند بیشتر، زندگی شادتر در سازند سرمایه داری ممکن نیست!�، ب. الف. بزرگمهر، دوم دی ماه ۱۳۹۲
http://www. behzadbozorgmehr. com/2013/12/blog - post_5659. html

سیستم
system : sy - st - em
sy = هَم
st = ایست از ایستادن
em = پسوند نام ساز هایرانوویچی مانند: تمام ( پارسی است : تَم همان هَم در همه است )
گرته برداری = هم ایست آم ، همیستام
دیگر پیش نمود ها :
...
[مشاهده متن کامل]

همیستگان ، هَنداد ، رایمان ، راستمان، همسازگان ، همساختگان، همدازمان ، همدازگان ، همداختمان
( داز یدن و داختن به مینه ی کردن و کُنیدن است )

راژمان به پهلوی به معنای سیستم است و راژمند به معنای سیستماتیک است که از راژمان می آید
گویا این کلمه را دکتر محمود حسابی دوباره احیا کرد و پخش نمود
ساختار
کار آ یی
سامانه
سیستم. مترادفِ واژهٌ سامانه. این واژه از زبان یونانی برخاسته، به صورت های Sustema و Sustematos، در زبان فرانسوی رسوخ نموده، بصورت "Système"، و بعداً وارد زبان انگلیسی شده است. در این زبان، این واژه بصورتِ
...
[مشاهده متن کامل]
System نوشته می شود. در خود انگلیسی هم این واژه بسته به موضوع معانی گوناگون دارد، مثلا" در علوم سیاسی "نظام" است

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس