سینوس

/sinus/

معنی انگلیسی:
sinus, sine

لغت نامه دهخدا

سینوس. ( فرانسوی ، اِ ) جیب. یکی از نسبتهای مثلثاتی و یکی از خطوط مثلثاتی. سینوس زاویه a یا قوس a را بعلامت a sin نمایش میدهند. بنابر تعریف در یک مثلث قائم الزاویه سینوس هر زاویه حاده عبارت است از نسبت ضلع مقابل آن زاویه به وتر. ( از دائرة المعارف فارسی ). بطور کلی در هر مثلث قائم الزاویه نسبت ضلع روبروی زاویه را به وتر مثلث سینوس آن زاویه میگویند. ( از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به جیب در دائرة المعارف فارسی و لغت نامه شود.

فرهنگ فارسی

حفره، حفره توخالی، محوطه توخالی، مانندبینی
( اسم ) به طور کلی در هر مثلث قائم الزاویه نسبت ضلع روبروی زاویه را به وتر مثلث سینوس گویند .

فرهنگ معین

[ فر. ] (اِ. ) ۱ - به طور کلی در هر مثلث قائم الزاویه نسبت ضلع روبروی زاویه را به وتر مثلث سینوس گویند. ۲ - حفرة استخوان های پیشانی و فک اعلی .

فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) هریک از دو حفره که در استخوان پیشانی قرار دارند.
۲. (ریاضی ) یکی از نسبت های مثلثاتی که با علامت sin نشان داده می شود.
۳. (ریاضی ) نسبت ضلع رو به روی زاویۀ حاده در مثلث قائم الزاویه به وتر، جیب.

فرهنگستان زبان و ادب

{sine} [ریاضی] اگر زاویه ای در نظر بگیریم که رأس آن در مبدأ یک دستگاه مختصات قائم در صفحه و ضلع اول آن منطبق بر قسمت مثبت محور X باشد، سینوس آن زاویه عبارت است از عرض هر نقطه واقع بر ضلع دوم زاویه به جز رأس، تقسیم بر فاصلۀ بین رأس و آن نقطه
[زیست شناسی] ← کاوک

دانشنامه عمومی

سینوس (ریاضیات). سینوس ( به فرانسوی: Sinus ) نوعی تابع مثلثاتی برای یک زاویه است.
نام سینوس از واژه سانسکریت جیوا گرفته شده است. این واژه در عربی، به جیب تبدیل شد و پس از ترجمهٔ متون عربی به لاتین، مترجمان که آن را به اشتباه، جَیب ( به معنی گریبان، سینه ) خوانده بودند، این واژه را به سینوس ( به معنی سینه، بغل ) برگرداندند. [ ۱]
در مثلث قائم الزاویه نسبت ضلع مقابل هر زاویه حاده به وتر را سینوس آن زاویه می نامند. سینوس را در متن های عربی و فارسی قدیم «جَیب» می نامیدند. طبق تعریف بالا در مثلث قائم الزاویه روبرو داریم: sin ⁡ A = B C A C و sin ⁡ C = A B A C
اگر در دایره مثلثاتی از زاویهٔ صفر شروع کرده و یک دور کامل در جهت مثلثاتی ( خلاف حرکت عقربه ساعت ) بگردیم، تغییرات سینوس بدین صورت خواهد بود:
تابع سینوس تابعی است که زاویه را به عنوان متغیر می پذیرد و سینوس زاویه را برمی گرداند. دامنه این تابع اعداد حقیقی بوده و برد آن بازهٔ است. شکل تابع f ( x ) = sin ⁡ ( x ) گویاست که این تابع متناوب و فرد بوده و دوره تناوب آن 2 π است.
عکس سینوس (ریاضیات)عکس سینوس (ریاضیات)عکس سینوس (ریاضیات)

سینوس (گیاه شناسی). در گیاه شناسی، سینوس ( به انگلیسی: Sinus ) یک فاصله یا فرورفتگی بین دو لوب یا ناحیه گیاه، معمولاً روی یک برگ است؛[ ۱] این واژه در قارچ شناسی نیز استفاده می شود. به عنوان مثال، یکی از مشخصه های بارز گونه های آمریکای شمالی در تیره کرکونوسه، وجود سینوس است که صورت حفرات کوچک دیده می شود. [ ۲]
عکس سینوس (گیاه شناسی)

سینوس (کالبدشناسی). سینوس ها حفره هایی خالی هستند که درون استخوان های صورت قرار دارند. [ ۱] سطح داخلی سینوس ها با غشاهای مخاطی پوشیده شده اند و سینوس های پیرابینی ای ( paranasal ) هریک توسط مجرایی به بینی راه پیدا می کنند. سینوس های پارانازال ( نزدیک بینی ) هشت عدد هستند که به صورت چهار عددِ سمت راست و چهار عدد سمت چپ و شامل سینوس های پیشانی ( فرونتال ) و پرویزنی ( اتموئید ) و فکی ( ماگزیلاری ) و شب پره ای ( اسفنوئید ) .
در هر طرفِ صورت چهار عدد سینوس است که عبارت اند از:
۱ - سینوس فکی ( maxillary sinuses ) : در زیر چشم و در استخوان گونه واقع است. و بزرگ ترین سینوس بدن است. سینوزیت فکّی باعث ایجاد درد و احساس فشار در گونه ها می شود ( دندان درد و سردرد ) .
۲ - سینوس پیشانی ( frontal sinuses ) : در بالای چشم و در استخوان پیشانی قرار دارد. سینوس های پیشانی تا سن ۵–۱۰ سالگی وجود ندارند. این سینوس ها از سن ۷ سالگی به بعد پدید می آیند. سینوزیت پیشانی باعث ایجاد درد و احساس فشار در بالای چشم ها می شود ( سردرد ) .
۳ - سینوس پرویزنی ( ethmoid sinuses ) : بین چشم و بینی و در استخوان پرویزنی واقع است. سینوس های فکّی و پرویزنی از بدوِ تولّد وجود داشته و تا ۱۸ سالگی به رشد خود ادامه می دهد. سینوزیت پرویزنی باعث ایجاد درد و احساس فشار بین بینی و چشم ها می شود ( سردرد ) .
۴ - سینوس شب پره ای ( sphenoid sinuses ) : در پشتِ سینوس پرویزنی و چشم و در مرکز استخوان جمجمه زیرِ غدهٔ هیپوفیز قرار دارد. سینوس های شب پره ای در سنین بلوغ ظاهر می گردد. سینوزیت شب پره ای باعث ایجاد درد و احساس فشار پشت چشم ها می شود.
ترشحات مخاطی بر اثر عملکرد ساختمان های کوچک شبیه مو به نام مژک ها ( cilia ) وارد بینی می شود و از این طریق تخلیه می شود. تمام سینوس ها به داخل بینی راه می یابند تا تبادل هوا و ترشحات مخاطی امکان پذیر باشد. عفونت یا آلرژی بافت های سینوس را ملتهب، قرمز و متورم می کند. این حالت سینوزیت نامیده می شود.
عکس سینوس (کالبدشناسی)عکس سینوس (کالبدشناسی)عکس سینوس (کالبدشناسی)عکس سینوس (کالبدشناسی)عکس سینوس (کالبدشناسی)عکس سینوس (کالبدشناسی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

سینوس (ریاضیات). سیْنوس (ریاضیات)(sine)
در مثلثات، تابعی از یک زاویۀ حاده در مثلث قائم الزاویه، به صورت نسبت طول ضلع مقابل آن زاویه به طول وتر یا بزرگ ترین ضلع. تغییر بسیاری از پدیده های فیزیکی به صورت سینوسی است، یعنی نمودار آن ها به شکل موج سینوسی است. این نموار با مشخص کردن مقادیر زاویه ها برحسب مقادیر سینوس های آن ها در دستگاه مختصات به دست می آید. نمونۀ آن حرکت هماهنگ ساده، مانند نحوۀ تغییر جریان متناوب (AC) با زمان، است.

سینوس (زیست شناسی). سینوس (زیست شناسی)(sinus)
سینوس
سینوس
سینوس
سینوس
سینوس
در زیست شناسی، حفره ای باریک در بدن. سینوس های اطراف بینی در استخوان جمجمه قرار دارند و با حفرۀ بینی مرتبط اند. عفونت میکروبی این سینوس ها باعث سردرد و التهاب می شود و برای درمان آن پادزی تجویز می کنند. حفره های موجود در پرده های پوشانندۀ مغز، که خون در آن ها جاری است، نمونۀ دیگری از سینوس های بدن اند.

پیشنهاد کاربران

درود ُ سپاس
"کاوَک"
کاوک بجای واژه سینوس در کالبدشناسی ( آناتومی )
کاوک کوتاه شده واژه "کاواک" است به چم گودال، چاله، پوک، میان تهی و آشیانه
بن کنونی کارواژه "کاویدن" - پسوند " اک"
جز عمود گران نیست روز و شب خورشش/شگفت نیست ازو گر شکمش کاواک است. لبیبی ( سده 4 و 5 )
...
[مشاهده متن کامل]

چو کبتر تبتی خانه کرده هر کاوک / چو مار سغدی ره یافته به هر کاواک . سوزنی ( سده 7 )
خود واژه سینوس نیز به چم چاله، گودال و حفره است.
کاوکها یا سینوسها مانند گودالی درون استخوانهای سر وصورت هستند که کار آنها گرم کردن هوای دم، افزایش صدا و سبک سازی استخوانهای سر است.

"تپش" و "واتپش" بجای سینوس و کسینوس
یک تپش قلب دارای دو بخش فشردگی و گشودگی ( انقباض و انبساط ) است، با فشرده شدن ماهیچه بطن چپ، انبوهه ای از خون به شیوه یک موج در درازای سرخرگها به پیش می رود ( نبض=موج تپشی ) ،
...
[مشاهده متن کامل]

می توان این فشردگی را با حرکت بالا رونده موج تپشی ( سینوسی ) برابر دانست و گشودگی قلب را با حرکت پایین رو موج تپشی یا سینوسی.
هنگام آرامش قلب، موج برروی خط پایه جای دارد ( زاویه 0 ) و اندازه این سینوس نیز صفر خواهد بود[0=sin0
]، هنگامی که حرکت بالا رونده به اوج خود می رسد ( زاویه90 ) ، سینوس آن برابر یک است[1=sin90 ]، در زاویه 180 ( نیم موج ) ، دوباره موج برروی خط پایه می نشیند[0=sin180 ]،
سپس موج، حرکت منفی و پایین رو خود را پی می گیرد تا به پایینترین نقطه برسد ( زاویه 270 ) [1 - =sin270 ] ودر زاویه 360 بازگشت برروی خط پایه می کند[0=sin360]
درواقع اندازه سینوس یک زاویه برابر خواهدبود با مکان موجی آن زاویه در نمودار سینوسی.
خَمیدار ( منحنی ) کسینوسی نیز با جدایی 90 درجه ای در سنجش با خمیدار سینوسی، پادینه ( متضاد ) با آن است.
با پیروی دانش کهربائیک ( الکترونیک ) از مزداهیک ( ریاضی ) ، همانندی درونمایه ای و مفهومی "تپش" ( =سینوس ) را در هر دو دانش نمایان می بینیم.
با این گفتار، می توان واژه [تپش] را هم در مزداهیک و هم کهربائیک، برابرنهاد سینوس در نگاه آورد و از واژه [واتپش] نیز بجای کسینوس بهره برد

سینوس
"تپش"
واژه سینوس در دانش کهربائیک ( الکترونیک ) ، به یک دوره ی نوسان رفت وبرگشتی یا جنبش اُفت وخیزدار گفته می شود.
ما به این جنبش یا نوسان رفت وبرگشتی در قلب، تپش می گوییم، هنگامی که این جنبش به روی کاغذ نوار قلب پیاده می شود گونه ای موج سینوسی به نمایش درمی آید که برایند تپش قلب است.
...
[مشاهده متن کامل]

خودِ تپش یا تپیدن نیز نوعی حرکت افت وخیزدار یا دارای فراز و فرود را نیز به ذهن می آورد،
بنابراین می توان از واژه ی "تپش" بجای سینوس بهره گرفت.
موج تپشی = موج سینوسی

پستی بلندی
( برای استفاده در شکل موج سینوسی )
در چارت های اماری و چارتهای بازار مالی حرکت سینوسی یک اصطلاحی است به معنی حرکت نوسان دار و موج دار
الکترونیک :بالا پایین
سینوس از موج دریا در یونانی گرفته شده موج سینوسی در الکترونیک شبیه موج. دریاست پس سینوس میش موجک
رُخَک
در ریاضیات، نسبت ضلع روبرو به وتر یک زاویه سینوس گفته می شود. اگر وتر را یک زه بیانگاریم، ضلع روبرو می تواند رخ آن زه با یک زاویه مشخص باشد. به گونه ای که اگر زاویه نگاه به زه 30 درجه باشد، طول رخ زه یک دوم طول زه می شود و اگر زاویه نگاه به زه 90 درجه باشد طول رخ زه برابر طول زه می شود که در هر دو مورد، نسبت طول رخ زه به طول زه با سینوس زاویه نگاه به زه برابر است. از این رو واژه رُخَک پیشنهاد می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس