شادابی

/SAdAbi/

مترادف شادابی: آبداری، تازگی، خرمی، طراوت

متضاد شادابی: پژمردگی

معنی انگلیسی:
lushness, succulence, succulency, youthfulness, youthful

لغت نامه دهخدا

شادابی. ( حامص مرکب ) سیرابی. ( آنندراج ). تری و رطوبت. ( ناظم الاطباء ). شادآبی. || تری و تازگی. ( آنندراج ). طراوت :
ز شادابی کام آن سرگذشت
یکی شد بدریا یکی شد بدشت.
نظامی.

فرهنگ فارسی

۱ - پر آبی سیرابی آبداری . ۲ - تازگی طراوت . ۳ - شادی شادمانی .

فرهنگ عمید

تری و تازگی، طراوت.

مترادف ها

succulence (اسم)
شادابی، ابداری، حالت ابکی

پیشنهاد کاربران

ابداری تازگی
تازگی
سرزندگی
در درس فارسی کلاس ششم
کلمه ی شادابی به معنای : ( هیجان ) است.
اگر اشتباه لطفا بگید 😊

بپرس