شاه شجاع کرمانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شاه شجاع کرمانی، از صوفیان قرن سوم بود. در برخی منابع او را شاهِ شجاع کرمانی نامیده اند. وی به ابوالفوارس ملقب بود که احتمالا نشانه ای از بزرگ زادگی یا مهارت او در اسب سواری بوده است. گفته اند او ملک زاده ای بود که بعدها زهد پیشه کرد.
مؤلف مزارات کرمان، روایات افسانه گونه ای درباره پادشاهی و توبه او نقل کرده است. سلمی و انصاری او را اهل فتوت دانسته اند؛ اما چون وی با برخی از ملامتیه، مانند ابوحفص حداد و یحیی بن معاذ، مصاحبت و مکاتبه داشته و نیز مانند ملامتیه از پوشیدن خرقه صوفیه و عبای زاهدان خودداری می کرده و قبای عامه را می پوشیده است، می توان او را واسطه ای میان اهل فتوت و اهل ملامت دانست.
رابطه با ابوحفص حداد
شاه با مشایخی همچون ابوتراب نَخَشْبی و ابوعبید بُسْری نیز مصاحبت داشت. برخی او را مرید ابوحفص حداد دانسته اند، حال آن که از ماجرای سفر او به نیشابور و صحبت ها و مکاتبات این دو، بیشتر مناسبات دوستانه استنباط می شود تا رابطه مریدی و مرادی. اما مشرب عرفانی آن ها چندان به هم نزدیک بوده است که وقتی شاه شجاع به همراه شاگردش، ابوعثمان حِیری، برای دیدار ابوحفص به نیشابور سفر کرد، ابوعثمان را برای شاگردی نزد ابوحفص حداد باقی گذاشت.
ویژگی های تصوف
از زندگی شاه شجاع حکایاتی نقل شده که نشان دهندۀ بی اعتنایی وی به جمع ظاهری طاعات و عبادات و توجه به باطن و حقایق معنوی آن است. از جمله گفته شده است که پنجاه حج خود را، در ازای نان دادن به درویشی، فروخت روزبهان بقلی این حکایت را جزو شطحیات وی آورده و در توضیح آن گفته که آن چهل حج پیاده، حجاب رؤیت حق بوده و با توجه به این که اصل عبادت، اخلاص است و التفات بر عبادت، شرک؛ لذا فروختن چهل حج به دو نان، به قصد از بین بردن شرک بوده است.شاه توجه و دیدن مقامات عرفانی را، به عنوان اهداف غایی، مخالف کمال می دانست. از سخنان اوست که اهل فضل صاحب فضل باشند تا آنگاه که فضل خود نبینند، چون بدیدند، دیگر فضل باقی نماند، و اهل ولایت را همچنین ولایت تا آنگاه است که ولایت خود نبینند. از دیگر ویژگی های تصوف او اهمیت دادن به خوف در مقابل رجا و تفضیل فقر و درویشی بر توانگری است. گفته اند وی در رد یحیی بن معاذ رازی، که رساله ای در تفضیل توانگری بر درویشی داشته، رساله ای در تفضیل فقر و درویشی بر توانگری نوشته است.
← ریاضت ها
...

پیشنهاد کاربران

بپرس