شبح

/Sabah/

مترادف شبح: روح، سایه، سیاهی، شخص، ذات

برابر پارسی: سایه، تن نما، تارگون

معنی انگلیسی:
apparition, fantasy, ghost, phantom, poltergeist, shadow, specter, spirit, wraith, figure seen from a distance, shade, spook

لغت نامه دهخدا

شبح. [ ش َ ب َ ] ( ع ص ، اِ ) شبج. دروازه بلندبناء. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). دروازه ای که بنای آن عالی باشد. ( ناظم الاطباء ). رجوع به شبج شود. || مرد پهن بازو. ( منتهی الارب ). || کالبد. ( منتهی الارب ). شخص. ( اقرب الموارد ). کالبد و شخص. ( ناظم الاطباء ). ج ، اَشباح و شُبوح : و منه یقال هم اشباح بلاارواح. || سیاهی که از دور بنظر میرسد.
- شبح باطل ؛ یعنی هباء و یقال : هو ارق من شبح باطل.
گفته اند: که اسمها دو قسمند قسمی اسماء اشباحند؛ یعنی آنها که به نظر آیند و احساس شوند و قسمی دیگر اسماء اعمالند که آنها هستند که با چشم دیده نشوند و با حس درک نگردند، چون : اسماء اعیان و اسماء معانی. ( از اقرب الموارد ).
- شبح المال ؛ عبارت است از شتر و گوسپند و دیگر مواشی. ( از منتهی الارب ). آنچه از شتر و گوسپند و دیگر مواشی با چشم دیده و شناخته شود. ( از اقرب الموارد ).

شبح. [ ش َ ] ( ع ص ) شَبَح. رجل شبح الذراعین ؛ مرد پهن بازو. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

شبح. [ ش َ ] ( ع مص ) شکافتن چیزی را. ( از منتهی الارب ). شق کردن چیزی. ( از اقرب الموارد ). || پهن گردانیدن اَرش دست. ( کتاب المصادر ص 224 ). || دراز کردن دست را در دعا: شبح الداعی ؛ دراز کرد دست را در دعا. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || کشیدن و دراز کردن پوست را در میان میخها. ( از منتهی الارب ). شکافتن پوست و امثال آن را؛ یعنی قرار دادن آن را میان میخها، چون قرار دادن انسان مصلوب را برروی دو تخته بر زمین. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). || مانا و ظاهر شدن. ( ازمنتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). || صاف و پهن کردن چوب. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ).

فرهنگ فارسی

شخص، تن، کالبد، سیاهی جسم که ازدوربنظربرسد
( اسم ) ۱ - شخص ذات . ۲ - سیاهی که از دور به نظر میرسد جمع : اشباح .
شکافتن چیزی را شق کردن چیزی

فرهنگ معین

(شَ بَ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - تن ، کالبد. ۲ - سیاهی جسم که از دور به نظر رسد. ج . اشباح .

فرهنگ عمید

۱. موجود موهوم و ترسناکی که روح خبیث مردگان تصور می شود.
۲. شخص، تن، کالبد.
۳. سیاهی جسم که از دور به نظر آید.

فرهنگستان زبان و ادب

{ghost} [ژئوفیزیک] بخشی از انرژی لرزه ای که پس از رها شدن به طرف بالا منتشر و سپس به پایین بازتابیده می شود

واژه نامه بختیاریکا

سهشت

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آنچه به صورت سیاهی و بدون تشخیص خصوصیات آن از شکل، رنگ و غیر آن به نظر آید را شبح می گویند.عنوان یاد شده در باب طهارت و صلات به کار رفته است.
واجب در پوشیدن عورت، پوشاندن خود عورت (بشره) است نه حجم آن؛ لیکن چنانچه به سبب نازک بودن لباس، شبح عورت پیدا باشد، هرچند رنگ آن قابل تشخیص نباشد، آیا در این صورت نیز پوشاندن آن واجب است یا نه؟ برخی، قائل به وجوب آن شده و برخی دیگر پوشاندن آن را مطابق احتیاط دانسته اند.
ملاک در حدّ ترخّص
آیا ملاک در حدّ ترخّص دیده نشدن صورت و شکل دیوار خانه های شهر است، هرچند شبح آن از دور پیدا باشد، یا ملاک دیده نشدن حتّی شبح آن است؟ مسئله اختلافی است.
ملاک حائل در نماز جماعت
پرده نازکی که از پشت آن شبح امام جماعت یا صفهای نماز دیده می شود نیز حائل محسوب می شود و مانع صحّت اقتدا است.

دانشنامه عمومی

شَبَح به تجسم روح فرد مرده گفته می شود. شبح ها ممکن است با روح، روح پلید هم اشتباه گرفته شوند. [ ۱] [ ۲] [ ۳]
در یک بررسی معلوم شد ۳۲ درصد مردم آمریکا به وجود شبح اعتقاد دارند. [ ۴]
عکس شبحعکس شبح

شبح (ترانه الا هندرسون). «شبح» تک آهنگی از هنرمند اهل بریتانیا الا هندرسون است که در ۶ ژوئن ۲۰۱۴  ( ۲۰۱۴ - 06 - ۰۶ ) منتشر شد.
این تک آهنگ در چارت های اسکاتلند، بریتانیا در رتبه اول و در چارت های لهستان، استرالیا، نیوزلند، اتریش، جزو ده ترانه اول قرار گرفت.
عکس شبح (ترانه الا هندرسون)

شبح (فیلم ۱۹۲۲). شبح ( انگلیسی: Phantom ) یک فیلم صامت در سبک فانتزی به کارگردانی فریدریش ویلهلم مورنائو است که در سال ۱۹۲۲ منتشر شد.
این فیلم، نمونه ای از سینمای اکسپرسیونیسم آلمان است و فضایی رویاگونه و فراواقع گرایانه دارد. [ ۱]
آلفرد ابل
گریته برگر
لیل داگوفر
لیا د پوتی
• آنتون ادهوفر
فریدا ریشارد
• هانس هاینریخ فون تواردوفسکی
• کارل اتلینگر
• ایلکا گرونینگ
• آدولف کلاین
اولگا انگل
• هاینریخ ویت
عکس شبح (فیلم ۱۹۲۲)

شبح (فیلم ۱۹۶۳). شبح ( انگلیسی: The Ghost ) فیلمی در ژانر ترسناک به کارگردانی ریکاردو فردا است که در سال ۱۹۶۳ منتشر شد.
عکس شبح (فیلم ۱۹۶۳)

شبح (فیلم ۱۹۸۶). شبح ( به انگلیسی: The Wraith ) فیلمی محصول سال ۱۹۸۶ و به کارگردانی مایک ماروین است. در این فیلم بازیگرانی همچون چارلی شین، نیک کاساوتیس، شریلین فن، رندی کواید و کلینت هاوارد ایفای نقش کرده اند.
عکس شبح (فیلم ۱۹۸۶)

شبح (فیلم ۱۹۹۶). شبح ( به انگلیسی: The Phantom ) فیلمی حادثه ای و تخیلی و کمدی محصول ۱۹۹۶ است که با بازیگری بیلی زین و کریستی سوانسون و گارگردانی سایمون وینسر عرضه شده است. از دیگر بازیگران فیلم می توان به تریت ویلیامز و کاترین زیتا جونز نیز اشاره کرد. این فیلم برپایه شخصیت کمیک بوکی به همین نام ساخته شده است.
عکس شبح (فیلم ۱۹۹۶)

شبح (فیلم ۲۰۰۸). «شبح» ( روسی: Домовой ) یک فیلم است که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد.
عکس شبح (فیلم ۲۰۰۸)

شبح (فیلم ۲۰۱۲). شبح ( انگلیسی: The Apparition ) فیلمی فراطبیعی در سبک ترسناک و مهیج است که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به اشلی گرین، سباستین استن و تام فلتون اشاره کرد.
عکس شبح (فیلم ۲۰۱۲)

شبح (هملت). شبح ( انگلیسی: Ghost ) شخصیتی خیالی است که در نمایش نامه هملت ویلیام شکسپیر نقش روح پدر تازه فوت شدهٔ شاهزاده هملت را بازی می کند. پدر شاهزاده هملت که در این نمایش نامه کشته شده پیش پادشاه دانمارک بوده و نامش نیز هملت است. این شخصیت رئیس قبیله جوت ها به نام هوروندیل است. این شخصیت برگرفته از کتابی به نام کرونیکون لیر در دانمارک است که در سده دوازدهم میلادی به زبان لاتین نگاشته شده است و ساکسو گراماتیکوس نیز به وی اشاره کرده است.
عکس شبح (هملت)

شبح (کال آو دیوتی). سایمون «گوست» رایلی ( به انگلیسی: Simon "Ghost" Riley ) یک شخصیت در سری بازی های ندای وظیفه است که نخستین بار در بازی ندای وظیفه: جنگاوری نوین ۲ ظاهر شد. او به خاطر ماسک، هدست و گاهی عینک آفتابی قرمز تیره خود نیز معروف است.
سایمون رایلی ملقب به «گوست» اهل بریتانیا ، ماهرترین تکاور گروه ضربت ۱۴۱ ( Task Force 141 ) و همچنین در سرویس هوایی ویژه ( SAS ) و نیروی زمینی بریتانیا مشغول به کار است ، گذشته او در مینی سریال کمیک به عنوان یک بازمانده از آزار خانگی پدرش و مبارزه با مسائل پیچیده روان شناختی به تصویر کشیده می شود. او معروف است که او انجام ماموریت ها را به تنهایی ترجیح می دهد و از مشکلات اعتماد رنج می برد.
گوست تا مدتی چهره مشخصی نداشت و با ماسک روح معروفش شناخته می شد، اما در ندای وظیفه: جنگاوری نوین ۲ ( بازی ویدئویی ۲۰۲۲ ) چهره واقعی خود را نشان می دهد اما چهره او کاملاً مشخص نیست. این باعث شد تا کاربران به سراغ فایل های بازی بروند و چهره واقعی گوست را کشف کنند. او چهره سفیدپوستی دارد و قسمت بالایی سرش را با جوهر سیاه رنگ کرده است
عکس شبح (کال آو دیوتی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

شَبَح (apparition)
ظهور هیئتی فوق طبیعی به شکل انسان یا حیوان زنده یا مرده، یا شیء بی جان. در وسیع ترین معنا هرگونه رؤیا، خیال، وهم، و تجربۀ غیرعادی دیگری از این دست را دربرمی گیرد. عقیده به اشباح از قدیم وجود داشته و به شکلی در هر جامعه ای یافت می شود. توضیح ها و تفسیرهای آن فراوان و مشتمل بر انواع نظریه ها با ابتنا بر وهم، خروج فلکی، و شیء لمسی است. پژوهش های بسیاری دربارۀ اشباح انجام گرفته است، خاصه در «انجمن پژوهش های روانی» انگلستان که در ۱۸۸۲ تأسیس شد و شعبۀ امریکایی آن از ۱۸۸۵ در بوستون آغاز به کار کرد. مؤسسات پژوهشی دیگر عبارت اند از بنیاد فراروان شناسی نیویورک که در ۱۹۵۱ تأسیس و پژوهش های تازۀ بسیاری در زمینۀ ادراک فراحسی در آن انجام شده است؛ انستیتو پژوهش های فیزیک روانی که در ۱۹۶۱ در آکسفورد پایه گذاری شده؛ و بنیاد پژوهش در سرشت انسان که از ۱۹۶۴ در دانشگاه دوک کارولینای شمالی آغاز به کار کرده و دربارۀ ارواح مزاحم نظریاتی افراطی مطرح کرده است. از جنگ جهانی دوم به بعد روسیه نیز مطالعات وسیعی در حوزۀ فراروان شناسی انجام داده، که پدیده های فوق طبیعی از قبیل اشباح را نیز دربرمی گیرد.

مترادف ها

apparition (اسم)
ظهور، خیال، شبح، تجسم، روح

target (اسم)
سامان، هدف، نشان، شبح، آماج، نشانگاه، تیر نشانه

phantom (اسم)
خیال، شبح، روح، منظر، ظاهر فریبنده

ghost (اسم)
خیال، شبح، روح، جان، ظاهر فریبنده، تجسم روح

silhouette (اسم)
شبح، نیمرخ، محیط مریی، نقاشی سیاه یکدست

specter (اسم)
شبح، روح، هم، وهم، تخیل، خیال و فکر

sprite (اسم)
شبح، روح، جن

spook (اسم)
شبح، روح، دیو، جن

caddy (اسم)
شبح، پیشخدمت، لو لو، توپ تنیس، چای دان، دانش اموز دانشکده افسری، پسر کهتر

simulacrum (اسم)
خیال، شبح، تمثال، صورت خیالی، نمودناک، شباهت وهمی، شباهت ریایی، شباهت تصنعی

eidolon (اسم)
شبح، تصویر خیالی، بت

spectrum (اسم)
بینایی، خیال، شبح، منظر، طیف، رنگ های مریی در طیف بین

fantom (اسم)
خیال، شبح، روح، منظر، ظاهر فریبنده

phantasm (اسم)
شبح، روح، ظاهر فریبنده، تصویر ذهنی، حاصل خیال و وهم، تصور خام

phantasma (اسم)
خیال، شبح، روح، چشم بندی

umbra (اسم)
شبح، روح، سایه، نقطه تاریک

wraith (اسم)
خیال، شبح، روح، روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ

فارسی به عربی

خیال , شبح , ظهور

پیشنهاد کاربران

برابر پارسی شبح از زبان استاد میرجلال الدین کزازی "پَرهیب" می باشد
اگه بخواهیم سایه درنظر بگیریم=shadow
اگه بخواهیم روح در نظر بگیریم=ghost
spectre
سایه
شَبَح
واژه ی پارسی و اربیده ی : شَبَخ یا شَبَک
شَبَخ : شَب - اَخ ؛ شَبَک : شَب - اَک
پسوند - اَخ یا - اَک نامساز است مانند :
مَلَخ : مَل - اَخ ( مَل = بسیار ، فراوان ، خِیل )
شَبَخ / شَبَک :سیاهی که در شب و تاریکی بینند.
پَرهیب
پَرهیب ( به پیشنهاد دکتر کزازی )
در پراسی " تاردیس " برابر کتاب فرهنگ برابرهای پارسی واژه های بیگانه از ابوالقاسم پرتو.

بپرس