شرافت فقر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در روایات اسلامی، فقر (فی نفسه) نسبت به غنا افضل شمرده شده است و اخبار زیادی در ستایش آن وارد شده است.
اقسام فقر، اگر چه - همچنان که - دانستی مختلف اند و لیکن صفت فقر «فی نفسه» نسبت به غنا افضل است. و اخبار در ستایش آن بسیار است.
← احادیث از پیامبر خدا
لقمان پسر خود را وصیت می نمود، گفت: «ای فرزند! کسی را به جامه کهنه، حقیر نشماری، که خدای تو و او یکی است». منقول است که: «شخصی به نزد یکی از بزرگان دین رفت و گفت: دعائی در حق من کن، که محتاجم و عیالمند، و عیال من به من ایذاء می رساند. آن شخص بزرگ گفت که: هر وقت عیال تو گوید: نه آرد داریم و نه نان. تو آن وقت دعا به من کن که دعای تو در آن وقت بهتر است از دعای من. پس هان ای فقیر مسکین! قدر این صفت را بدان واز آن اندوهناک مباش، که دو روزه فانی به هر نحو که باشد خواهد گذشت و تا چشم برهم زنی وقت کوچ غنی و فقیر یکسان اند». شنیده ایم که محمود غزنوی شب دیشراب خورد و شبش جمله در سمور گذشت («شب سمور» به شبی گویند که: به بی خوابی و افسانه سپری شده باشد (اینجا کنایه از مستی و خوشی است))گدای گوشه نشینی لب تنور گرفتلب تنور بر آن بینوای عور گذشت (لخت و برهنه)علی الصباح بزد نعره ای که ای محمودشب سمور گذشت و لب تنور گذشتجانا دنیا چون «برق خاطف» (آنچه که چشم را خیره کند) در گذر است. و لحظه ای آن را توقف نیست. به لقمه نانی سیری، و به شربت آبی سیراب. چنان تصور کن که در آنچه از عمر تو گذشته است تمام اموال دنیا از تو بود، و همه نعمتها را صرف نمودی، ببین حال تو با آن فقیری که به نان جوی قناعت کرد چه تفاوت دارد؟ و آینده را هم که نمی دانی چه نوع خواهد بود.در حدود ری یکی دیوانه بودسال و مه کردی به کوه و دشت گشتدر تموز (نام یکی از ماههای رومی بین حزیران و آب. و به معنی: تابستان نیز هست) و دی به سالی یک دو بارجانب شهر آمدی از سوی دشتگفتی ای آنانکه تان آماده بودگاه قرب و بعد از این زرینه طشتتوزی (پارچه نازک و شبکه دار) و کتان (گیاهی است که ساقه آن دارای الیافی است که از آنها در نساجی استفاده میکنند و پارچه های براق و مرغوب از آنها تهیه می کنند) به گرما پنج و ششقاقم («قاقم» حیوان گوشتخواری است که پوست آن سفید و بسیار گرم است و از آن لباس تهیه کرده و بزرگان می پوشند) و قندر، («قندر» جانور پستانداری است که موهای بدنش زیباست و به جهت استفاده از پوستش آن را شکار می کنند) به سرما هفت و هشتراحت هستی و رنج نیستیبر شما بگذشت و بر ما هم گذشتبلکه باید فقیر، در نهایت خوشنودی و شادی باشد، که از آفات مال و غنا بر کنار، و از حساب روز شمار فارغ البال است. و خداوند عالم خود از او عذر خواهد خواست.و در اخبار وارد است که: «دوست ترین بندگان نزد خدا، فقیری است که: به روزی خود قانع، و از خدای خود راضی باشد». بلکه حضرت پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرمود که: «احدی افضل از فقیر نیست، هر گاه از خدا راضی باشد». و از آن حضرت مروی است که: «خدای تعالی در روز قیامت خواهد فرمود که:کجایند برگزیدگان خلق من؟ ملائکه عرض کنند: پروردگارا! ایشان کیستند؟ خطاب رسد که: فقرای مسلمین، که به داده من قانع، و به قضای من راضی بودند. ایشان را داخل بهشت کنید. پس ایشان به بهشت در آیند و به عیش و عشرت بگذرانند و مردمان گرفتار محاسبه خود باشند». و فرمود که: «هیچ غنی و فقیری نیست مگر اینکه در روز قیامت آرزو خواهد کرد که کاش در دنیا زیاده از قوت خود را نداشتندی». (قریب به این مضمون در بحارالانوار آمده است.) و این، به سبب فایده فقر، و مرتبه فقرا خواهد بود، که بر ایشان معلوم خواهد شد.اندر آن سر برهنه جمعی رابر سر از عرش سایبان بینیو اندر آن پا برهنه قومی راپای بر فرق فرقدان بینی (تثنیه «فرقد» نام دو ستاره نزدیک قطب شمالی)بلکه فقیری که به فقر خود راضی، و به هر چه گذرد شاکر باشد، در دنیا نیز به راحت می گذراند. نه او را بیم از سلطان و وزیر، و نه امید از شاه و امیر. نه زحمت جمع مال، و نه تصدیع حفظ آن. پادشاهی است به صورت گدا، و گدائی است در حقیقت پادشاه.اگرت سلطنت فقر ببخشند ای دلکمترین ملک تو از ماه بود تا ماهیخشت زیر سر و بر تارک هفت اختر پایدست قدرت نگرو منصب صاحب جاهی

پیشنهاد کاربران

بپرس