شرح منظومه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شرح منظومه(مرتضی مطهری). مؤلّف:استاد شهید مرتضی مطهری (م ۱۳۹۹ ق)
این کتاب حاصل تدریس استاد در فاصله سال های ۱۳۳۹ ش تا سال ۴۷ ش که بطور مکرّر برای دانشجویان تدریس شده است، می باشد.

مطالب کتاب
کتاب حاضر در دو جلد شامل شرح و تفسیر سه مقصد از مقصدهای هفتگانه شرح منظومه حکیم حاج ملا هادی سبزواری ـ قدس سره ـ می باشد.
جلد اوّل شامل سه فریده از مقصد اوّل است که متضمن امور عامه از حکمت اسلامی است.
جلد دوّم شامل فریده هفتم از مقصد اوّل است که مربوط به مباحث علت و معلول و نیز فریده اوّل از مقصد سوم است که در الهیات بمعنی الاخص, یعنی احکام ذات واجب تعالی از اثبات وجود تا توحید وجود و رفع شبهات مربوط به آن می باشد.
آخرین قسمت جلد دوّم در شرح و تفسیر فریده اوّل از مقصد چهارم است که به بحث در حقیقت جسم طبیعی و اثبات هیولی و ابطال جزء لایتجزی و تناهی ابعاد می پردازد که در واقع این مباحث در حکم امور عامه بخش طبیعیات و قسمت قابل اعتماد و اعتنا در طبیعیات قدیم می باشد.

← نوع ترتیب مطالب
این کتاب در دو جلد به زبان فارسی از طرف انتشارات حکمت تهران در سال ۱۳۶۰ش به چاپ رسیده و توسط آقای عبدالجبار رفاعی به عربی ترجمه شده و به چاپ رسیده است.

منبع
...

پیشنهاد کاربران

در منظومه اصلی تالیف شده توسط ملا هادی سبزواری در دوران نه چندان دور دست تاریخ بلکه در دوران قاجار یعنی پری روز ( دیروز دوران پهلوی و امروز دوران یا سلسله ولایت فقیه ) و شرح های مختلف و گوناگون آن به قولی چهل تا و به قولی دیگر چند تا بیشتر یا کمتر و بعضی به زبان دست و پا شکسته نیمه عربی - نیمه فارسی در مقاصد یا اهداف الاهیات و طبیعات و اصلات هستی و وجود و ماهیات ، این حضرات از مولف اصلی گرفته تا شارحان یا شرح نویسانتا کنون نتوانسته اند سوال زیر را طرح نمایند چه رسد به ارائه پاسخ به آن :
...
[مشاهده متن کامل]

هو یا الله یا نور سماوات و الارض یا خالق سماوات سبع و الارض و یا رب العالمین یا حق تعالی یا پروردگار کائنات و یا عام ترین لفظ امروزی آن بر زبان حکیمان و عارفان فارسی زبان یعنی خداوند متعال چرا در محتوای هرکدام از گیتی ها یا دنیا ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار فقط یک سامان یا نظم کلی کیهانی و یک عشق و زندگی انسانی و یا به بیانی دیگر فقط یک عالم بهمراه یک آسمان و یک زمین نیافریده است بلکه در محتوای هرکدام از آنها بطور مطلقا مساوی و یکسان و همسان و برابر هفت سامان یا نظام کلی کیهانی و هفت عشق و زندگی انسانی و یا به بیانی دیگر هفت عالم بهمراه هفت آسمان و هفت زمین آفریده است؟
برجسته ترین علامه های جامعه ایران چه دینی و چه غیر دینی در امروز و آینده هرگز قادر نخواهند بود به این سوال که بصورت چرا طرح گردیده یک پاسخ حقیقی و منطبق بر واقعیت ارائه دهند. اما همین سوال را می توان طور دیگری طرح نمود تا که شاید دست یابی به جواب آن بطور حقیقی و منطبق بر واقعیت و نه بصورت اوهامی - ابهامی - خرافی مقدور و میسّر و امکان پذیر باشد و آنهم به راه و روش علمی و متکی به شناخت و دانش علمی و تفسیر صحیح و حقیقی تئوری های علمی و نه از راه وحی و آیات و احادیث و روایات شناسی و یا بحث های منطقی و فهمانی و عقلانی فلسفی و کشف و شهودات شوقانی و ذوقانی عرفانی.
آیا این علامه های شریف و ارجمند و بزرگوار و همه چیز دان و همه چیز فهم و فرخنده و فرزانه و فرهیخته تکیه زده بر جناح خواص می توانند در مقصد یا منزل اول یعنی شیر فهم نمودن عوام به ما بینوایان و ناتوانان نه تنها مادی بلکه معنوی بگویند یا بفرمایند که چگونه و از چه راه و روش صحیح و درست و راست یا به با الفاظ خاص و ویژه خودشان بر روی کدام صراط مستقیم و در پیروی از کدام طریقت و شریعت حق یا باطل ، میتوان به حقیقت داشتن عوالم و آسمان ها و زمین های هفتگانه پی برد ؟ سامان ها یا نظم های کلی و هفتگانه کیهانی و زندگانی ها و عشق های هفتگانه انسانی و هفت وادی عرفانی و هفت شهر عشق عطار و مولانا روی سینی های طلائی پیش کشان باد. هفت سین و هفت اقلیم و هفت دیار و هفت کوه و هفت چشمه و هفت خوان رستم و اسفندیار شاهنامه و هفت پیکر نظامی و هفت اورنگ جای فدای مقاصد هفتگانه منظومه و اسفار چهارگانه حکمت متعالیه و سیر و سلوکشان در آفاق و انفس و ریش و عمامه و عبا و دستار و تسبیح و عصای دست و فهم و عقل و قلم و فکر و خیال و ابهام و اوهام مبارک شان باد انشاء الله و خود الله در آخرت و قیامت از دست و زبان دنیوی شان خشنود و راضی و هر باغی از باغات بهشت برین و قنات های کوثر و جویبار های ملِک های اوقافی شان باد.

نوین ترین شرح منظومه:
منازل و مقامات و وادی ها و ایستگاه های هفتگانه در سیر صعودی و برگشت به حالت اولیه ملکوتی در چهار چوب ثابت و پایدار کلیه جهان های صعودی - ابدی بطور اجمال و اختصار و فشرده به شرح زیر می باشند :
...
[مشاهده متن کامل]

طرح زیر مندرج در لوح محفوظ یا مفاد طرح مطلق خلقت و آفرینش برای مردان :
منزل و وادی اول ▪ مرد
منزل و وادی دوم ▪ زن
در این دو منزل و وادی کلیه افراد انسانی با بدن های مادی در طبیعت و کیهان مادی پا به عرصه وجود می گذارند و حیات های موقت و گذرای خویش را تجربه می کنند. این بدن ها از خمیر مایه مادی مجرد تام خلق نگردیده اند بلکه نطفه و بذر قابل رشد روحی را هم در بطن و باطن و پیکره خود بهمراه دارند. در این دو منزل تمایلات جنسی و عشقی افراد انسانی به سوی غیر معطوف است و زوجیت و تجارب جنسی و عشقی با غیر صورت می پذیرد و عده قلیلی از افراد هم در جوامع بشری امیال هم جنس گرایی داشته و زوجیت با هم جنس را تجربه میکنند که با حواس پنجگانه قابل دریافت می باشد و انکار آن توسط بعضی اندیشمندان دینی نشانه بارز چشم پوشی و فرار از واقعیت و تلخ شمردن تعلقات زندگی دنیوی می باشد.
منزل و وادی و ایستگاه سوم ▪ دوباره همان مرد
منزل و وادی و ایستگاه چهارم ▪ دوباره همان زن
در این دو منزل و دو وادی امر و دو ایستگاه اقامت، کلیه افراد انسانی با بدن های روحی در طبیعت و کیهان روحی پا به عرصه وجود می گذارند و حیات های موقت و گذرای خویش را تجربه میکنند. این بدن ها و طبیعت ها و کیهان های روحی بطور کامل و تام از تجرد روحی برخوردار نخواهند بود بلکه نطفه و بذر مادی قابل رشد را در بطن و باطن و پیکره روحی خویش بهمراه خواهند داشت . در این دو حیات هم مثل دو حیات مادی قبلی میل جنسی و عشقی افراد انسانی به سوی غیر معطوف خواهد بود و زوجیت با غیر و تجربه عمل جنسی و عشقی با غیر صورت خواهد پذیرفت. تولید مثل هم مانند دو زندگی قبلی از طریق آمیزش جنسی مرد و زن رُخ خواهد داد. فرق عمده بین آن دو حیات روحی با دو حیات مادی قبلی این خواهد بود که در طبیعت و کیهان روحی برای سفر به اقصا نقاط کیهان انسان به موشک و ماهواره نیازی نخواهد داشت و هرگاه که اراده کند و بخواهد میتواند با بدن روحی خود از محله و منطقه از کیهان به محله و مناطق دیگر پرواز کند و آنهم با سرعتی که در مقایسه با آن ، سرعت نور فعلی در مقابلش برابر با سرعت حرکت لاکپشت باشد. به عنوان مثال حاجی آقا رحمه الله پس از اینکه صبحانه لذیذ و باب طبع روحی را در گوشه ای از کهکشان راه شیری صرف نمود و نوش جان کرد و پس از آن در کلاس درس و مشق حاضر شد و به دانش آموزان چند ساعتی خواندن و نوشتن در باب منطق و فلسفه آموخت و به هنگام صلات ظهر پس از شنیدن آوای دلنشین موذن نماز ظهر را پس از گرفتن وضو و طهارت با آب روحی اقامه نمود و به منزل برگشت ، میتواند پس از خدا حافظی با حاجیه خانم و بر و بچه ها، در وسط اتاق نشیمن یا ایوان دم در منزل به خود بگوید :
محو شو! و یکباره جلوی چشم حضار محترم و محترمه ، محو گردد. و در یک چشم بهم زنی و در لحظه بعد در گوشه ای از کهکشان همسایه به نام آندرومِدا در یک منظومه شمسی بر روی سطح یک کره زمین در دم منزل حاجی آقایی دیگر به ظهور برسد و زنگ در را بزند و برای صرف نهار ( در ساعت دو بعد از ظهر به وقت آنجا ) مهمان عالیقدر آن جناب باشد. پس از صرف نهار قرار باشد که دسته جمعی بهمراه اعضای خانواده میزبان به اطراف افق رویئت سیاه چاله عظیم الجثه در مرکز آن کهکشان سفر و گردشی کوتاه داشته باشند و بیرون و درون آنرا زیارت نمایند.
منزل و وادی یا مقصد پنجم ▪ دو مرد دوقلو و مطلقا همسان.
منزل و وادی و زیارتگاه ششم ▪ دو زن دوقلو و مطلقا همسان.
منزل هفتم و نهائی در یک دوره و چرخه هفتایی ▪ یک مرد و زن دوقلو و مطلقا همسان.
در این سه منزل بدن های افراد انسانی و طبیعت و کیهان مثل دو زندگی قبلی روحی می باشند. اختلاف اصلی این سه زندگی با چهار زندگی قبلی در این است که امیال جنسی و عشقی افراد انسانی دیگر به سوی غیر معطوف نخواهد بود بلکه به سوی خود بر میگردد. زوجیت و عمل جنسی با غیر بطور کلی حذف می شود و جای خودرا به زوجیت با خود و تجربه عشق به خویشتن می دهد و آنهم به سه گونه مختلف ؛ دوبار هم جنس و یک بار غیر همجنس به صورت زیر :
الف : مذکر - مذکر ▪ یا ▪ مرد - مرد ▪ و یا ▪ نر ینه - نرینه▪
ب : موئنث - موئنث ▪ یا ▪ زن - زن ▪ و یا ▪ مادینه - مادینه ▪
پ : مذکر - موئنث ▪ یا ▪ مرد - زن ▪ و یا ▪ نرینه - مادینه▪
اختالف عمده دیگر این سه نوع حیات با چهار حیات قبلی این خواهد بود که در آنها تولید مثل دیگر از طریق آمیزش جنسی والدین صورت نمیگیرد بلکه از طریق تقسیم سلولی در طبیعت و کیهان بی نقص روحی ، و با امر مستقیم خداوند و تحت نظارت والدین چهار گانه. لذا جمعیت کل انسان ( از زمان پیدایش تا انقراض در منزلگاه مادی و شهودی فعلی دوبرابر خواهد بود . این طرح برای زنان هم یکی می باشد با این اختلاف که منزل اول از زن آغاز میگردد.
پس از طی این هفت منزل و پشت سر گذاشتن این هفت وادی وجود و هستی همین هفت حیات دوباره از نو و هرکدام در سطح برتر و کمال یافته تری به ظهور می رسند و تجربه میگردند تا اینکه در پایان دوره های بیشمار نیم سفر های هفت مرحله ای صعودی، انسان به سطح کمال مطلق اولیه ملکوتی برگردد. به موازات این حیات های هفتگانه و بیشمار ( البته بیشمار از دیدگاه محدود انسانی و نه از دیدگاه نامحدود الهی ) که در جهان های صعودی - ابدی جاری و ساری میگردند، در کلیه جهان های نزولی - ازلی همین منازل و وادی ها و ایستگاه ها و مقاصد در جهت معکوس و بطور همزمان از حالت کامل و بی نقص ملکوتی اولیه به سوی نقصان کامل ( حیات فعالی ) ساری و جاری اند. لذا حیات و زندگی انسان پس از آغاز نیم سفر نزولی دیگر به صورت خطی و پیوسته نمی باشد بلکه به صورت مقطع و ناپیوسته و پله وار. در بین راه بی پایان خلقت و آفرینش ، قیامت دینی هرگز بر پا نخواهد گردید و هیچ انسانی توسط خداوند بخشنده و مهربان و رحیم و رحمان و کریم مورد استنطاق و بازخواست و بازجوئی و بازپرسی قرار نخواهد گرفت و هیچ انسانی محکوم به عذاب خلد یا جاودانه در شعله های سوزان آتش جهنم محکوم نخواهد گردید و در عدل اولیه و اُخروی الهی همه افراد انسانی دارای ارزشی مطلقا مساوی و برابر بوده و خواهند بود. بی عدالتی ها و نابرابری ها و شقاوت ها و شروریات فقط محدود به منازل سفر خلقت و آفرینش می باشند و اعمال نیک و بد انسان در سرنوشت و سعادت نهائی و غایی هیچگونه تاثیر مثبت و منفی نخواهند داشت. طوریکه خواننده گرامی ملاحظه فرمودند، افراد انسانی تنها دارای یک سرنوشت جنسی و عشقی به صورت سنتی یا کلاسیک آن یعنی " یا مرد یا زن " نمی باشد بلکه پنج نوع مختلف و مستقل از هم. همچنین هر فرد انسانی در حالت ملکوتی اولیه یعنی قبل از آغاز نیم سفر نزولی در وجود بیکران و بینهایت باری تعالی از یک خانواده ده عضوی مشتمل بر پنج زن و پنج مرد هرکدام در سطح کمال زیبایی و خوبی و دانش و توانایی مطلق برخوردار بوده است. به زبان دینی می توان آنها را خانواده های مقدس آسمانی نامید. پدیده های کلی نزول و صعود از طریق وقوع مه بانگ های هفتگانه و بیشمار بر اثر نوسانات متوالی بسته و بازشدن یا قبض و بسط و یا انقباض و انبساط وجود های محدود و متناهی در چهار چوب ثابت و پایدار جهان های بیشمار و موازی نزولی و صعودی صورت می پذیرد و نه از طریق ایاب و ذهاب یا رفت و آمد روح و روان و جان و عقل و نفس از طبقه ای به طبقه ای دیگر و یا از فلکی به فلکی دیگر . طبق شرح مختصر که در بالا اشاره شد، انسان علاوه بر سرنوشت های جنسی و عشقی خامسه یا پنجگانه ، دارای نفوس عشره یا خویشتن های دهگانه هم می باشد و از آنجاییکه هرکدام از این نفوس یا خویشتن ها دارای قوای مدرکه فهم و عقل ویژه و خاص خویش می باشند، لذا هر فرد انسانی دارای عقول عشره یا دهگانه هم می باشد. در منازل نزولی و صعودی همیشه یکی ( چهار منزل پایانی در جهان های نزولی و چهار منزل آغازین در جهان های صعودی ) از این نفوس و در سه منزل آغازین در جهان های نزولی و در سه منزل پایانی در جهان های صعودی ، دو تا از این نفوس همسان ( دوقلوی خویشتن ) به ظهور می رسند، لذا عقل فعال همین عقلی است که فعلا و در این منزل داریم و نُه نفس و نُه عقل دیگر در همین بدن مادی بصورت قوای محض و امکانات بالقوه و تصاویر محض ذهنی و یا الگوهای ثابت و ثبت شده در لوح محفوظ و مندرج در مفاد طرح مطلق خلقت و آفرینش و در ذهن و خاطره بیکران و بینهایت خداوند متعال محفوظ و موجود اند و بطور مطلق منفعل میباشند و هیچگونه عمل و عکس العمل متقابلی با بقیه بخش های وجود انسان از قبیل بدن و روح و روان و جان ندارند. افلاطون و ارسطو و حکیمان برجسته مسلمان ایرانی نتوانسته اند که عقول عشره و تشکیک وجود و حرکت جوهری را به این روشنی بیان دارند و از این لحاظ هیچگونه انتقادی بر آنان از طرف این حقیر جایز نیست، زیرا آن بزرگواران در اعصار خویش به نوسانات انقباص و انبساط وجود، واقف و آگاه نبوده اند. اما نقد آثار آنها و نشان دادن نقض و نقصان دانش و آگاهی عقلی در نظام های فلسفی و حکمی و عرفانی آنان در میدان های هستی و وجود شناسی و انسان و خدا شناسی بر هر محقق و پژوهشگر و دوستدار دین و علم مخصوصا فارسی زبانان ضروری و اجتناب ناپذیر می باشد.
در پایان این کلام کودکانه یکی دوبیت شعر با اقتباس از مولانا:
غربیان هفت شهر عشق الله را گشتند و ما هنوز در خم پس کوچه های خیالات و اوهامات حکمت و عرفان دینی به سر می بریم.

بپرس