شرق شناسی

/SarqSenAsi/

لغت نامه دهخدا

شرق شناسی. [ ش َ ش ِ ] ( حامص مرکب ) خاورشناسی. صفت شرق شناس. عمل آشنایی و معرفت به فرهنگ و تمدن و اوضاع مشرق زمین. ( یادداشت مؤلف ). استشراق. خاورشناسی. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به خاورشناسی و شرق شناس شود.

فرهنگ فارسی

استشراق خاور شناسی .

فرهنگستان زبان و ادب

{orientalism} [جامعه شناسی] 1. مطالعه و بررسی تمدن هایی که از دید اروپاییان مشرق زمین محسوب می شدند 2. مطالعۀ جوامع شرقی از زاویۀ دید شرق شناسان غربی متـ . خاورشناسی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] هر چند درباره پدیده (شرق شناسی) دیدگاه های متفاوتی (مثبت و منفی) وجود دارد، اما بدون تردید شرق شناسی، حرکتی پربار در جهت استمرار و پویایی دستاوردهای علمی، فرهنگی، فکری در همه عرصه ها واز جمله موضوع مورد بحث ما یعنی (شرق شناسی و شریعت اسلامی) به شمار می آید. روشن است که هر فعالیت علمی، اگر بر مبانی استوار و راهکارهای مشخص مبتنی باشد، می توان از طریق بررسی اصطلاحات و مطالب نوشته شده درباره آن، به نتایج ملموس دست یافت.
پژوهش حاضر در پی استقرای همه فعالیت ها و پژوهش هایی است که شرق شناسان کشورهای مختلف، طی قرن های متمادی در زمینه شریعت اسلامی ( فقه و احکام آن) انجام داده اند. این گونه پژوهش ها نیازمند مطالعه، مراجعه و تحقیقات فراوان است و همین امر بیانگر میزان اهمیت این مطالعات و نیز نقش آن در غنی سازی کتابخانه عربی اسلامی است.این پژوهش در دو فصل ارائه شده است:
← در فصل اول
شرق شناسان از ابتدای ارتباط خود با مشرق زمین، به شناخت زبان ها، ادیان، مذاهب، مناطق استراتژیک، آثار باستانی، درآمدهای اساسی و سایر ظرافت ها و رموز آن همت گماشتند تا بتوانند در مطالعات و تحقیقات خویش، به نتایج قابل اعتمادی دست یابند. آنان در دانشگاه های کشورهای خود، بخش هایی را برای بررسی این امور اختصاص دادند و آن ها را به طور ویژه مورد توجه قرار دادند. علاوه بر آن، متخصصانی در هرزمینه، سفرهای بسیاری به کشورهای شرقی کردند و مسائل تاریخی، دینی، سیاسی، جغرافیایی، اقتصادی و… را مورد مطالعه قرار دادند. آنان برای این اقدام استثنایی، تلاش های طاقت فرسایی می کردند و حتی گاه متحمل هزینه های مالی و جانی می شدند. یکی از اموری که شایسته است مسلمانان به مطالعه و بررسی آن بپردازند، عملکرد شرق شناسان در زمینه شریعت اسلامی ( فقه و احکام آن) است.از آن جا که این موضوع گسترده است، بحث درباره آن نیازمند تخصص و دقت در واژه ها و اصطلاحات است و از این رو، تلاش کرده ام تا بیش تر اصطلاحات این موضوع را بررسی و معنای آن ها را مشخص کنم. در این پژوهش، دستاوردها و اقدامات مثبت شرق شناسان مورد بررسی قرارگرفته است. البته ما تلاش ها و اقدامات آنان را در این زمینه کوچک نمی شماریم، اما برداشت های نادرست آن ها از بسیاری از متون و اصطلاحات بر کسی پوشیده نیست. بدین جهت، آنان وجهه کار خویش را مخدوش کرده اند؛ چرا که در بسیاری از موارد، احکام و مسائل را اشتباه ترجمه کرده اند و در نتیجه، تغییر معنا منجر به تغییر حکم شرعی شده است.هر چند برداشت های نادرست گاه بدون سوء نیت و در اثر عدم آگاهی از معنای درست واژه ها و اصطلاحات بوده است، اما در برخی موارد این اقدام، مغرضانه و برای تفرقه انگیزی بین مسلمانان و به شیوه های ناپذیرفتنی انجام گرفته است. آنان به سبب اهداف خاصی که بر بسیاری پوشیده نیست، به برخی از فرقه ها و مذاهب بدبین بوده اند.به هر حال، برخوردهای غیرعلمی آنان که گاه ناشی از جهل و ناآگاهی بوده است، پیامدهای نامطلوبی به دنبال داشته است و از این رو، پژوهشگر بی طرف باید با گفته ها و نوشته های آنان با احتیاط برخورد کند و از تأثیرپذیری و پیروی از آن ها خودداری ورزد تا از پیامدهای نامطلوب آن در امان باشد.پژوهش حاضر در دو فصل تنظیم شده است:مبحث نخست از فصل اول، مربوط به حقیقت و تاریخ شرق شناسی و نیز پیدایش و تحولات آن است و مبحث دوم به انگیزه ها و اهداف شرق شناسان در انجام مطالعات و پژوهشهای خود پرداخته است.فصل دوم نیزاز دو مبحث تشکیل شده است:در مبحث اول که اصل بحث و هدف اساسی آن به شمار می آید مهم ترین مطالعات و تحقیقات شرق شناسان در ز مینه شریعت اسلامی به ترتیب کشورهایی که فعالیت شرق شناسی بیشتری داشته اند، بررسی و نام مستشرقان دو کشور براساس روند تاریخ به همراه تلاش ها و آثار مشهور آنان ذکر شده است. در مبحث دوم یک نمونه عینی از فعالیت های یکی از شرق شناسان ارائه و به علت انتخاب او و همچنین شیوه او در مطالعاتش پرداخته شده است و در پایان، نتایج مهم بحث و پس از آن منابع آمده است.امیدوارم که در این زمینه حداقل تا اندازه ای موفق شده باشم و از خداوند متعال می خواهم که مرا به سوی خیر و صلاح هدایت کند و عملم را خالص گرداند. همانا او بهترین سرپرست و بهترین یاور است.
معنای لغوی و اصطلاحی و روند تاریخی
واژه (استشراق) در زبان عربی از (شرق)یعنی محل طلوع خورشید گرفته شده است. (شرَّق) یعنی به سمت شرق رفت. حرف (سین) در واژه استشراق، طلب را می رساند؛ یعنی طلب مطالعه و بررسی آنچه در شرق است. استعمال (سین) در این واژه مانند استعمال آن در این آیه شریفه است.(و اذاستسقی موسی لقومه فقلنا اضرب بعصاک الحجر…) هنگامی که موسی برای قوم خود در پی آب برآمد، گفتیم:با عصایت برآن تخته سنگ بزن.واژه استشراق و مشتقات آن را ابتدا متجددان در ترجمه واژه (orientalists) به کار بردند، سپس از این اسم، فعل ساختند و گفتند:(استشراق). اروپاییان در تعریف شرق شناس (مستشرق) گفته اند او (کسی است که زبان و آداب مشرق زمین را عمیقاً مورد کاوش قرار دهد). اما در مورد معنای اصطلاحی شرق شناسی گفته اند:(علمی است که زبان، میراث، تمدن و جوامع مشرق زمین و گذشته حال آن ها را مورد مطالعه قرار می دهد). به نظر می رسد رابطه نزدیکی بین معنای لغوی و اصطلاحی وجود دارد. مطالعه و تحقیق درباره دنیای شرق را اصطلاحاً استشراق (شرق شناسی) می گویند و غربیانی را که این مطالعات و تحقیقات را انجام می دهند، مستشرقان(شرق شناسان) می نامند. (شرق شناسان گروهی از تاریخ نگاران و نویسندگان بیگانه هستند که بخش عمده زندگی خود را به مطالعه و بررسی در زمینه های تاریخی، دینی و اجتماعی جوامع اسلامی در مشرق زمین اختصاص داده اند). این افراد را گاه مستعرب (عرب شناس) می نامند تا روشن شود که هر شرق شناسی، عرب شناس نیست؛ زیرا واژه (استعرب) تنها برای مطالعه و بررسی مسائل عرب به کار می رود.(شرق شناسان آن دسته از دانشمندان فرنگی
...

دانشنامه آزاد فارسی

پیشنهاد کاربران

بپرس