شمیم

/Samim/

مترادف شمیم: باد، بوی خوش، خوشبو، رایحه، عطر، نکهت

برابر پارسی: بوی خوش، بوییدنی

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

شمیم. [ ش َ ] ( ع مص ) شم. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). بوییدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( صراح اللغة ) ( غیاث ) ( المصادر زوزنی ). انبوییدن. ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ). رجوع به شم شود.

شمیم. [ ش َ ] ( ع اِ ) بوی خوش. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). عطر. بوی خوش. بوی. بوی عطر. ( یادداشت مؤلف ). بوی خوش آمیخته. ( ناظم الاطباء ) :
بی زحمت پیرهن همه سال
از یوسف خویش با شمیمم.
خاقانی.
بیدرا گر بپرورند چو عود
برنیاید شمیم عود از بید.
ابن یمین.
شمیم گلشن کوی حسین می آید
به حیرتم ز که بوی حسین می آید!
؟
- شمیم ناک کردن ؛ معطر ساختن. خوشبوی کردن. ( یادداشت مؤلف ): فعم ؛ شمیم ناک کردن مشام را. ( منتهی الارب ).
- گل عنبرشمیم ؛ گلی که بوی عنبردهد. ( ناظم الاطباء ).
- نسیم عبهرشمیم ؛ نسیمی که بوی یاسمن دهد. ( ناظم الاطباء ).
|| باد به بوی خوش برآمیخته. ( غیاث ). || درخت بدان جهت که ستور می بوید آن را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || ( ص ) بلند. مرتفع. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). بلند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || پالان بلند. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ( دهار ).

شمیم. [ ش َ ] ( اِخ ) اصفهانی. میرزامحمد حسین فرزند میرزاعبدالکریم. از گویندگان قرن دوازده هجری بود و اجدادش از شیراز به اصفهان آمدند. وی خط شکسته نیکو می نوشت و چندی از طرف نادرشاه به منصب قضای لشکرمنصوب گشت و پس از آن کلانتر اصفهان شد و هم در آن سال ( 1159 ) به حکم نادرشاه کشته شد. از اشعار اوست :
ز سوز عشق تو آنرا که نیم جانی هست
چو شمع تا نفس آخرش زبانی هست.
( از آتشکده آذر و فرهنگ سخنوران ).

شمیم. [ ش َ ] ( اِخ ) حلی حلبی نحوی ، علی بن حسن. متوفای سال 601 هَ. ق. او راست : 1- انیس الجلیس فی التجنیس. 2-حماسه. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به علی شمیم شود.

فرهنگ فارسی

بوی خوش، بلندومرتفع
( اسم ) ۱ - بوی خوش . ۲ - بلند مرتفع
شم بوییدن

فرهنگ معین

(شَ ) [ ع . ] (اِ. ) بوی خوش .

فرهنگ عمید

۱. بوی خوش.
۲. (صفت ) بلند، مرتفع.

پیشنهاد کاربران

شمیم یکی از با ارزش ادم زندگی منه من اسم شمیم و خودش را خیلی دوست دارم چون خیلی ارزش داره بلکه خواهرم هستش شمیم خیلی بوی خوبی داره بوی عطر بوی گل میده چون خیلی قلب بنفش رو دوست داره قلب بنفش میزام💜
شمیم یکی از با ارزش ادم دنیام هستش من اسم شمیمو خیلی دوست دارم چون خیلی ارزش داره بلکه اسم خواهرم هستش به عشقه خواهرم قلبه بنفش میزارم💜
Negin
شمیم یکی از چیز های که خیلی با ارزش من هستش بهترین ادم دنیاست من اسم شمیمو خیلی دوست دارمی چون اسم خواهرم هستش شمیم یعنی بوی عطر بوی گل 💜
سلام شمیم یعنی بوی خوش ( اسم یکی ای همکلاسی های منم شمیم هستش❤ )
ماشالله
چقد شمیم داریم
منم شمیمم
بوی زندگی، رایحه دل انگیز اسم دخترم شمیم هست یه اسم خاص و تک
شمیم یعنی بوی خوش

بوی خوش. بوی بهشت
معنی شمیم : رایحه ی بوی خوش
رایحه دل انگیز
بوی بهشت
خوش بو، خوعطر
بوی زندگی طراوت حس خوش دلسوز مهربانی
باد، بوی خوش، خوشبو، رایحه، عطر، نکهت
بوی خوش. خوش بو
بوی خوش ، بوس خوش امام عصر عج
هوالعلیم
شمیم : نسیمی که به مشام میرسد ؛ رایحه
شمیم در کتاب قلم هوشمند برای قرآن اسم پسر است و به معنای بوی خوش و عطر و. . . است.
بعضی از افراد قبول دارند که شمیم اسم دختر هم است.
شمیم : خوش بو شمیم: زیبا شمیم: خفن
بوی خوش/خوش بو🌹♥️💫
شمیم ها فرشته ان
کمی هم فضول و شیطون بلا
بوی خوش خوش بو ، بوی گلهای خوش بهاری
اسم ابجی جونم که همیشه بوی خوش میده
به افتخار شمیم کوچولو ها
ما مسلمان هستیم اهل بیت ع متعلق به همه عالم هستند.
بوی خوش/بوییدنی
ریشه ی اسم عربی هستش و در ایران برای اسم های دختران به کار می رود

به به
بوی خوش . مرتفع . والا
اسم به معنا عطر بهشتی

عطر دلپسند، بوی خوش ، مرتفع ، بلند
بوی خوش / مرتفع

عطربهاری، بوی عطر امام زمان ( عج )
بوی خوش بوی دل انقگیز
رایحه
بوی خوش
بوی خوش، گل خوش بو
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٤)

بپرس