شهنی

لغت نامه دهخدا

شهنی. [ ش َ ] ( اِخ ) تیره ای از طایفه ململی هفت لنگ. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 74 ).

واژه نامه بختیاریکا

از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( ت ) طایفه بابادی شامل تش های تاجدین؛ خواجه؛ بهاروند؛ چُرم؛ بلیل؛ شیخوند؛ قمبروند؛ یاروند؛ شاسینی؛ کاشُوی؛ شیخ؛ ارزونیوند؛ بهادروند

پیشنهاد کاربران

شهنی طایفه ای است که از قدیم وتا آنجا که حافظه تاریخی قوم بختیاری یاری می کند. از جمله طوایف باب بابادی میرسد. طبق گمانه زنی ها اگر بابادی را یک فرد در ۱۲۰۰سال پیش بدانیم کما اینکه طبق نقل ها این چنین
...
[مشاهده متن کامل]
هست. طایفه شهنی می باید از نخستین طوایف دارای نسبت سببی ویا نسبی به این شخص باشد. تاریخ بابادی بودن طایفه شهنی حتی از برخی طایفه های درون بابادی کوهرنگ و یا خانمیرزا بیشتر وقدیمیتر است

قوم باستانی دوسیرون

بسم الله الرحمن الرحیم
دوسیرون:
روستایی است از توابع شهرستان کازرون استان فارس . دارای اقلیم سرد و کوهستانی ساکنین این روستا از نظر تاریخ دانان ازنژاد آریایی میباشند وبه دو دسته ی کلی تقسیم میشوند 1: دسته اول که بومی این منطقه بوده واز اقوام پارس تبارند . 2: دسته دوم که مهاجر میباشند و علاوه بر روستای دوسیرون در سایر مناطق کهمره سکنی گزیده اند واین قوم در واقع ازجبل سماق شام ( کردستان سوریه ) که شرح آن را در ذیل مفصلا میگویم وارد این منطقه شدند واز تبار قوم حاتی میباشند.
...
[مشاهده متن کامل]

چگونگی ورود قبایل مهاجر به سرزمین زاگرس:
درسال300 هجری قمری سرمینهای لرنشین ( کوهستان نشین یا زاگرس نشین ) به دو نیم تقسیم شد که بخش اعظم آن متعلق به قبایل شول بوده وتوسط آنان حکمرانی میشد و نیمی دیگرآن توسط سایر لران اداره میشد ودر آن عهد لرستان وسعت داشت از مشرق به کامفیروز و اردکان واز شمال و غرب به زرگرد ولرستان امروزی وگتوند خوزستان واز جنوب به کهمره اشکفت منتهی میشد. پیشوای شولان سیف الدین ماکان روز بهانی بود در سنه500 هجری قمری سرزمین زاگرس دارای سه حکومت مجزا شد به نامهای 1 - شولستان ( از تبار پارس ) 2 - اتابکان لرکوچک ( ازتبار مادها ) 3 - اتابکان لر کوچک ( از تبار پارس و ماد وحاتی ها مهاجر از شام ) از این سه حکومت از همه ضعیفتر حکومت اتابکان لر بزرگ بود که با خدمت به ترکان قدرت و مقام یافتند درآن عهد سرزمین زاگرس رشک بهشت گردیده بود ودر سرزمین شام حکام عرب سنی به قبایل کرد حاتی ( در اینجا منظور از کرد یعنی چارنشیان وکوچنشینان ) که از نژاد آریایی میباشند و به دین تشیع بودند ظلم میکردند و عرصه را بر اینان تنگ کرده بودند این عاملی شد تا طوایف زیادی از جبل سماق شام به سرزمین زاگرس بیایند و جمعیت کثیری از آنان در سرزمین اتابکان لر بزرگ سکنی گزیدند اسامی بعضی ازین طوایف بدین شرح میباشد : استرکی , مماکویه , بختیاری , جوانکی , بیدانیان , زاهدیان , علائی، کوتوند ، بتوند، بوازکی، شوند ، زاکی، جاکی ، هارونی، اشکی، کوی لیراوی، ممویی ، یحفومی ، کمانکشی ، مماسنی ، ارملکی ، توانی ، کسدانی، مدیحه، اکورد، کولارد و سادات عقیلی و هاشمی ودیگر طوایف که انسابشان معلوم نیست این طوایف به اتابکان لر بزرگ پیوسته وبه شوکت و قدرت آن افزود . آنان با قدرت به دست آمده به شبانکاره ، شولستان ، اصفهان ، کهمره و اتابک لر کوچک تاخته وقسمتی از خاک این مناطق را به قلمرو حکومتی خود افزودند .

شهنه ها یا شهنی ها:
همانطور که در بالا به شهنه ها اشاره شد شهنه ها در سال550 هجری قمری همراه با دیگر طوایف از جبل سماق شام به رشته کوههای زاگرس کوچ کردند قسمتی از آنها وارد خاک اتابک لر بزرگ شدند و در حوالی شهرستان مسجد سلیمان خوزستان سکنی گزیدند قسمتی دیگر از آنام وارد سرزمین شولستان شده ودر منطقه کهمره ساکن شدند . دلیل جدا شدن شهنه ها از دیگر طوایف رفتن آنان به محیطی امن در دل کوهستان بود. آنان پس از وروده به کهمره با نجات جان پسربچه خان اون منطقه که نام آن خان ( ایرانشاه ) بود مورد حمایت ایران شاه واقع شدند وبه دلیل رفتار مناسبشان با دیگران مردم آنان را به جمع خود پذیرفتند واز آن موقع به نام دوسیرون ( دوست ایرانشاه ) خوانده شدند واین نام هنوز بعد از گذر 850 سال برمردمان این دیار باقی است.
منطقه اشتر خوس ( محل خوابیدن شتر ) :
در سرزمین دوسیرون منطقه ای بنام اشتر خوس میباشد که این منطقه محل نگهداری شترهای سرخ مو سلطنتی شاهنشاه ساسانی میباشد که نگهداری آنان برعده مردم کهمره بوده.

تقسیم بندی فعلی طوایف دوسیرون:
١ - شحنه ( چاله شحنه محدلی، چاله کل ساتیار و. . . )
٢ - برگ نفتی ( چاله کرسول، چاله شحنه بشی، چاله خداخواست. . . . )
٣ - ملا ( حسین زاده ) ( چاله علی حسنعلی زار، چاله ملاغلوم. . . . . . )
4 - ملا ( شریف زاده ) ( چاله مشت اسد. . . . )
5 - ربیع
6 - محشفی زار
7 - حوجی سین زار
٨ - محدلی محزار ( چاله ریس شولی ( صولی ) . . . . )
9 - عبدالکریمی ( چاله کل دوریش، چاله. . . . . . )
چاله اول و دوم ازنسل شحنه یا شهنی میباشند که با شهنی های بابادی باب از یک ریشه هستند ومابقی از نژاد کهمره ای هستد.

شجرنامه تیره اسماعیل وند خلیلی معروف به زونیسترم
شاه منصور خان
رستم خان آقاسی
تاجمیر قنبر
یوسف خان
اسماعیل خان
مهمد خان
شیر خان
حسین
احمد
ابراهیم
رمضان
جافر
...
[مشاهده متن کامل]

ماندنی
مراد
اسماعیل
-
( تش بلیل پسر شیر خان. تش ناصر. تش حسین. . . )
****
شجرنامه تیره صالحی خلیلی *صالح حاجی
. سالاجی )
شاه منصور خان
رستم خان آقاسی
تاجمیر قنبر
عزیز خان
کی جماالدین
حاجی اسفندیار توپایی
( صالح. محمد صالح. محمد علی. غلام. احمد
. اسحاق. . . . . .
***
تیره تپایی خلیلی *توپایی. تالپایی *
( اسفندیار. ابراهیم. اسکندر. محمد علی. علی نقی. محمد تقی. . . )
تیره ملارآهنی خلیلی
( تاجمیر. شمس. محمود. . . . . )
**
تیره زونیسترم خلیلی در طایفه کهیش
تش شیخ ابوالحسنی منجزی *شفیع*
در طایفه اورک
تیره بهزادی ابوالحسنی منجزی در طایفه شیخ رباط
تش کلبی سوزه ابوالحسنی منجزی در طایفه
لر کی )
طایفه بهرامی مال احمدی در دشتک و آلیکوه
طایفه مال احمدی گردگرد در لردگان
طایفه مال احمدی منجزی در فارس
*****
تیره تالپایی در سهونی

طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی بهداروند *بهادروند*
ایل لر بختیاروند
شجرنامه ایل بختیاروند از نسل لهراسب کیانی از تبار جمشید کیانی
خورشید خان
محمد خان
به کر
سپهسالار بختیار*بدر*
...
[مشاهده متن کامل]

بجن*بیژن . با جمال اول*
شیخ محمد عالی اول*شمخال. شیخالی*
ملکشاه اول
محمد خورشید اول
ابوالحسن خان اول
سهراب خان
رستم خان بختیاروند پلنگ
امیر شاه حسین خان بختیاروند ایلخان
جهانگیر خان بختیاروند ایلخان
( پیلتن. طهماسب قلی )
خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی بهداروند معروف به هفت کر بیگی
1 - شاه منصور خان آتش بیگی بختیاروند ایلخان ( شامصیر. مصیر. شه میر )
2 - تاج الدین خان
3 - اردشیر خان
4 - مهدی خان
5 - خیرالدین خان ( خدر. سیاه منصور )
6 - احمد خان
7 - بلی خان*بالی*
هفت تیره بزرگ اصلی طایفه خلیلی
آشتیانی وند *شاه منصور وند*
احمدوند
خیرالدین وند ( خدروند. سیاه منصور )
بلی بیگیوند ( بلی خلیلی ::بلیلی، بلیل )
اردشیر وند ( شهروند، شروند )
تاجدی وند
مهدی وند*مهدی پور*
*****
تیره های فرعی
تاجمیری . قنبروند. شمس خلیلی، رستمی پلنگ. صالح حاجی*سالاجی*. امیدوند*سلیمانی* -
چهاربنیچه قنبروند. چهاربنیچه تقی وند.
چهاربنیچه احمدوند. اسماعیل وند. غریبی. تپایی. بیرگانی. شیخ زاهدی. عالی مهمد. آل احمدی. جهانگیری. زیلایی. گیلانوند. کوزری*کوشک زر* - خواجه وند خیریوند* - ویسی - برات وند پلنگ - کوچک وند شمس - تنبروند شمس - داودوند - آقاسی وند - ابوالفتح وند احمد وند - هادی وند - عالی کرمی - هارونی - کلا هارونی - آدینه وند بلیلی - سراج وند - مصطفی وند عبدالهی - مهرعالی*مهدی عالی* - شارونی*شاه هارون* - بارانی - رحمان عالی
عالی*بالی* مهدی وند ( ملی. عبدال ) - صالح وند. الله بخش شمس. خدا بخش شمس . برات شمس.
تش شینی خان ( شیخ میر پسر شینی خان
نوه آدینه خان بختیاروند )
. . . . .
تیره چهاربنیچه کریم وند
کریم پسر تقی خان پسر عبدالله پسر مهدی پسر خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
تیره چهاربنیچه احمدوند
عالی مهمد*آلی احمد. محمود*
پدر خلیل کوچک و تاجمیر
**&**
طوایف جدا شده از تیره بزرگ آشتیانی وند *آتش بیگان* طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ
1 - طایفه مال احمدی منجزی معروف به نه کر تشمال
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
قاسم خان بختیاروند ایلخان
احمد خان بختیاروند ایلخان
پدر
جلال خان و بهرام خان
( جلال وند - بهرام وند - کلاوند چرمی - مصطفی وند*مصفاوند* - خواجه وند - علی اکبروند - دوستی*دوسنی* - سوند*حسین وند. شاسوند* - حسام
الدینی*سهم الدینی، سهمائی* ) )
ویسی - علمداری - حاتم وند - نامداری
طایفه مال احمدی گرد گرد منجزی
در فلارد ( دره نامداری. رستم بیگ )
آلونی. مال خلیفه. لردگان
طایفه مال احمدی منجزی در فارس
( خواجه وند. علمداری. حسام الدینی. . . )
طایفه احمدوند شیرازی
شاه حسین خان پسر ابوالفتح خان بختیاروند ایلخان پسر قاسم خان بختیاروند ایلخان پسر شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
حسام الدین خان پسر عبدالله خان *ابدال* پسر علی صالح خان ایلخان پر یوسف خان پسر تاج الدین امیر قنبر عالی پسر کلا رستم خان آقاسی پسر شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
******
شجرنامه
تیره بزرگ آشتیانی وند خلیلی
شاخه
2 - طایفه تاج الدین عبدالهی منجزی
*تاجدی وند عبدالهی*
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
کلا رستم خان آقاسی
تاج الدین امیر قنبر عالی
یوسف خان
علی صالح خان بختیاروند ایلخان
عبدالله خان بختیاروند ایلخان *ابدال*
نجف خان بختیاروند
( نجف وند*نجفی* - آدینه وند - صالح وند - شهباز وند - نوروزی - طاهروند - ظاهروند. عبدالهی . . . )
تیره مستقل عبدالهی بهداروند

اولاد شهبازی منجزی در طایفه زراسوند
******
شجرنامه تیره بزرگ آشتیانی وند خلیلی شاخه
3 - طایفه تش مرداسی*مش مرداسی*
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
کلا رستم خان آقاسی
تاج الدین امیر قنبر عالی
مرد اس خان
( اولادگرد گرد احمدوند . اولادقنبروند. جهانگیروندو. قاسمی
. ذوالفقار وند )
****
شجرنامه تیره بزرگ آشتیانی وند خلیلی شاخه
طایفه خلیلی طهماسبی
*مصیری. ویسی. ملکی. طهماسبی. . . . *
و میلاسی بهداروند*میر آقاسی*
. شیاسی بهداروند *شیر آقاسی*
ساکن در لردگان
میر رستم خان آقاسی *اردشیر خان. کلا وردی*پسر شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
******
شجرنامه تیره بزرگ آشتیانی وند خلیلی شاخه
طایفه و تیره های زیلایی
تیره تاجمیری*تاج میری*
تیره شمس الدینی
تیره رستمی
تیره آب ماهی
تیره برد پهن
تیره میرگپی*گپی*
تیره سرقلی زیلایی *کوه سر قل در دهستان جهانگیری *زیلایی *مسجدسلیمان
طایفه زیلایی کهگیلویه ( تاجمیری. شمس الدینی. آب ماهی. بردپهن. میرگپی. تیرابگون )
طایفه گندایی بهداروند
( تاجمیری. میرگپی. حیدر. حسن وند. نادر. . . اسدوند. . ) دشت تیرابگون و کمفه
طایفه زیلایی فارس*رستمی پلنگ *
****
طایفه ملکشاه وند لملمی منجزی
*مال ملی::مال ملک . مله شه *
ملکشاه دوم پسر شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
طایفه شیخ محمد عالی لملمی منجزی
*شیخالی - عالیوند - شمخال*
شیخ عالی پسر بالی خان پسر عبدالله خان پسر شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
*****
طایفه روا جهانگیری
باران وند
عیدی وند
ولی وند
فردین وند*فردی پور*
شامی وند*شامیر وند*
صالح وند
نیامد
حسین وند
. . . .
. . . . .
. . .
******
طایفه لوخرده منجزی
خورشید وند
محمدوند
اکبروند
جولاوند*جولان وند. گودرز*
مولاوند
بداغ وند
بهمن وند
. . . .
. . . .
*****
طایفه ابوالحسنی منجزی
مهمد خدر وند
خدروند
حیدری
حسین قلی
کلبی سوزه*کلب علی سبزی*
شیخ ابوالحسنی
( درویش وند
احمدی وند
شفیع وند
ذوالفقار وند )
خیری وند
حفیظ وند*حافظ*
فداله وند
. . . .
. . . .
****
طایفه سینه پهن *بردپهن، میرگپ - بردگپ - مازه پهن )
این طایفه از ایل منجزی بود که اتحاد ایلی آن از هم پاشید و تیره های آن را به سایر نقاط کوچ دادند
محل سکونت این طایفه روستای بردمار*بردگپ*جهانگیری *زیلایی * و کوههای بردگپ و منطقه منجزی *منجری*در سردشت دزفول
و در نزدیکی قلعه بردی در منطقه آب ماهیک *آب ماهی*لالی بود
نام برخی از تیره های آن
میرگپی
مازه پهن
بردپهن*بردگپ*
عیدی وند طایفه روا جهانگیری
کرم کاظمی طایفه روا جهانگیری
. . .
طایفه لیموچی منجزی *نیم بنیچه. لیمونچی *
قاسم عالی وند
محمیدوند *محمودوند. مهمدوند. مهمیدی*
عباس وند
قربان وند
محمدی
عاشور وند*آشوروند*
شجرنامه تیره بزرگ آشتیانی وند شاخه
طایفه لیموچی
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
قاسم خان بختیاروند ایلخان
عباس خان
( ( ( شجرنامه شاخه اصلی تیره بزرگ آشتیانی وند خلیلی
شاه منصور خان آتش بیگیان بختیاروند ایلخان*آشتیان اول*
کلا رستم خان آقاسی *اردشیر آقاسی. خداوندی. کلی وردی*
تاج الدین امیر قنبر عالی *تاجمیر عالی*
عالی ویسی
عالی مهمد *محمود. احمد. عالی ور مهمد*
حیات الله*هیبت الله*
چهل امیر
آشتیان دوم*آشتیان کوچک *
( ( آقاسی خان - کاظم خان. عالی کرم. کاید گردو. خسرو. عبدالله. تاجدی کوچک. رحیم وند. . هاشم. . . . ) )
تش کاظم وند ساکن اهواز. شوشتر. اصفهان. مسجدسلیمان
( کاظم خان )
پدر کاید محمد و کاید رمضان
پسران کاید محمد ( 8 پسر )
محمد علی
علی
علی رضا
رضا *عبده*
موسی
عیسی
. . .
. .
. .
پسران محمد علی *5 پسر*
سعید
حمید
. . .
. . . .
محل سکونت ایل منجزی
سرداب و بز اب در فریدون شهر. فریدن. فارسان. عیسی آباد. سورشجان . هفشجان. دستک. آلیکوه.
لردگان. هارونی. اردل. شهرکرد.
بازفت. بیرگان. کوهرنگ
چلو. تا راز. للر کتک. آسماری. جهانگیری *زیلایی *. شاهزاده عبدالله. پیردالو*قصردالو* - قلبه ایی. هفت شهیدان. شمس اباد. علی اباد. بنه محمد حسین خان
دهستان جهانگیری
. سوسن و سرخاب اندیکا. لهبری
آب نرگسی جهانگیری ( گزستان . ده مشکی. گندم ریز. چم خلیلی. پاگچ نرگسی. سرگچ. سلریان. کلبعلی. . تخت کبود. لارم )
منطقه کوشک خلف منجزی زیلایی
چال مرغی
مسجدسلیمان

بخش آب ماهیک *آب ماهی *لالی
( رگ خلیل. تنگ خلیل. توه بزان. باریک تکی*باریک آباد * - چالتاک - لوردو - گلزردی - گلزاری - باغ شول - دم تنگ - بی بی سکینه - تمبل*تمبر* - هارون کلا*هارونی کلا - رینه کوه - . گندم زار. آب زالو. آب زهلی. خیرآباد. ذوالفقار. چم لوند *لند*. . . . )
دشت عقیلی. صالح شهر. دیمچه. دهلران.
بدیل. ویسی. مندنی. رودنی. محمد علی. چال بتون. جنت مکان. ترکالکی. کلبی سوزه. سما له.
پیر دالو. گراب. مهدی آباد. نی سیاه. سرداراباد. گوریه. بنه مجید. شعیبیه
. میان آب *مینو* - چهاربیشه. نورعلی.
شوشتر. سمندی. نگاز. آب گرمه. کوزر. شیوند.
دزفول. صفی آباد. قلبه ایی. سیاه منصور
منجری. احمد فداله. ابوالحسن. شمس آباد
اندیمشک. لرستان. دهلران. گچساران
اصفهان. تهران. کرج. ماهشهر
. شاهین شهر. فولاد شهر. یزدان شهر

طایفه شهنی::شینی
این طایفه خود را از نسل فردی به نام اردشیر می داند
شهنی همان طایفه شهرونی*شهرویی. شیرونی *
از ایل شیرعالی ( اردشیر عالی. شیرانی. شیرالی )
بهداروند *بختیاروند *هستند
معنی واژه در لغت نامه ناقص است.
شهنی طایفه ایست از طوایف بابادی باب که شامل طایفه های بابادی وشهنی وگمارو ململی و. . . . ازشاخه هفت لنگ ایل بختیاری است وشامل دوازده تیره می باشد مانند چرم وتاجدی وند وشاهسوند وارزانی وند وبادروند وشیخوند وشیخ وقنبروند و بلل وخواجه و. . .

بپرس