شوره زار. [ رَ /رِ ] ( اِ مرکب ) شورستان. شورسان. ( یادداشت مؤلف ). زمینی که دارای شوره باشد. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). کویر. ( صحاح الفرس ). شورکات. شوره کات. زمین شور. ( ناظم الاطباء ). زمین پر از شوره که در آن گیاه نروید. شوره زمین. ( فرهنگ فارسی معین ) : کف جوادتو چون ابر بهار است راست زو زده بر شوره زار ژاله چو بر کشتمند.
سوزنی.
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست در باغ لاله روید و در شوره زار خس.
سعدی.
فرهنگ فارسی
زمینی که دارای شوره باشد زمین پر از شوره که در آن گیاه نروید شورستان .
فرهنگ عمید
زمینی که دارای شوره باشد، زمین پرشوره که در آن گیاه نروید، شورستان، شورسان، شوربوم.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] زمین دارای شوره را شوره زار گویند. از آن در باب طهارت و صلات نام برده اند. تیمم بر زمین شوره زار در صورتی که سطح آن پوشیده از نمک نباشد و عنوان زمین بر آن صادق باشد، جایز، لیکن مکروه است. نماز در زمین شوره زار به قول مشهور، نمازگزاردن در زمین شوره زار مکروه است، مگر آنکه محل سجده، صاف و هموار و استقرار پیشانی بر آن ممکن باشد، که در این صورت به تصریح بسیاری، نمازگزاردن کراهت ندارد؛ هرچند کلمات گروهی از فقها درباره کراهت نماز در شوره زار مطلق است.